هفته گذشته ، رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ یک تور چهار روزه از سه پادشاهی خلیج فارس را برگزار کرد: عربستان سعودی ، قطر و امارات متحده عربی. یکی از این ملل ، عربستان سعودی ، مدتهاست که شریک ویژه ای بوده است ، اگر نه یک متحد رسمی ، ایالات متحده باشد. دو مورد دیگر نیز شرکای اصلی اقتصادی و امنیتی ایالات متحده در منطقه هستند.
بسیاری از آنها به یک کشور کلیدی خاورمیانه اشاره کردند که در لیست سفر ترامپ نیست: اسرائیل. به عنوان فریدا گیتس اظهار هفته گذشته در ستون WPR خود ، “آنچه قبلاً یک عشق بود ، سرد شده و اسرائیلی ها را نسبت به آنچه در پشت تغییر و آنچه را حفظ می کند عصبی می کند.” به همین ترتیب ، اما اشفورد مشاهده شده چگونه ، علی رغم اینکه ترامپ ادعا می کند که اسرائیل دوست بهتری از او نخواهد داشت ، “به نظر می رسد از رفتار او به طور فزاینده ای مشخص است که” اولین آمریکا “ممکن است از همه مستثنی برای اسرائیل نباشد.”
در حالی که غیبت اسرائیل از برنامه سفر ترامپ شایان ذکر است ، احتمالاً این یک اسنوب عمدی نبوده است. اسرائیل هنوز جزء دریافت کنندگان برتر کمک های نظامی ایالات متحده است. نخست وزیر اسرائیل ، بنیامین نتانیاهو پس از بازگشت ترامپ به ریاست جمهوری ، اولین رهبری بود که به کاخ سفید رفت. و طبق حساب های اخیر ، به نظر می رسد که ترامپ هنوز قصد دارد با طرحی برای ایالات متحده پیش برود تا پس از اتمام اسرائیل عملیات نظامی خود و “فتح” این قلمرو ، در حاکمیت و بازسازی غزه نقش ایفا کند. علاوه بر این ، در بازدیدهای خود از پایتخت های خلیج فارس ، ترامپ تمایل خود را برای آنها برای عادی سازی روابط با اسرائیل توسط اسرائیل روشن کرد امضاء در توافق نامه های ابراهیم ، مسلماً امضای دستاورد سیاست خارجی امضای دوره اول خود.
اگر این سفر در مورد غرق شدن در اسرائیل نبود ، این سؤال را ایجاد می کند که چرا ترامپ می خواهد به این کشورهای خاص مراجعه کند ، علاوه بر این پمپ و شرایط وت هدیه او در حالی که آنجا بود با او دوش گرفت. پاسخ ممکن است تعجب آور باشد: او می خواست سیاست ایالات متحده را نسبت به کشورهای مسلمان خاورمیانه پس از سالها و واقعاً دهه ها از رویکردهای ناموفق تنظیم کند.
برای به دست آوردن اخبار عمیق تر و تجزیه و تحلیل تخصصی در مورد امور جهانی از WPR ، برای خبرنامه بررسی روزانه ما ثبت نام کنیدبشر
باراک اوباما معروف بود که وقتی برای اولین بار رئیس جمهور شد ، این کار را انجام داد. در ژوئن 2009 ، او به قاهره سفر کرد تا به او “آغاز جدید“خطاب به جهان اسلام ، که در آن وی خواستار” راه جدید پیش رو ، بر اساس علاقه متقابل و احترام متقابل “شد. این سخنرانی تلاش برای خوب کردن وعده از سخنرانی افتتاحیه وی برای تنظیم مجدد روابط ایالات متحده در خاورمیانه بود.
اما راه جدیدی که اوباما در قاهره قول داده بود در دوران ریاست جمهوری کاملاً تحقق نیافته است. ایالات متحده نیروهای خود را از عراق بیرون کشید ، اما آنها را به طور کامل برداشت نکرد. ارتش آمریكا در افغانستان ماند. و در حالی که اوباما قرارداد هسته ای با ایران را تضمین کرد ، با توجه به اینکه این یک پیمان نیست بلکه توافق نامه ای نیست ، که می توانست و به راحتی توسط ترامپ واژگون شود ، هنگامی که او موفق شد اوباما در مقام خود موفق شود ، این کار را انجام داد.
شایان ذکر است که طعنه ترامپ احتمالاً متوجه می شود که رویکرد مصالحه اوباما به دیپلماسی ممکن است از سبک مقابله با حداکثر خود ارجح باشد.
ترامپ علاوه بر اینکه می خواست اوباما یکپارچه باشد ، از سفر خود به خلیج فارس استفاده کرد تا کیفرخواست را علیه بسیاری از تفکرات متعارف که بر سیاست خارجی ایالات متحده در بخش اول قرن بیست و یکم حاکم است ، تعیین کند. در سخنرانی در ریاض ، ترامپ به آنچه که او به عنوان آن توصیف می کرد اشاره کرد حماقت ملت سازی، با توجه به اینكه “شگفتی های درخشان ریاض و ابوظبی توسط سازندگان به اصطلاح ملت ، نئوكون ها یا افراد غیرانتفاعی لیبرال مانند كسانی كه تریلیون و تریلیون دلار صرف نمی كنند در توسعه كابل ، بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر ایجاد نشده اند ، ایجاد نشده است.” این یک ضربه تند وشدید زدن مستقیم در جورج دبلیو بوش ، رئیس جمهور پیشین بود ، که پس از اولین استفاده از نیروی نظامی برای سرنگونی دولت های مربوطه ، به دنبال بازسازی عراق و افغانستان بود. البته با توجه به اینکه ترامپ به نظر می رسد که ایالات متحده آمریکا غزه را به دست بگیرد و آن را به آنچه که او “ریویرا خاورمیانه” خوانده است ، توسعه دهد ، برخی ممکن است ادعا کنند که ترامپ به خودی خود با ایجاد ملت مخالف نیست ، بلکه فقط ساخت پروژه هایی است که نام او را حمل نمی کنند.
دقیقاً مانند تور خاورمیانه رئیس جمهور پیشین جو بایدن در سال 2022 ، این سفر نیز مربوط به ایران بود. اما در حالی که سفر بایدن بود متمایل در جهت تقویت ائتلاف علیه ایران ، قصد ترامپ با موضوع کلی بازدید وی سازگار بود: برای تنظیم مجدد سیاست ایالات متحده نسبت به دشمن منطقه ای دیرینه واشنگتن. ترامپ مستقیماً شاخه زیتون را به تهران پیشنهاد داد ، بیان، “من مایل هستم که درگیری های گذشته را به پایان برسانم و مشارکت های جدید را برای دنیای بهتر و با ثبات تر جعل کنم ، حتی اگر اختلافات ما ممکن است بسیار عمیق باشد ، که بدیهی است که آنها در مورد ایران هستند.”
بیش از حد ترامپ نسبت به ایران مطابق با ستایش و جلسات او با رهبر کره شمالی کیم جونگ اون در اولین دوره خود و تلاش های وی برای دلجویی از روسیه در اوایل دوره فعلی خود است. البته ، دقیقاً همانطور که تلاش های دیپلماتیک وی با کره شمالی به جایی نرسید و به نظر می رسد بیش از حد پیشروهای وی به سمت پوتین ناموفق، این که آیا ترامپ با پیشنهاد خود به ایران پیروی می کند ، یا اینکه آیا تهران در صورت انجام کارآفرینی در واقع شاخه زیتون را می گیرد ، برخی از سالم ها را ضمانت می کند شک و تردیدبشر
اما با این وجود ارزش این را دارد که به طنز ترامپ اشاره کند که احتمالاً رویکرد مصالحه اوباما به دیپلماسی ممکن است از سبک رویارویی خود از حداکثر فشار ارجح باشد. ترامپ در عجله خود در سال 2017 برای خنثی کردن تمام کارهایی که پیشین فوری وی انجام داده بود ، از توافق هسته ای ایران عقب نشینی کرد ، که ایران موافقت کرده بود که محدودیت هایی را برای برنامه هسته ای مدنی خود و همچنین نظارت مزاحم بر آن برای اطمینان از این که این برنامه هرگز برای تولید سلاح های هسته ای منحرف نشده است.
برای عادلانه بودن ، برخی از “تنظیم مجدد خاورمیانه” ترامپ بود آغاز تحت بایدن فینال عقب نشینی از بین سربازان آمریکایی از افغانستان ، که در اولین دوره خود توسط ترامپ در حال حرکت بود ، به ایالات متحده اجازه داد تا سرانجام “جنگ های همیشه” خود را در منطقه پایان دهد. پس از سقوط دیکتاتور سابق بشار اسد در سوریه و پایان جنگ داخلی طولانی و خونین آن کشور ، بایدن نیز حذف شده 10 میلیون دلاری که ایالات متحده روی سر احمد الشرا قرار داده بود. اکنون رئیس جمهور موقت سوریه ، الشارا پیش از این رهبر یک گروه شورشی بود که علاوه بر مبارزه با اسد ، توسط وزارت امور خارجه ایالات متحده نیز به یک سازمان تروریستی تعیین شد. تصمیم بایدن راه را برای ترامپ هموار کرد که نه تنها در هنگام توقف در ریاض با الشرارا ملاقات کند ، بلکه خواستار پایان تحریم های ایالات متحده علیه سوریه ، به ظاهری است. تعجب حتی از دستیارانش ، که اکنون در تلاش هستند تا دقیقاً چگونه تحریم ها را به عقب برگردانند.
به طور کلی ، سفر ترامپ قول زیادی داد. اما آیا این قول به نتایج ملموس تبدیل می شود؟ این سؤال نه به سرمایه گذاری های فناوری و تجاری بین ایالات متحده و این ملل که در طول سفر اعلام شده اند ، بلکه به هدف بازگرداندن سیاست ایالات متحده در قبال خاورمیانه است. این اوج طنز خواهد بود اگر یک رئیس جمهور خم شود که ایالات متحده کمتر در جهان انجام دهد ، نتیجه مطلوبی را به همراه داشت که بسیاری از پیشینیان وی برای دستیابی به آن ، سخت و سخت تلاش کردند ، فقط برای رسیدن به این امر.
Paul Poast استادیار گروه علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو و همکار غیر متخصص در شورای امور جهانی شیکاگو است.
پست سفر خاورمیانه ترامپ بی سر و صدا در مورد تنظیم مجدد سیاست های منطقه ای ایالات متحده بود برای اولین بار ظاهر شد بررسی سیاست جهانیبشر