مقدمه
در اواسط ژوئن سال 2025 ، اسرائیل و ایران درگیر یک رویارویی مستقیم نظامی شدند-گاهی اوقات به عنوان “جنگ دوازده روزه” یاد می شود-اولین درگیری در مقیاس بزرگ بین این دو کشور در دهه ها. این خصومت ها از 13 ژوئن 2025 آغاز شد ، هنگامی که اسرائیل حملات هوایی غافلگیرانه ای را علیه بیش از 100 سایت نظامی و هسته ای ایران آغاز کرد و در 25 ژوئن 2025 با واسطه بازیگران بین المللی با آتش بس به پایان رسید. در حالی که هیچ یک از طرفین به طور رسمی “تسلیم” شدند ، هر دو اسرائیل و ایران دستاوردهای اساسی را کسب کردند و تحلیلگران را به این نتیجه رساندند که واقعاً “برنده” شدند.
1. مبدا و زمینه استراتژیک
تنش ها از اوایل سال 2025 به دلیل برنامه هسته ای ایران و حمایت از آن از پروکسی های منطقه ای مانند حزب الله و حماس افزایش یافته بود. اسرائیل امکانات غنی سازی ایران را – به ویژه در نزدیکی Natanz و Isfahan – به عنوان یک تهدید وجودی مشاهده کرد. اسرائیل پس از بن بست های مکرر دیپلماتیک و درگیری های پنهانی در سوریه و عراق ، برای اجرای “عملیات در حال افزایش شیر” انتخاب کرد و با هدف پیش بینی شکستگی قریب الوقوع هسته ای. در پاسخ ، ایران نیروهای متعارف خود را بسیج کرد و موشک های بالستیک را در شهرهای شمالی اسرائیل راه اندازی کرد و اولین بار بود که تهران از زمان انقلاب 1979 به طور مستقیم به سرزمین اسرائیل برخورد کرد.
2. جدول زمانی خصومت ها
13 ژوئن 2025: اسرائیل حملات هوایی و زمینی دقیق را به اماکن هسته ای ایران و تاسیسات نظامی در تهران ، ایسفاهان و نطانز آغاز می کند. اهداف برجسته شامل سالن های سانتریفیوژ غنی سازی و پناهگاه های فرماندهی است.
14-17 ژوئن 2025: نگهبان انقلابی ایران (IRGC) ده ها موشک بالستیک با برد متوسط را به سمت پایگاه های استراتژیک اسرائیل شلیک کرد. بیشتر آنها توسط سیستم گنبد آهن و فلش رهگیری می شوند. ایران همچنین در مقابل میدان های هوایی در Negev ، هواپیماهای بدون سرنشین را انجام می دهد.
18-22 ژوئن ، 2025: جنگ سایبری در حالی که هر دو طرف عملیات سایبری توهین آمیز را انجام می دهند ، تشدید می شود. اسرائیل در شبکه های دفاع از ایران نفوذ می کند ، در حالی که تهران چندین زیرساخت غیرنظامی را در تل آویو و هیفا از طریق حملات توزیع سرویس (DDOS) توزیع می کند.
23-25 ژوئن 2025: تحت واسطه گری ایالات متحده و اروپا ، آتش بس اعمال می شود. هر دو طرف موافقت می کنند که عملیات توهین آمیز را بدون پیمان رسمی صلح یا تغییرات سرزمینی متوقف کنند.
3. عملیات و تاکتیک های نظامی
Salvo افتتاح اسرائیل به مهمات دقیق و جنگ الکترونیکی برای خنثی کردن دفاع های هوایی قبل از اعتصاب امکانات سخت زیرزمینی متکی بود. IDF ادعای حذف دانشمندان کلیدی هسته ای ایران و فرماندهان ارشد IRGC را به همراه داشت و ضربه ای شدید به جدول زمانی غنی سازی ایران وارد کرد. برعکس ، ایران تاکتیک های زرادخانه و نامتقارن موشک با موشک موشکی خود را به ثمر رساند-حملات پیشرونده و هجوم پروکسی از طریق حزب الله-برای کشش دفاع های اسرائیلی ، تأثیر اقتصادی و روانی قابل توجه ، هرچند بدون تغییر وضعیت استراتژیک اسرائیل.
4. هزینه های انسانی و مادی
خسارات ایرانی: منابع رسمی ایرانی بیش از 1000 کشته ، از جمله غیرنظامیان و آسیب های گسترده به نیروگاه های انرژی ، بیمارستان ها و مناطق مسکونی گزارش دادند. زیرساخت های کلیدی نظامی و هسته ای متحمل ضربات فلج کننده شد و باعث شد که تهران ادعای هشدارهای خود را در مورد آسیب پذیری غیرنظامی داشته باشد.
ضررهای اسرائیلی: اسرائیل تقریباً 150 تلفات نظامی-که در حال حاضر پرسنل نیروی هوایی است-و صدمات غیرنظامی محدود از بقایای موشک رهگیری شده را تصدیق کرد. زیرساخت های بحرانی در شمال با اختلالات متناوب روبرو شدند ، اما هیچ دارایی استراتژیک از بین نرفت.
تأثیر اقتصادی: ریال ایران به پایین ترین سطح تاریخی فرو رفت و بیش از 1،000،000 IRR در هر دلار در بازارهای غیررسمی معامله کرد ، در حالی که بورس سهام تهران شاهد فروش وحشت بود. اقتصاد اسرائیل به لطف کنترل خسارت سریع و درآمدهای صنعت دفاعی مستحکم ، تنها رکودهای حاشیه ای را پشت سر گذاشت.
5. ابعاد جنگ سایبری
این درگیری تأکید بر نقش فزاینده عملیات سایبری در جنگ مدرن. بنا به گزارش ها ، واحد 8200 اسرائیل بخش های غیرفعال شبکه رادار دفاع هوایی ایران را تسهیل می کند. واحدهای سایبری ایران با حملات مختل کننده به خدمات شهرداری اسرائیل مقابله کردند و باعث خاموشی و قطع ارتباطات در چندین شهر شدند. تحلیلگران استدلال می کنند که این اقدامات یک میدان نبرد آمیخته را پیش بینی می کند که در آن اعتصاب های جنبشی و حمله سایبری به طور همزمان عمل می کنند.
6. واکنش و واسطه بین المللی
قدرتهای جهانی به سرعت خواستار افزایش تشدید شدند. ایالات متحده ، که مایل به جلوگیری از درگیری وسیع تر خاورمیانه است ، اسرائیل را تحت فشار قرار داد تا اعتصابات خود را محدود کند و ایران را در بحث های هسته ای غیرمستقیم درگیر کند ، مشروط بر جبران خسارت برای امکانات آسیب دیده-تقاضا تهران اصرار دارد که قبل از هر گفتگو باشد. کشورهای اروپایی ، با احتیاط از خطرات تکثیر تجدید شده ، تحت فشار قرار گرفتند و به بازرسی سازمان ملل متحد و تحریم ها را دوباره نصب کردند. روسیه و چین مواضع دو طرفه تری را اتخاذ کردند و از هر دو طرف از محدودیت حمایت کردند.
7. ارزیابی نتیجه: چه کسی “برنده” شد؟
دیدگاه اسرائیل: اسرائیل با داشتن زیرساخت های هسته ای ایران به شدت تخریب شده و نقاط ضعف در دفاع از هوا را در معرض دید خود قرار داد و باعث افزایش استراتژیک شد و باعث افزایش اعتبار بازدارندگی آن شد.
دیدگاه ایران: علیرغم آسیب ، موانع موشکی ایران و اعتصابات نامتقارن توانایی خود را در تلافی عمیق در قلمرو اسرائیل نشان داد. تهران آتش بس را به عنوان شهادت مقاومت در برابر مقاومت و سطح اخلاقی خود برای دفاع از جمعیت غیرنظامیان به تصویر می کشد.
تجزیه و تحلیل خنثی: بیشتر کارشناسان امنیتی جنگ را بن بست استراتژیک می دانند. اسرائیل ضررهای نامتناسب مادی را وارد کرد اما نتوانست تغییر رژیم را وادار کند یا جاه طلبی های هسته ای ایران را متوقف کند. ایران ضربات قابل توجهی را جذب کرد اما قابلیت های اصلی را حفظ کرد و همبستگی داخلی را تقویت کرد.
8. پیامدها و چشم اندازهای آینده
“جنگ دوازده روزه” اساساً پویایی قدرت منطقه ای را تغییر داد: تمایل اسرائیل را برای انجام اعتصابات پیشگیرانه در اعماق قلمرو دشمن تأیید کرد ، تأکید بر دسترسی به قصاص ایران ، و ادغام عملیات سایبری را در مبارزات متعارف برجسته کرد. اختلاف هسته ای حل نشده و عدم وجود چارچوب رسمی صلح نشان می دهد که رویارویی مستقیم یا پروکسی ممکن است عود کند. ادامه مشارکت بین المللی – تعادل بازدارندگی با مشوق های دیپلماتیک – برای جلوگیری از تشدید در یک جنگ طولانی بسیار مهم خواهد بود.
پایان
هیچ “برنده” مشخصی از درگیری اسرائیل و ایران در ژوئن سال 2025 پدیدار نشده است. در حالی که اسرائیل به دست آوردن تاکتیکی قابل توجهی در برابر زیرساخت های هسته ای ایران رسید ، تهران ظرفیت خود را برای قصاص نامتقارن و انسجام خانگی تحت آتش نشان داد. این جنگ در آتش بس تنفس به پایان رسید و مرحله مذاکرات تجدید شده را در شرایط مملو از آن رقم زد. در نهایت ، میراث درگیری نه در تغییرات سرزمینی بلکه در تظاهرات آن از ماهیت ترکیبی جنگ قرن بیست و یکم و نوسانات ماندگار امنیت خاورمیانه است.