توسط: Amirreza etasi
تابستان سال 2025 افغانستان را به مرکز مرکز یکی از ناگهانی ترین تحولات جمعیتی در تاریخ مدرن خود سوق داده است. در کمتر از شش ماه ، بیش از 1.2 میلیون افغان مجبور شده اند از ایران و پاکستان – محفظه هایی که مدت ها به عنوان خطرات اقتصادی و دریچه های تأمین اجتماعی برای جمعیت مورد ضرب و شتم افغانستان خدمت کرده اند ، بازگردند.
ایران به تنهایی حداقل 710،000 را اخراج کرده است که احتمالاً این رقم قبل از پایان سال 850،000 گذشته افزایش یافته است. تبعید موازی پاکستان فقط بحران را تشدید کرده است. در مقیاس و سرعت کامل ، این صرفاً یک درام انسانی نیست – این یک زمین لرزه کلان اقتصادی است که از هر لایه ای از جامعه افغانستان باز می گردد.
زیرزمین های اقتصادی: از گلوت کار تا حواله های کوچک شده
داده های رسمی و گزارش های میدانی دامنه شوک را تأیید می کنند. قله های روزانه Resookee از 43000 فراتر رفته است ، در حالی که ماهانه تالی 230،000 صدرنشین است. با پایان سال 2025 ، بازده ها می توانند 1.5 میلیون نفر را گرفتند – افزایش جمعیتی معادل اندازه هرات یا قندهار تقریباً یک شبه اضافه شد.
عواقب ناشی از بازار کار شکننده افغانستان شدید است. صدها هزار نفر از بازگشت کنندگان ، که به شدت از سن کار ، در حال ریختن در یک بازار کار هستند که قبلاً در اثر بیکاری ساختاری ، فرصت های محدود بخش رسمی و کمبود اشتغال وجود دارد. در استانهایی مانند هرات ، فراه و نیمروز – که قبلاً با فقر و بیکاری مزمن سنگین شده اند – دستمزد واقعی کاهش یافته است. اقتصاد غیررسمی ، از ساخت و ساز تا حمل و نقل ، اشباع شده است. با افزایش تقاضای مصرف کننده ، مشاغل کوچک در حال تعطیل شدن هستند و با افزایش رقابت برای هر دستمزد و وعده غذایی روزانه ، تنش های اجتماعی در حال افزایش است.
فروپاشی حواله: ناپدید شدن Lifeline
ضرر فقط در مشاغل نیست. سالها است که حواله های مهاجران افغانستان در ایران ، پاکستان و خلیج فارس ، خون نامرئی اقتصاد داخلی افغانستان بوده است. در سال 2023 ، این جریان ها فقط در حدود 300 میلیون دلار آمریکا-فریادی دور از سطح چند میلیارد دلاری یک دهه قبل-با ایران که سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. اکنون ، به عنوان مهاجران مجبور به خانه هستند ، این جریان درآمد بیشتر خشک می شود.
سهم حواله تولید ناخالص داخلی – یک بار قوی 4 درصد – زیر 2 درصد کاهش یافته است ، با داده های بانک جهانی و داده های مهاجرت نشان می دهد که ممکن است در سال 2025 به 1.5 درصد کاهش یابد. در برخی از استان های غربی ، تقریباً نیمی از خانوارها یک بار به پول ارسال شده از خارج از کشور بستگی داشتند. از دست دادن آنها به طور مستقیم به افزایش فقر ، ناامنی حاد مواد غذایی و فروپاشی نقدینگی روستایی ترجمه می شود.
کشور در Breaking Level: خدمات عمومی تحت محاصره
جدول زمانی فشرده شده بازده انبوه ، خدمات عمومی افغانستان را تحت فشار قرار داده است – که قبلاً توسط ده ها سال جنگ ، وابستگی به کمک و کمبود سرمایه گذاری – مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. شهرک های غیررسمی قارچ در حومه شهرهای مرزی هستند که هزاران نفر در پناهگاه های پیش ساخته یا ساختمانهای عمومی مجدداً مستقر شده اند. کلینیک های بهداشتی ، در حال حاضر Threadbare ، تحت تأثیر امواج بیماران جدید قرار دارند.
شیوع بیماری های واگیر و سوء تغذیه در بین کودکان در حال افزایش است. مدارس با کمبود بحرانی معلمان و فضای کلاس روبرو هستند و توزیع کمک های بشردوستانه توسط تنگناها و کمبود هزینه های مزمن گرفتار می شود. براساس IOM ، کمتر از 10 درصد از نیازهای اساسی بازگشت کنندگان توسط آژانس های ایالتی یا بین المللی برآورده می شود و این شکاف هر هفته گسترش می یابد.
تست استرس حاکمیت طالبان
برای امارات اسلامی ، این یک آزمایش از آمار در مقیاس بی سابقه است. طالبان فاقد حافظه نهادی ، ظرفیت فنی و منابع لازم برای جذب بیش از یک میلیون بازپرداخت به نیروی کار ، تأمین مسکن یا حفظ حتی حداقل حمایت های اجتماعی هستند. در حالی که تلاش های محدودی برای راه حل های کوتاه مدت وجود دارد ، مانند مذاکره در مورد توافق های صادرات نیروی کار با کشورهای حوزه خلیج فارس و شناسایی بازگشت کنندگان ماهر که می توانند در زیرساخت های محلی کمک کنند ، این اقدامات در برابر بزرگی این چالش کافی نیست.
عدم وجود یک استراتژی جامع و مجدداً با محوریت داده محور ، درب را برای چرخه های تجدید پذیر مهاجرت و خطر ناآرامی های اجتماعی ، به ویژه در مناطق در حال حاضر در حاشیه ، باز می کند. بدون حمایت بین المللی هماهنگ ، دولت افغانستان با چشم انداز مدیریت بحران جمعیتی با کمی بیشتر از امید و بداهه سازی روبرو است.
ژئوپلیتیک مهاجرت اجباری
خروج معکوس افغانستان بیش از یک اضطراری حاد بشردوستانه است. این یک صلیب است که مسیر اقتصادی و سیاسی کشور را برای سالهای آینده تعریف می کند. این بحران شکاف های عمیقی را در پروژه دولت پس از اشغال افغانستان در معرض دید قرار می دهد: شکنندگی بازارهای کارگری آن ، وابستگی خطرناک به حواله ها ، ضعف های مزمن در حمایت از اجتماعی و محدودیت های حاکمیت طالبان.
چگونه و اینکه آیا حاکمان افغانستان با حمایت جامعه بین المللی می توانند موجی از جابجایی انسان را به پایه ای برای ثبات طولانی مدت تبدیل کنند و رشد همچنان یک سؤال باز است. آنچه مشخص است این است که نتیجه بسیار فراتر از مرزهای افغانستان ، شکل دادن به الگوهای مهاجرت ، خطرات امنیتی و چشم اندازهای توسعه در سراسر منطقه خواهد بود.
امیرزا ایتسی در بخش های نفت و گاز ایران در نقش های مدیریتی خدمت کرده است ، ضمن اینکه در تجزیه و تحلیل عمیق به Donya-Eqtesad ، Jahan-E-Eqtesad ، Bourse Information و Shargh کمک کرده است. او را می توان در amir.etasi@gmail.com به دست آورد.