در طول دو دهه گذشته ، با وجود پتانسیل های طبیعی و فرهنگی قابل توجه ایران ، جذب گردشگران خارجی – به ویژه مسافران اوقات فراغت علاقه مند به گردشگری تاریخی و فرهنگی از اروپا و آمریکای شمالی – با موانع جدی روبرو شده است.
این درحالی است که امضای چندین تفاهم نامه های تفاهم و همکاری در زمینه گردشگری با کشورهای مختلف است. حتی در مواردی که این توافق نامه ها با کشورهایی که روابط سیاسی و اقتصادی نزدیک با ایران دارند ، مانند چین و روسیه امضا شده اند ، نتایج مورد انتظار تحقق نیافته است. این کشورها همچنین علاقه زیادی به ارسال تعداد زیادی از گردشگران به ایران نشان داده اند و در بسیاری موارد ، تعهدات آنها در توافق نامه های تبادل گردشگری انجام نشده است.
دلایل این مسئله چند لایه است و صرفاً به دلیل عدم وجود زیرساخت های گردشگری قابل کاهش نیست. در حقیقت ، در حالی که توسعه زیرساخت ها-مانند شبکه های حمل و نقل ، اسکان استاندارد و خدمات با کیفیت بالا-ضروری است ، مشکل بسیار عمیق تر است و در ترکیبی از چالش های سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و عملیاتی نهفته است.
تأثیر ادراکات بین المللی و روابط سیاسی
یکی از تأثیرگذارترین عوامل در تصمیمات گردشگران اوقات فراغت ، درک اوضاع سیاسی و ایمنی سیاسی مقصد است. برای بسیاری از مسافران اروپایی و آمریکای شمالی ، ایران هنوز از طریق لنزهای پوشش منفی ، مشاوره مسافرتی و تنش های سیاسی درک می شود. این برداشت ها-حتی وقتی که با واقعیت های موجود در زمین هماهنگ نباشد-نقش مهمی در شکل دادن به رفتار توریستی دارند. به عنوان مثال ، هشدارهای سفر صادر شده توسط دولت های غربی منجر به هزینه های بالاتر بیمه برای اپراتورهای تور و مسافران انفرادی می شود و باعث می شود ایران در مقایسه با سایر مقصد ها گزینه کمتری رقابتی کند.
برای گردشگران چینی و روسی ، اوضاع تا حدودی متفاوت است. علیرغم روابط سیاسی قوی تر ، تصمیمات گردشگری در این کشورها تحت تأثیر امکان سنجی لجستیکی ، قیمت گذاری قیمت گذاری و حضور در بازاریابی است. ایران هنوز یک شبکه تبلیغاتی و توزیع قوی در این بازارها ایجاد نکرده است و منجر به عدم دید و آگاهی در بین مسافران بالقوه می شود.
چالش هایی در جذب گردشگران اوقات فراغت با تمرکز بر تجربیات تاریخی و فرهنگی
گردشگران اوقات فراغت از اروپا و آمریکای شمالی ، که به ویژه به جاذبه های تاریخی و فرهنگی جذب می شوند ، به طور کلی به دنبال بازدید از مکانهای باستان شناسی و موزه ها هستند. آنها به دنبال یک تجربه سفر کامل هستند ، که شامل حمل و نقل آسان و راحت ، اسکان با کیفیت بالا ، رویدادهای متنوع فرهنگی ، تجربیات آشپزی و آزادی کشف و تعامل با جوامع محلی است.
ایران با ثروت خود در میراث میراث ، شهرهای باستان و سنت های زندگی در فهرست یونسکو ، به طور طبیعی باید یکی از مقصد های برتر این بخش بازار باشد. با این حال ، در مقایسه با مقصد رقیب مانند ترکیه ، یونان یا مراکش ، ایران هنوز در برآورده کردن این انتظارات با چالش های قابل توجهی روبرو است. فقدان برنامه های یکپارچه فرهنگی ، خدمات تفسیر محدود به زبان های خارجی و امکانات کافی مدرن ، جذابیت کلی این مسافران را کاهش می دهد.
کم کاری در توافق های گردشگری
بسیاری از تفاهم نامه ها و توافق نامه های امضا شده بین ایران و سایر کشورها در زمینه گردشگری محدود به اظهارات عمومی همکاری بدون برنامه های اجرای دقیق و قابل اجرا هستند. فقدان تعهدات الزام آور ، عدم وجود بودجه اختصاصی و مکانیسم های پیگیری ضعیف منجر به بیشتر این توافق نامه ها بر روی کاغذ می شود. به عنوان مثال ، توافق نامه با چین برای افزایش جریان گردشگری توسط کمپین های بازاریابی مشترک ، افزایش ظرفیت هواپیمایی یا ساده سازی روش های ویزا پشتیبانی نشده است.
علاوه بر این ، اغلب بین محصولات گردشگری ارائه شده و منافع بازارهای هدف عدم تطابق وجود دارد. در حالی که گردشگری تاریخی و فرهنگی یک نقطه فروش قوی است ، بسته بندی آن بدون اوقات فراغت مکمل و تجربیات شیوه زندگی باعث جذابیت بازار آن می شود.
فراتر از زیرساخت ها: نیاز به استراتژی جامع
در حالی که توسعه زیرساخت های گردشگری-جاده ها ، فرودگاه ها ، هتل ها و امکانات بازدید کننده-لازم است ، فقدان یک استراتژی جامع و محور بازار یک ضعف مهم تر است. توسعه گردشگری نیاز به تلاشهای هماهنگ در سیاست گذاری ، بازاریابی ، ظرفیت سازی و تنوع محصول دارد. این شامل:
• ایجاد دفاتر تخصصی بازاریابی گردشگری در بازارهای منبع اصلی.
• آموزش ارائه دهندگان خدمات گردشگری در استانداردهای بین المللی مهمان نوازی.
• توسعه برنامه های موضوعی که تاریخ ، فرهنگ و عناصر تفریحی مدرن را ادغام می کنند.
• افزایش حضور دیجیتالی و قابلیت رزرو آنلاین برای مسافران بین المللی.
• پرداختن به موانع بوروکراتیک و نظارتی که از اپراتورهای تور دلسرد می شود.
نتیجه گیری: ایجاد شکاف بین پتانسیل و عملکرد
موضع ایران به عنوان یکی از ثروتمندترین مقصد جهان از نظر میراث فرهنگی و تاریخی بدون تردید است. با این حال ، شکاف بین عملکرد بالقوه و واقعی آن در جذب گردشگران اوقات فراغت – هم از کشورهای غربی و هم از کشورهای دوستانه سیاسی مانند چین و روسیه – گسترده است. بستن این شکاف مستلزم حرکت فراتر از توافق های نمادین و تمرکز بر اقدامات ملموس ، هدفمند و قابل اندازه گیری است.
فقط از طریق ترکیبی استراتژیک از زیرساخت های بهبود یافته ، بازاریابی تصفیه شده ، مقررات کاهش یافته و یک تصویر بین المللی پیشرفته می توان ایران امیدوار بود که به طور کامل پتانسیل خود را تحقق بخشد و به یک بازیگر رقابتی در بازار جهانی گردشگری برای مسافران تاریخی و فرهنگی تبدیل شود. (هانی رستگان یک روزنامه نگار و متخصص توسعه گردشگری ایرانی است)
من