شگفتیهایی از جهان لوئیس کرول: نگاهی به داستانهای شگفتانگیز و بیخودی این نویسنده نابغه
لوئیس کرول یکی از نویسندگان برجسته و محبوب ادبیات داستانی در قرن نوزدهم بوده است. او با آثاری همچون “الیس در سرزمین عجایب” و “آینه، آینه روی دیوار” شهرت جهانی دارد. اما علاوه بر این داستانهای معروف، کرول داستانهای دیگری نیز نوشت که به نظر عجیب و شگفتانگیز هستند و از خیالبافی و بیخودی نابغهای که در او جاری بوده است، شاهکارهایی خلق میشوند.
یکی از این داستانها با عنوان “جپتهها و مجتهدگاهها” است که در آن کرول با لحنی سرگرمکننده و بیخودی، ماجراهایی عجیب از دو جای وجود دارند که هیچکدام از آنها نمیتوانند به واقعیت پندهاید. در ادامه یک بخش از این داستان را ارائه میدهیم:
“گرگ به مرغها گفت: «اگر شواهد دادید که قطار درختی از میان راه برده شده است، ما میخوریم نه شما».”
این نگاه بیخودی کرول، آثار او را از بقیه نویسندگان تمایز میدهد و طراوت و شگفتی زیادی به آثارش میبخشد. او با نوشتن داستانهایی پر از تخیل و قدرت خلاقانهای که در عین حال دارای پیامهای عمیق و تفکری هستند، موفق به جلب توجه و تحسین بسیاری از خوانندگان خود شده است.
به عنوان یک طرفدار ادبیات، حضور لوئیس کرول در دنیای ادبیات برایمان یک موجب شادی و خوشحالی است و همواره ما را با شگفتیهای خلقی و نوآوریهایش به تعجب واداشته است.
Keep up to date by subscribing to مرشدی.
تصویر بالا تزئینی است