در این “مکالمه با نویسندگان” ، ما با نویسندگان APSR روبرتو والی ، یانیک I. پنگل ، کارل مولر-کرتون ، لارس-اریک سدرمن و لوک جیراردین در مورد مقاله دسترسی آزاد خود صحبت کردیم. خراب های قطار نوسازی: ساخت و ساز راه آهن و بسیج جدایی طلب در اروپابشر
APSR: چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در این مطالعه شد و چگونه با گذشت زمان توسعه یافت؟
نویسندگان: مقاله ما بخشی از کمک هزینه ERC پنج ساله است که به مطالعه تحول و درگیری دولت ملی گرایی (NASTAC) در اروپا پس از ناپلئونی اختصاص داده شده است. الهام بخش این مقاله از ادبیات کلاسیک در مورد ملت سازی است که پروژه کلی را هدایت می کند. به عنوان مثال ، راه آهن به عنوان محرک تمرکز دولت و ویژگی های ملت در کار یوژن وبر در فرانسه برجسته است. با این حال ، همین فناوری با بسیج محیطی در برابر نفوذ دولت در امپراتوری اترو-مجارستان و هند به طور یکسان مرتبط است. با توجه به اهمیت تاریخی حمل و نقل مجهز به بخار برای توسعه سیاسی و اقتصادی اروپا ، ما تصمیم گرفتیم که این سؤال را دوباره بررسی کنیم و تأثیرات آن را در بسیج جدایی طلب بررسی کنیم.
APSR: چالش برانگیزترین یا دشوارترین بخش تحقیق چیست؟
نویسندگان: چالش برانگیزترین بخش این پروژه جمع آوری داده های بالادست است. این مطالعه به داده های اصلی در مورد مرزهای دولتی ، شهرک های قومی ، خطوط راه آهن و ادعاهای ناسیونالیستی متکی است. هر یک از این مجموعه داده ها از نظر مکانی صریح و متغیر است. ما به لطف کار بسیاری از دستیاران تحقیقاتی و تیم بزرگتر Nastac توانستیم آنها را جمع کنیم. با توجه به ماهیت تاریخی این پروژه ، از تعداد زیادی از منابع اولیه و ثانویه استفاده کردیم ، از نقشه ها و اطلس گرفته تا حساب های تاریخی و ادبیات علمی. علاوه بر این ، رویکرد مقایسه ای و متقابل کشور ما را وادار کرد تا از داده های موجود خلاقانه استفاده کنیم. به عنوان مثال ، داده های راه آهن ما مبتنی بر کار مورخان قطار آماتور است که ما به صورت محاسباتی پردازش و پیشرفت می کنیم.
APSR: آیا چیزی وجود داشت که در طول تحقیقات شما واقعاً شگفت زده ، گیج و یا هیجان زده شود؟
نویسندگان: ادبیات موجود در مورد راه آهن و بسیج ناسیونالیستی انتظارات بسیار مبهم در مورد اثرات ساخت و ساز راه آهن ارائه می دهد – برخی معتقدند که ساخت و ساز راه آهن به ایجاد کشورهای قوی تر کمک می کند ، در حالی که برخی دیگر انتظار دارند که نسبت به آن در حاشیه های کشورها واکنش نشان دهند. ما با استدلال ها به نفع و در برابر اثر کلی آرامش بخش ارتباط راه آهن به مطالعه نزدیک شدیم. تأثیر کلی نشان می دهد که راه آهن باعث افزایش بسیج جدایی طلب در بین گروه های قومی محیطی می شود. آنچه بسیار هیجان انگیز بود این است که ما شواهدی پیدا کردیم که استدلال های قبلی را از طریق اثرات مختلف ساختارهای مختلف شبکه های راه آهن آشتی داده است: در حالی که ارتباطات بهتر با پایتخت دولت ها باعث کاهش بسیج می شود ، ارتباطات درون گروه های قومی آن را افزایش می دهد. این با ما سازگار است یافته های قبلی در مورد اثرات مشابه و دو لبه شبکه های جاده ای در آفریقا.
APSR: متغیر اصلی مستقل شما این است که آیا یک خط ریلی از یک بخش قومی در هم می پیوندد. اما ما نمی دانیم که آیا تغییر در فرکانس قطار یا حجم ترافیک ، مانند خطوط اصلی با خدمات مکرر در مقابل مسیرهای حاشیه ای بیشتر ، ممکن است بر قدرت اثرات سیاسی مشاهده شده تأثیر بگذارد. به نظر شما این بعد می توانست نقشی داشته باشد؟
نویسندگان: حجم ترافیک و اهمیت کلی یک خط راه آهن قطعاً می تواند نقش مهمی در تأثیرات درگیری آنها داشته باشد. تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که یک محرک مهم این اثرات افزایش اتصال داخلی است که راه آهن به مناطق محیطی آورده است. فرکانس بالاتر یا سرعت چنین اتصالات ممکن است این اثر را افزایش دهد. با این حال ، اتصالات راه آهن با کوچک کردن زمان سفر به دستور بزرگی ، تأثیر تحول آمیز بر جوامع گذاشت. این سؤال که آیا مکانی که روزانه یا ساعتی اتصالات دریافت می شود ، احتمالاً در وهله اول ثانویه برای وجود یک اتصال است. از نظر تجربی ، اندازه گیری کیفیت اتصالات و حسابداری برای درون زا بودن بالقوه آنها بسیار چالش برانگیزتر از اندازه گیری ساخت راه آهن صرف ، که این امر فراتر از محدوده مطالعه چند کشور ما است.
APSR: استفاده شما از میانگین زمان سفر به شهرهای بزرگ ، پایتخت و در این بخش به عنوان پروکسی برای دسترسی به بازار ، دسترسی به ایالت و اتصال داخلی جذاب است. ما در مورد هرگونه محدودیتی که با استفاده از این پروکسی ها با آنها روبرو شده ایم کنجکاو هستیم. اگر داده های بیشتری در دسترس بود ، دوست دارید از چه معیارهای دیگری استفاده کنید تا مستقیماً این مکانیسم ها را ضبط کنید؟
نویسندگان: پروکسی های ما براساس تخمین زمان سفر مورد نیاز برای حرکت در امتداد یک شبکه تلطیف شده است. به منظور محاسبه تغییر در زمان سفر به دلیل ساخت راه آهن ، ما مجبور شدیم سرعت سفر از شبکه راه آهن را حدس بزنیم. حدس های ما مبتنی بر آنچه ما معتقدیم سرعت معقول و کار قبلی در اقتصاد و تاریخ نگاری است ، بنا شده است. ساخت ضد مسیرهای دقیق تر هنگام در نظر گرفتن اشکال دیگر حمل و نقل – به ویژه در جاده های خاص – و همچنین سرعت های مختلف سفر متفاوت توسط بخش جاده و راه آهن امکان پذیر است. در این راستا ، ما نه تنها داده های جامع شبکه جاده ای را در سراسر اروپای تاریخی ، بلکه از نظر بسیار مهم در مورد کیفیت جاده نیز فاقد آن بودیم.
APSR: این یافته ها از مکانیسم های سیاسی و بسیج پشتیبانی می کند ، زیرا دستیابی به دولت باعث کاهش بسیج می شود در حالی که اتصال داخلی خطر را کاهش می دهد و شواهد ضعیف تری برای مکانیسم های ادغام بازار. آیا می توانید کمی بیشتر در مورد چگونگی تفسیر این یافته ها گسترش دهید؟
نویسندگان: در هسته این یافته ماهیت دو لبه ای در شبکه های حمل و نقل ذکر شده است. پس از ساخت ، آنها می توانند توسط دولت مرکزی برای تسهیل حاکمیت مستقیم از طریق و استقرار بوروکرات ها و نیروهای امنیتی سریعتر در مسافت های بزرگتر مورد استفاده قرار گیرند. با این حال ، بازیگران و نخبگان غیر دولتی نیز می توانند با قطار سفر کنند و توانایی خود را در گسترش اطلاعات و بسیج جمعیت یک گروه قومی محیطی افزایش دهند. هر دو مکانیسم به ساختار شبکه های ریلی با اتصال به پایتخت هایی که تسهیل اتصالات اول و محلی که پویا دوم را تسهیل می کند بستگی دارد. استدلال سوم در ادبیات حاکی از آن است که افزایش دسترسی به بازار ملی جمعیت از طریق ارتباط با مراکز بزرگ جمعیت در یک کشور ، مشوق های اقتصادی برای جدایی گرایی را کاهش می دهد. با این حال ، از نظر تجربی ، دریافتیم که هنگامی که ما برای اتصال داخلی گروه های قومی و آن را به پایتخت های ایالتی کنترل کردیم ، چنین پویایی قابل مشاهده نیست.
APSR: به نظر نمی رسد که این تئوری قادر به توضیح موارد برجسته جدایی گرایی در اروپای غربی ، مانند کشور باسک و کاتالونیا باشد. آیا فکر می کنید که چرا ممکن است اینگونه باشد؟ از طرف دیگر ، چرا فکر می کنید این تئوری به توضیح فقدان جدایی گرایی در قاره فرانسه کمک نمی کند؟
نویسندگان: در حالی که نظریه ما با هدف توضیح همه تغییرات در بسیج جدایی طلب نیست ، ما معتقدیم که این بینش را برای این موارد در یک تفسیر احتمالی فراهم می کند. در مورد فرانسه ، راه آهن با ساختار شعاعی بسیار متمرکز ساخته شده است که به طور مستقیم حاشیه را به پاریس متصل می کند. به همین ترتیب ، این شبکه نسبت به ارتباط داخلی این مناطق ، دسترسی به نهادهای دولتی را به حاشیه حداکثر می کند. بنابراین ، پرونده فرانسه با بحث نظری ما در مورد چگونگی دستیابی راه آهن که دولت به مناطق اقلیت می رسد ، باعث کاهش جدایی گرایی می شود (اگرچه باسک فرانسوی پس از جنگ جهانی دوم بسیج می شود).
در مورد جدایی گرایی در کاتالونیا اسپانیا و کشور باسک ، به یاد داشته باشید که جنبش های مربوطه در اواخر قرن نوزدهم ریشه های تاریخی دارند. در خواندن این موارد ، به طور غیرقانونی غیرقانونی ، بخشی از انگیزه جدایی طلبان اولیه ناشی از افزایش تمرکز دولت است. این امر ناشی از پیروزی دولت علیه کارلیست که برای بازگرداندن حقوق استقلال منطقه ای در جنگ 3 کار لیست (1872-1872) جنگیده بودند. در حالی که ما نقش دقیق راه آهن را در این فرایندها نمی دانیم ، توجه می کنیم که بخش های قومی کاتالان و باسک به ترتیب در سال 1849 و 1861 به شبکه متصل شدند ، به طور بالقوه باعث حضور بیشتر دولت و واکنش شدید در برابر آن می شوند.
APSR: یافته های شما نشان می دهد که زیرساخت هایی مانند راه آهن می توانند اثرات یکپارچه و تجزیه کننده داشته باشند. چه پیامدهای سیاست عملی را برای توسعه زیرساخت ها ، به ویژه در کشورهای چند قومی مشاهده می کنید؟
نویسندگان: پیامدهای اصلی یافته های ما مربوط به توجه است که کشورهای چند قومی باید به نگرانی های اقلیت بدهند. سرمایه گذاری های بزرگ زیرساخت ها اغلب به عنوان کالاهای عمومی توصیف می شوند و به همین ترتیب انتظار می رود که از دولت ها حمایت کنند. با این حال ، در ایالت هایی که تنش های سیاسی بین گروه های اصلی و محیطی دارند ، چنین پروژه هایی می توانند تلاش دولت برای تجاوز به استقلال دومی را نشان دهند و تعادل بین گروه ها را تهدید کنند. بنابراین ، دولت ها باید بازیگران اقلیت را در فرآیندهای تصمیم گیری قرار دهند و در صورت لزوم ، گسترش ظرفیت دولت با ضمانت های کافی برای استقلال منطقه ای و گنجاندن سیاسی در دولت مرکزی.
APSR: نتیجه گیری در مورد شبکه های تکنولوژیکی اخیر ، مانند تلفن های همراه و رسانه های اجتماعی بحث می شود. چگونه این مطالعه به ما کمک می کند تا عواقب سیاسی این اشکال جدیدتر اتصال ، به ویژه در رابطه با ادغام ملی و/یا بسیج جدایی طلب را بهتر درک کنیم؟
نویسندگان: در رابطه با بسیج اقلیت ، تمام این اشکال اتصال می تواند هم به عنوان ابزاری برای تبلیغ و هم از کنترل ، بلکه به عنوان وسیله ای برای هماهنگی و اقدام جمعی نیز استفاده شود. ما از تحقیقات قبلی می دانیم ، در میان دیگران ، آنیتا گوهدز، این رسانه های اجتماعی ابزاری مهم برای بسیج در برابر دولت های غیرقانونی است. در عین حال ، دولت های اقتدارگرا می توانند از طریق نظارت ، خاموشی یا استفاده از همان کانال ها برای تبلیغات ، چنین مخالفت هایی را محدود کنند. یافته های ما نشان می دهد که چگونه تأثیر خالص فن آوری هایی که باعث ایجاد اتصال می شوند می توانند به این بستگی داشته باشند که آیا آنها کنترل دولت را نسبتاً بیشتر از آنچه که حرکات اجتماعی را قادر می سازد ، تقویت می کنند.
– Yannick I. Pengl ، اخلاق زوریخ
-کارل مولر-کپون ، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن
– روبرتو والی ، دانشگاه پرینستون
-Lars-Erik Cederman ، اخلاق زوریخ
– لوک جیراردین ، اخلاق زوریخ
نمایش ارسال: 1