بگذارید شما را به داستانی سرگرم کننده و جذاب در جهانی پر از رنگ و فرهنگ هدایت کنم. یک داستان که از شیوههای بورلسک و فرهنگ فدریکو فلینی الهام گرفته شده است و تلاش دارد جوهر آثار اصلی آنها را به خوبی بیان کند.
در یک شهر قدیمی و دور افتاده، زنی جوان به نام سلما زندگی میکرد. او با زیبایی و هوش خویش تمام مردان شهر را شیفته خود میکرد. اما سلما دیگر از آنها خوشش نمیآمد و به دنبال ماجراهای بزرگتری بود.
روزی یک کاپیتان غریبالوارد به شهرشان آمد و داستانهایی از سفرهایش به دور دنیا روایت میکرد. سلما فورا به او معتاد شد و تصمیم گرفت با او برود. این دو نفر سفری شگفتانگیز را آغاز کردند که پر از خطرات و ماجراهای مختلف بود.
سلما تازه یاد میگرفت که زندگی بیشتر از کتابها و دیوارهای شهر انسانهاست. او هر روز یاد میگرفت که در دوران خودم، هوای رشته کوهها را بو کند و با دورهایمانها آشنا شود. آنها در هر نقطهای که میرفتند، با فرهنگها و رسوم مختلف آشنا میشدند و این اشتیاق به کشف جهان جدید از آنها رو به افزایش بود.
با گذر زمان، سلما به یک زن مستقل و قدرتمند تبدیل شد که دیگر نیازی به کسی برای خود نداشت. اما هنوز هم با کاپیتان عزیزش به هر نقطهای که میرفتند، احساس خالیخواهی درون خود را تجربه میکرد.
آیا سلما میتوانست یافتههای روحی خود را در سفرهای بی وقفه پیدا کند؟ آیا تلاشهایش برای یافتن معنای زندگی موفق خواهد بود؟
با ما در مرشدی همراه شوید، و یادآوری کنیم که تصویر بالا تزئینی است.