به دنبال آخر هفته گذشته مذاکرات سازنده در عمان ، دولت ترامپ فرصتی نادر برای تنظیم مجدد روابط با تهران دارد – اما تنها در صورت حمایت از دیپلماسی با تغییر سیاست هایی که واقعاً صفحه را تغییر می دهد.
فقط چند هفته بعد در حال گسترش حضور نظامی ایالات متحده و یک ماه پس از شروع کمپین بمباران در برابر اهداف در یمن ، هم مقامات ایالات متحده و هم ایران تأیید شده دور دوم مذاکرات احتمالاً در رم یا عمان برگزار می شود. فرستاده ترامپ ، استیو ویتکوف ، اخیراً بازی کردن این فراتر از دیپلماتیک به عنوان تلاش برای حل تنش ها “از طریق گفتگو” به جای تشدید نظامی.
با این حال ، دیپلماسی ساخته شده در بالای اجبار چیز جدیدی نیست – و به طور مداوم شکست خورده است. ترامپ قرارداد هسته ای سال 2015 را با خود مشعل کرد و اقتصاد ایران را با خود گرفت “حداکثر فشار” مبارزات انتخاباتی ، اما نتوانست یک جمهوری اسلامی کم نظیر را ارائه دهد. اگر ترامپ فکر کند که تهران به سادگی به میز باز خواهد گشت ، او عمق بی اعتمادی را که اولین دوره خود را دوباره به دست آورد ، دست کم می گیرد.
تهران قبلاً رد شده پیشنهاد توافق هسته ای به سبک لیبی ، مدلی که در ایران به عنوان مقدمه تغییر رژیم نهایی دیده می شود. به عنوان دیپلمات برتر عباس آراگچی آن را، تردید اولیه ایران از مشارکت ، نه “سرسختی” بلکه درسهای سخت را منعکس می کند گذشته از سیاست ایالات متحدهبشر برای موفقیت هر معامله ، ترامپ باید کتاب بازی شکست خورده Ultimatums را به نفع خود رها کند اعتماد ساختمانی و در آغوش آنچه او ادعا می کند بهترین درک را دارد: قدرت تجارت.
تحریم های هدفمند پیشگیرانه حک شده-به اندازه کافی بزرگ برای نشان دادن اخلاص ، به اندازه کافی باریک برای حذف نهادهای تعیین شده در ایالات متحده-می تواند حساب تهران را تغییر دهد. یکی از الگویی که ترامپ می تواند دنبال کند ، مجاز به وارد کردن کالاها و خدمات از کارآفرینان بخش خصوصی ایران است ، شبیه به کمک هزینه های تحت در آیین نامه تحریم های کوبا خزانه داریبشر
اجازه تجارت یا سرمایه گذاری مشخص نه تنها حسن نیت را نشان می دهد بلکه باعث ایجاد انگیزه های بادوام می شود که استراتژی های بلند مدت را تغییر شکل می دهد. چنین ژست همچنین در ابتدای مذاکرات به عنوان ضمانت تثبیت کننده خدمت می کند و این خطر را کاهش می دهد که مذاکرات زودرس یا فروپاشی زیر وزن بی اعتمادی دیرینه انجام می شود. درست انجام شده ، این امر باعث می شود تا از افزایش تشدید به تهران برگردد و رهبری خود را وادار به تصمیم گیری در مورد تلافی یا عقب نشینی کند. با مذاکرات هنوز شکننده ، تسکین تحریم های هدفمند می تواند حرکت را به فرایندی تزریق کند که خطر ابتلا به متوقف شدن حتی از زمین را به خطر می اندازد.
این رویکرد فقط برای سیاست خارجی صدق نمی کند – این یک ضرورت نظارتی است. پارادایم غالب دلار آمریکا بیش از حد به تحریم های گسترده و گسترده کشور که برای دنیای کمتر قابل ردیابی طراحی شده اند ، تکیه زده است. برای چندین دهه ، تحریم ها ابزار انتخاب واشنگتن بوده است که به طور گسترده تحمیل شده ، تهاجمی اعمال می شود و به ندرت مجدداً مورد ارزیابی قرار می گیرد. اما در دوره ای از نظارت مالی در زمان واقعی و هوش مصنوعی ، این ابزار صریح به طور فزاینده ای با پویایی اقتصاد جهانی غنی از داده های امروز سوء استفاده می کند. بانکها خطرات مات را حرکت می دهند ، کانال های بشردوستانه متلاشی می شوند و رژیم های هدفمند اغلب سریعتر از سقوط نقاط فشار فرض شده خود سازگار می شوند.
چند مورد این اختلال عملکرد را واضح تر از سیاست خارجی ایالات متحده در مورد ایران نشان می دهد. تحریم های ایالات متحده به یک دکترین سیاسی متمایز شده است. حتی تنظیمات متوسط به عنوان کاپیتولاسیون یا دلجوییبشر ارزیابی مجدد جدی این چارچوب طولانی است. یک معماری مدرن تحریم باید تعامل را در صورت امکان امکان پذیر کند ، در صورت لزوم منزوی شود و از عادت های منسوخ از فشار غیرقانونی حرکت کند.
تحریم ها نخبگان حاکم ایران را نمی شکند – و نمی خواهند. آنها غنی کردن رژیم های رژیم که در بازارهای سیاه فعالیت می کنند ، جامعه مدنی را توخالی می کنند و تعامل قانونی را دلسرد می کنند. هیچ رئیس جمهور تاکنون اجبار را با تعامل اقتصادی به عنوان ضامن ضمنی دیپلماسی ایالات متحده با ایران جایگزین نکرده است. ترامپ می تواند اولین باشد.
غرایز تجاری ترامپ باید او را در اینجا راهنمایی کند. توافق نامه های ماندگار ، خواه معاملات املاک و مستغلات و چه پیشرفت های دیپلماتیک ، بر روی تهدیدها بلکه به نفع متقابل ساخته نشده است. تاریخ آن را اثبات می کند: رئیس جمهور ریچارد نیکسون افتتاح شد چین از طریق تجارت ، نه اولتیماتوم. اروپا از طریق ادغام اقتصادی صلح پس از جنگ را سیمان کرد. واشنگتن مدتهاست که به عنوان ابزاری برای ارتقاء باز و اصلاحات ، بازارها را قهرمان می کند – با این حال ایران ، مانند سایر کشورهای به شدت تحریم شده ، به عنوان یک ناهنجاری رفتار می شود.
نکته قابل توجه ، تهران اکنون سیگنال باز بودن سرمایه گذاری ایالات متحده را نشان می دهد. حتی رهبر عالی ایران طبق گزارش ها باز است برای مشارکت در تجارت آمریکایی در اقتصاد گسترده و بدون استفاده کشور – یک چراغ سبز نادر که به ترامپ ارائه می دهد که هیچ رئیس جمهور قبلی نداشته باشد.
فقط ترامپ سرمایه سیاسی را برای ایجاد یک آغاز جدید ، مبتنی بر اعتماد به دست آمده و معامله ای که جایگزین اجبار با تجارت است ، دارد. یک دموکرات که پیشنهاد می کند آن را ضعیف می کند. اما ترامپ – رئیس جمهور که یک بار دستور ترور Qassem Soleimani را سفارش داد و اولین دوره خود را برای مخالفت با تهران گذراند – این اعتبار را دارد که بدون ظاهر نرم در جناح های پرشور واشنگتن ، محور باشد. درست همانطور که فقط نیکسون ، یک ضد کمونیست سرسخت ، می تواند به چین برود ، فقط ترامپ می تواند یک دوره جدید را با تهران ترسیم کند. اما تنها در صورتی که او تصمیم به تجارت شجاعت برای آمار دارد.
ترامپ نامه ترک خورده در را با تهران باز کنید. یک عمل به موقع دیپلماسی تجاری می تواند آن را باز کند. دور اول مذاکرات نشان داد که اراده متقابل برای تنظیم مجدد دیپلماسی ایالات متحده و ایران وجود دارد. اکنون زمان تجارت در دفترچه بازی خسته واشنگتن در ایران به نفع یک رویکرد باهوش تر و سازگار تر است: یکی از واقعیت های یک دنیای بهم پیوسته ، که در آن دیپلماسی به طور فزاینده ای تحت تأثیر بازارهای جهانی و منافع اقتصادی مشترک است.
فقط چنین رویکردی می تواند چرخه خصومت را پایان دهد که تحریم ها هرگز نتوانسته اند بشکنند.
محسن فارشنشانی، Esq. ، وکیل اصلی در مرکز حقوقی تحریم، یک شرکت حقوقی بوتیک متخصص در تحریم های اقتصادی ، و به عنوان مشاور در Daybreak Mena فعالیت می کند.
کپی رایت 2025 Nexstar Media Inc. کلیه حقوق محفوظ است. این مطالب ممکن است منتشر نشود ، پخش ، بازنویسی یا توزیع مجدد شود.