اجلاس ناتو 24-25 ژوئن در لاهه می تواند نتیجه گیری ترین اجلاس تاریخ 76 ساله اتحاد باشد. نتیجه آن همچنین می تواند مهمترین تعیین کننده میراث امنیت ملی رئیس جمهور دونالد ترامپ باشد.
با وجود رهبری لازم در هر دو طرف اقیانوس اطلس ، لاهه می تواند کاتالیزور تحول اساسی اتحاد آتلانتیک تحت سلطه آمریکا به یک همکاری متعادل باشد که در آن اروپا مسئولیت اصلی دفاع خود را بر عهده می گیرد.
چنین نتیجه ای می تواند یک فرود نرم برای اتحاد فراهم کند و از پیش بینی های اندیشمندان در مورد یک بحران فراتر از اقیانوس اطلس در لاهه استفاده کند.
مسیر اتحاد دگرگون شده با اتخاذ در اجلاس یک برنامه انتقال پنج تا هفت ساله آغاز می شود که منجر به ایجاد یک مدل دفاعی جدید ناتو می شود که در آن اروپا توانایی های اصلی متعارف مورد نیاز برای دفاع خود را تأمین می کند و به وابستگی بیش از حد امروز به ایالات متحده پایان می دهد.
مربوط

این بدان معناست که اروپا نه تنها تعداد بیشتری از سربازان ، کشتی ها و هواپیماهای جنگنده آماده را فراهم می کند ، بلکه همچنین قادر به جلوگیری از روسیه است که مطمئناً به محض پایان جنگ اوکراین ، نیروهای خود را بازسازی می کند.
ایالت پایان انتقال هنوز برخی از نیروهای آمریکایی را به جلو در اروپا مستقر کرده اند تا بتوانند بازدارندگی هسته ای ناتو را معتبر نگه دارند و به ایالات متحده پایگاه های عملیاتی را برای تقویت سریع و سایر شرایط جهانی جهانی ارائه دهند. اما این امر به واشنگتن اجازه می دهد تا بخش عمده ای از توجه نظامی خود را از اروپا به هند و اقیانوس آرام تغییر دهد تا یک چین به طور فزاینده ای تهاجمی را از آن خود کند.
این برنامه انتقال به زمان نیاز خواهد داشت ، که برای صنایع دفاعی اروپا برای تولید نیروگاههای سطح بالا-مانند دفاع هوا و موشک ، سوخت گیری هوا به هوا ، آسانسور استراتژیک و اطلاعات هدفمند از راه دور-که در حال حاضر در درجه اول توسط آمریکا کمک می کنند ، لازم خواهد بود. برنامه ریزان ناتو باید اولویت های تولید اروپا از این فعال کننده ها را ترتیب دهند.
برنامه انتقال نیز پول خواهد گرفت ، که اکنون از تابوت های اروپایی می آید ، هرچند هنوز به اندازه کافی سریع نیست. اروپا به طور کلی اکنون بیش از 2 ٪ از تولید ناخالص داخلی خود را صرف دفاع می کند و بیشتر برای آینده تعهد می کند.
برنامه جدید اتحادیه اروپا اروپا حاوی چندین عنصر است این می تواند هزینه های دفاعی اروپا را بیش از 800 میلیارد یورو افزایش دهد: 1) یک بند فرار مالی ملی که به ملت ها اجازه می دهد 1.5 ٪ اضافی از تولید ناخالص داخلی خود را برای دفاع هزینه کنند که می تواند 650 میلیارد یورو جمع کند. 2) یک ابزار جدید وام (اقدام امنیتی برای اروپا یا ایمن) که می تواند 150 میلیارد یورو دیگر جمع کند. و 3) مکانیسم های جدید برای گسترش دامنه سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی در صنعت دفاعی اروپا.
علاوه بر این ، هزینه های دفاعی آلمان در دهه گذشته تقریباً دو برابر شده است و رشد بیشتر تحت دولت جدید آلمان پیش بینی می شود.
رهبری ناتو خواستار تعیین هدف جدید هزینه های دفاعی اروپا 3.5 ٪ از تولید ناخالص داخلی (تقریباً سطح فعلی هزینه های دفاعی آمریکا) است ، در حالی که چهار کشور آسیب پذیر خط مقدم به زودی 5 ٪ را خرج می کنند ، هدف پیشنهادی ترامپ. در صورت عدم موفقیت برنامه صلح رئیس جمهور ترامپ ، و برنامه ای برای استقرار نیروهای اطمینان خاطر اروپا به اوکراین در صورت موفقیت این برنامه ، اروپا همچنین با در نظر گرفتن یک تعهد کمک 90 میلیارد دلاری برای اوکراین کمک می کند.
این تعهد طولانی مدت برای تعادل با اتحاد می تواند به عنوان پیروزی برای دیپلماسی ترامپ ارائه شود. با در نظر گرفتن “بله” اروپا برای پاسخ ، ترامپ می توانست به اهداف تقسیم بار ناتو دست یابد که دولتمردان قبلی مانند مایک مانسفیلد ، سام نون و رابرت گیتس تلاش کردند اما نتوانستند تحویل دهند. و او می توانست محوری استراتژیک خود را به آسیا بدون به خطر انداختن امنیت اروپایی یا آمریکا اجرا کند.
بدون ابتکار جسورانه و رو به جلو در این خطوط ، اجلاس لاهه می توانست داشته باشد پایان بسیار کمتری، یکی مملو از خطر برای امنیت جهانی و میراث ترامپ.
آن را به عنوان “بازدید از دفتر بیضی Zelensky” در نتیجه استروئیدها بنامید.
ترامپ می تواند تصمیم بگیرد که اروپا نتوانسته است به اندازه کافی تحویل دهد و تهدید به عقب نشینی تعهد آمریکا به ناتو و ماده 5 کند. جنگ های تعرفه و تنش های سیاسی بر ارزش ها نیز می تواند بحث را مختل کند. اگر اجلاس در سردرگمی و مجدداً فروپاشید ، می تواند به یک بحران وجودی برای اتحاد تبدیل شود.
یک اتحاد شکست خورده بزرگترین تهدید برای صلح جهانی از سال 1949 و یک مبهم استراتژیک برای دیپلماسی ترامپ خواهد بود. ناتو بدون تعهد آمریکایی ، اروپا را به باج خواهی هسته ای باز می کند و به خطر می افتد که اشتباه محاسبه روسی را که می تواند منجر به جنگ با ناتو شود ، به خطر بیاندازد.
این امر به هر دلیلی برای ادامه جنگ اوکراین می دهد. این امر چین را ترغیب می کند تا اعتقاد داشته باشد که ایالات متحده در پشت تعهدات دفاعی خود نخواهد ایستاد. این امر اروپا را از پیگیری آنچه اکنون تلاش مهمی برای کمک به ایالات متحده برای جلوگیری از سیاست های تهاجمی در آسیا است ، منصرف می کند. این اختلافات عمیقی در اروپا ایجاد می کند که ایالات متحده در گذشته موفق به کارگزاری شده است. این امر نه تنها در تجارت دفاعی فراتر از اقیانوس اطلس بلکه در کلیه روابط تجاری فراتر از اقیانوس اطلس با مهمترین شرکای تجاری آمریکا باعث اختلال پرهزینه می شود. این امر باعث افزایش تکثیر هسته ای جهانی می شود زیرا ملل به دنبال جبران کمبود چتر هسته ای آمریکایی هستند. و این باعث می شود ایالات متحده از پایگاه های رو به جلو که به واشنگتن اجازه می دهد تا از اسرائیل محافظت کند و آزادی ناوبری را تأمین کند ، سرقت کند.
رهبران اتحاد وقت کمی دارند تا اطمینان حاصل کنند که این اجلاس از مسیر اول پیروی می کند و نه دوم. این امر به اروپا نیاز دارد تا برای مدیریت کامل تعهدات دفاعی خود و مدیریت ترامپ قدم بردارد. همچنین این امر مستلزم این است كه رهبران آمریكایی مانند وزیر امور خارجه ماركو روبیو و وزیر دفاع پیت هگست ، كه هر دو به طور سنتی از اتحاد حمایت كرده اند ، ترامپ را در جهت تحول ناتو هدایت كنند ، نه فروپاشی.
سهام نمی تواند بیشتر باشد.
هانس بنینندیک یکی از همکاران برجسته در شورای آتلانتیک و مدیر ارشد سابق سیاست دفاعی در شورای امنیت ملی ایالات متحده ، معاون رئیس جمهور دانشگاه دفاع ملی و مدیر قانونگذاری کمیته روابط خارجی سنای آمریکا است.
الكساندر ورشو یك همكار برجسته در شورای آتلانتیک ، مشاور ارشد دانشگاه جهانی پری دانشگاه پنسیلوانیا و سفیر پیشین آمریكا در ناتو و روسیه ، معاون وزیر دفاع و معاون دبیر كل ناتو است.