وزارت بهداشت رژیم ایران در یک اعتراف خیره کننده به شکست، اعتراف کرده است که 35 درصد از کل مرگ و میرهای سالانه در کشور به تغذیه نامناسب مرتبط است. این به یک قتل عام بی سر و صدا نزدیک به 130000 نفر در هر سال می رسد، فاجعه ای که توسط سیاست های فاسد و بی کفایت یک دیکتاتوری آخوندی مهندسی شده است که بیش از چهار دهه ثروت ملت را غارت کرده است.
آمار وحشتناکی که توسط خبرگزاری رسمی رژیم، ایرنا، در 20 اکتبر منتشر شد، نشان میدهد که یک ملت به طور سیستماتیک از گرسنگی میمیرند. این یک رکود اقتصادی ناگوار نیست، بلکه یک نتیجه قابل پیش بینی و عمدی سیستمی است که بقای خود و حمایت از تروریسم را بر نیازهای اساسی مردمش اولویت می دهد.
اعداد نگران کننده خود رژیم
داده های خود رژیم تصویری تلخ از یک فاجعه بهداشت عمومی را ترسیم می کند. به گفته احمد اسماعیل زاده، مدیر وزارت بهداشت، نیمی از کل جمعیت ایران در چهار گروه اصلی غذایی دچار کمبود هستند. بحران با نیروی ویرانگر آسیب پذیرترین افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. در حال حاضر از هر پنج کودک یک کودک به دلیل رژیم غذایی بی کیفیت و کم هزینه دچار اضافه وزن یا چاق است، در حالی که 20 درصد از زنان از کم خونی رنج می برند و بیش از 70 درصد از جمعیت دچار کمبود ویتامین D هستند.
اعتراف رژیم به این موضوع که این بحران تهدیدی بلندمدت برای آینده کشور به شمار میرود، وحشتکنندهتر است. مقامات هشدار می دهند که کمبود گسترده ید، ناشی از تکثیر نمک غیر استاندارد، می تواند به شدت بر هوش نسل بعدی تأثیر بگذارد. این فقط یک شکست حکومت نیست. این نابودی پتانسیل انسانی یک ملت است.
جمعیتی بدون دسترسی به گوشت
برای میلیون ها ایرانی، یک وعده غذایی ساده با گوشت به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده است. روزنامه دولتی جهان صنعت در 18 اکتبر گزارش داد که گوشت عملا از سفره فقرا و طبقه متوسط به سرعت در حال ناپدید شدن ناپدید شده است. قیمت گوشت از سال 2021 شاهد «انفجار» بود به طوری که یک کیلوگرم بره بدون استخوان هم اکنون بیش از 9 میلیون ریال قیمت دارد.
برای یک کارگر ایرانی که حقوق ماهانه 150 میلیون ریالی خوشبینانه با اضافه کار دریافت می کند، این قیمت گران است. بعد از پرداخت اجاره بها که حتی در ارزانترین مناطق تهران از 90 میلیون ریال شروع میشود، خوردن حتی یک وعده غذا در ماه با گوشت «رویا» است. در نتیجه، تنها 10 میلیون نفر از جمعیت 85 میلیونی هنوز مصرف کننده دائمی گوشت قرمز هستند. سرانه مصرف گوشت در ایران به کمتر از 12 کیلوگرم کاهش یافته است که کسری از میانگین جهانی 41 کیلوگرم است.
از سوء مدیریت تا بدخواهی: سیستم غارت سازمان یافته
این بحران صرفاً نتیجه بی کفایتی نیست. این یک سیستم غارت سازمان یافته است. خودی های رژیم آشکارا اعتراف کرده اند که “دست های پنهان عمدا قیمت گوشت را در مغازه ها افزایش می دهند.” مافیای وابسته به دولت در حالی که مردم گرسنگی میکشند، خود را غنی میکنند.
در حالی که رژیم میلیاردها دلار به نیروهای امنیتی سرکوبگر و نیابت های تروریستی خود در خارج از کشور اختصاص می دهد، حمایتش از مردم خود یک شوخی بی رحمانه است. یارانه نقدی ماهانه 4 میلیون ریالی برای فقیرترین شهروندان حتی کفاف خرید نیم کیلوگرم گوشت را نمی دهد. وعدههای توخالی «برنامههای حمایتی» چیزی نیست جز تبلیغاتی که برای سرکوب مخالفان طراحی شده است، در حالی که سیاستهای اساسی فساد و تخریب اقتصادی همچنان ادامه دارد.
رسانه های دولتی نسبت به انفجار اجتماعی اجتناب ناپذیر هشدار می دهند
رژیم به خوبی آگاه است که سیاست هایش در حال ایجاد یک انبار باروت است. روزنامه جهان صنعت در اعتراف قابل توجهی به صراحت هشدار داد که این سطح از تورم فلج کننده «می تواند به ناآرامی های اجتماعی و سیاسی منجر شود؛ اتفاقاتی مشابه آنچه در سال های 2017 و 2019 شاهد بودیم».
یک کارشناس اقتصادی به نقل از همان روزنامه خاطرنشان کرد که خشم مردم ایران با خاطرات سطح زندگی بهتر قبل از به دست گرفتن قدرت توسط آخوندها و دیدن پیشرفت سایر ملت ها برانگیخته می شود. نابودی طبقه متوسط، موتور پیشرفت اجتماعی و اقتصادی، جامعه را در آستانه شورش قرار داده است. مرگ تدریجی ناشی از سوء تغذیه، اراده شدید برای زندگی و آزادی را پرورش می دهد.
رژیم به رهبری رهبر محاصره شده خود علی خامنه ای با آمارهای خود به جنایات خود اعتراف کرده است. میزهای خالی و کودکان رنج کشیده فقط یک تراژدی نیستند. آنها سوخت قیام سراسری بعدی هستند.
