در حالی که روسیه و ایران در سالهای اخیر همکاری ها را عمیق تر کرده اند-به ویژه از طریق مبادلات ارتش و فنی و مخالفت مشترک با نفوذ غربی-کرملین اعلام کرده است که علی رغم توافق نامه مشارکت استراتژیک که در سال 2021 امضا شده است ، در صورت بروز یک حمله بیرونی از ایران حمایت نمی کند.بشر این موضع منعکس کننده یک عمل متعادل کننده روسی است و سؤالاتی در مورد اعتبار تعهدات استراتژیک آن، شکنندگی اعتماد دو جانبه، و محدودیت جاه طلبی های قدرتمند مسکوبشر
روسیه اغلب ترجیح می دهد تعهدات غیر الزام آور یا مبهم در توافق نامه های دو جانبه خود همکاری استراتژیک با ایران حاوی است بدون بند دفاعی متقابل، برخلاف ماده 5 ناتو. این به کرملین می دهد حداکثر انعطاف پذیری برای جلوگیری از گرفتاری در درگیری های مستقیم نظامی که به منافع اصلی آن خدمت نمی کنند.
روسیه عمیق است کشویی کشیده به دلیل جنگ مداوم در اوکراین و سایر عملیات جهانی. رویارویی مستقیم با ایالات متحده یا اسرائیل بر سر ایران خواهد بود فاجعه بار، باز کردن جبهه دیگری که روسیه قادر به پرداخت آن نیست.
با وجود تنش ، روسیه حفظ می کند رابطه ظریف اما عملکردی با اسرائیل، به ویژه در مورد دفع آب هوایی سوریه. یک تعهد کامل نظامی به ایران می تواند این تعادل را شکستگی و بیگانه کند شرکای ثروتمند خلیج فارس مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی ، که روسیه در اوپک+ و دیپلماسی انرژی گسترده تر هماهنگ می شود.
پیامدهای شهرت روسیه به عنوان یک شریک امنیتی
1. فرسایش اعتماد
عدم تمایل روسیه برای ارائه پشتیبان نظامی بتونی ایران ممکن است درک مسکو را به عنوان یک شریک استراتژیک قابل اعتماد تضعیف کنید، به ویژه برای کشورهایی که با فشار نظامی غربی روبرو هستند.
2. الگوی اتحادهای یک طرفه
سایر کشورها – مانند ارمنستان ، صربستان یا جمهوری های آسیای میانه – ممکن است موضع روسیه را تفسیر کنند به عنوان هشدار: حتی توافق نامه های لفاظی و مشارکت قوی حفاظت از نظامی را تضمین نکنیدبشر این می تواند منجر به محافظت از دیپلماتیک یا حرکت به سمت آن شود سایر ضامن های امنیتی (به عنوان مثال ، چین ، ترکیه یا حتی ناتو).
3. آسیب به ابتکارات چند جانبه
ایران مه درگیری خود را تجدید نظر کنید با روسیه در قالب های چند جانبه مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO) یا بریکس، جایی که تهران به دنبال تراز عمیق تر است. عدم اطمینان نظامی می تواند جذابیت مسکو را به عنوان یک کاهش دهد ستون نظم بین المللی جایگزینبشر
تأثیر بر روابط دو جانبه با ایران

1. عدم تقارن در حال رشد
رابطه روسیه و ایران به طور فزاینده ای می شود نامتعارف: ایران هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری نظامی را برای استفاده در اوکراین فراهم می کند ، در حالی که روسیه از بتن کمی محافظت می کند. این نارضایتی نژادها و می تواند همکاری های ایران را به مرور زمان محدود کند.
2. مجدداً استراتژیک در تهران
ایران ممکن است به دنبال این باشد مشارکت های خود را متنوع کنید، افزایش دسترسی به چین یا تسریع در ایجاد ارتش داخلی آن. ممکن است اخلاص را زیر سوال ببرید از موضع ضد غربی روسیه اگر مسکو به حفظ خود ادامه دهد روابط دو برابر با اسرائیل یا رقبای عرببشر
3. تاکتیکی در مقابل اتحاد استراتژیک
ممکن است روسیه و ایران باقی بمانند شرکای تاکتیکی– همکاری در سوریه یا علیه تحریم های غربی – اما برای ساخت یک تلاش خواهد کرد اتحاد استراتژیک عمیق بدون اطمینان دفاع متقابل.
عواقب دیپلماسی گسترده روسیه
1. تضعیف قدرت نرم در جنوب جهانی
بسیاری از کشورهای غیر غربی روسیه را ضد وزن هژمونی غربی می دانند. اگر روسیه در هنگام تهدید متفقین تمایلی به “پیاده روی” نداشته باشد ، آن روایت را تضعیف می کند.
2. شکاف اعتبار در وعده های امنیتی
اگر مشارکتهای استراتژیک مسکو شامل تعهدات واضح یا برنامه های پاسخگویی نباشد ، ممکن است کشورهایی که با تهدیدهای امنیتی روبرو هستند به سمت آن بپردازند شبکه های دفاعی در حال افزایش چین یا چترهای امنیتی غربی برای محافظت امتناع روسیه از تعهد به دفاع ایران در جنگ آینده محدودیت های پیش بینی قدرت و ماهیت معامله ای از اتحادهای آن در حالی که عمل گرایی ممکن است از منافع کوتاه مدت محافظت کند ، نتیجه بلند مدت کاهش اعتماد دیپلماتیک است، الف کاهش نفوذ در بین شرکای آسیب پذیر، و تقویت تصویر روسیه به عنوان قدرت انتخابی و خود علاقه مند، به جای یک بازیگر جهانی قابل اعتماد.
عنوان: ابهام استراتژیک: عدم تمایل روسیه به دفاع از ایران و محدودیت تعهدات جهانی آن
مقدمه رابطه استراتژیک بین روسیه و ایران در سالهای اخیر مورد توجه بین المللی قرار گرفته است. هر دو کشور در مخالفت با تسلط غربی ، به ویژه سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه و اوراسیا ، زمینه مشترکی پیدا کرده اند. با این حال ، امتناع روسیه از ارائه ضمانت نظامی مشخص به ایران در صورت حمله بیرونی – با وجود توافق نامه مشارکت استراتژیک 2021 – عدم تقارن و محدودیت های این اتحاد را نشان می دهد. در این مقاله بررسی شده است که چرا کرملین این موضع را گرفته است ، آنچه را که در مورد اعتبار روسیه به عنوان یک شریک استراتژیک نشان می دهد ، و اینکه چگونه بر روابط دو جانبه با وضعیت دیپلماتیک گسترده ایران و روسیه تأثیر می گذارد ، نشان می دهد.
I. ابهام استراتژیک روسیه: یک انتخاب محاسبه شده
1. ماهیت غیر الزام آور توافق نامه مشارکت استراتژیک بر خلاف اتحادهای رسمی نظامی ، مانند ناتو یا سازمان پیمان امنیتی جمعی (CSTO) ، توافق نامه مشارکت استراتژیک روسیه و ایران فاقد بندهای دفاعی قابل اجرا است. این یک ویژگی عمدی سیاست خارجی روسیه است که برای حفظ انعطاف پذیری و جلوگیری از درگیری در درگیری هایی که می تواند فراتر از کنترل یا منافع مسکو باشد ، طراحی شده است.
2. از اجتناب از بیش از حد استراتژیک روسیه در حال حاضر به شدت درگیر اوکراین است و حضور نظامی خود در سوریه را اداره می کند و نفوذ در آفریقا و آسیای میانه را حفظ می کند. تعهد به دفاع ایران باعث خطر بیش از حد توانایی های نظامی روسیه و تحریک رویارویی مستقیم با ایالات متحده ، اسرائیل یا متحدین آنها می شود. کرملین ترجیح می دهد به جای اینکه در یک تئاتر پر سر و صدا دیگر درگیر شود ، مانور را حفظ کند.
3. متعادل کردن روابط منطقه ای روسیه شبکه پیچیده ای از روابط را در خاورمیانه از جمله اسرائیل ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی پرورش داده است. با توجه به موضع نظامی محکم طرفدار ایران ، می تواند این روابط را به خطر بیندازد ، به ویژه با توجه به مخالفت اسرائیل با مشكل ایران در سوریه و عملیات نظامی مداوم آن علیه نیروهای تحت حمایت ایران.
ii. پیامدهای شهرت روسیه و تعهدات جهانی
1. عدم اطمینان درک شده عدم تمایل روسیه برای دفاع از یک شریک اصلی مانند ایران ، شک و تردیدهایی را در بین متفقین و شرکای دیگر در مورد قابلیت اطمینان ضمانت های امنیتی روسیه ایجاد می کند. کشورهایی که قبلاً برای پشتیبانی از مانند ارمنستان یا بلاروس به مسکو اعتماد کرده اند ، ممکن است اکنون عمق تعهدات روسیه را زیر سوال ببرد.
2. به سمت دیپلماسی معامله تغییر کنید موضع کرملین تأکید می کند که تغییر گسترده تری به سمت دیپلماسی معاملات: مشارکت در مشارکت برای منافع استراتژیک فوری و بدون تعهدات امنیتی بلند مدت. این رویکرد اعتماد لازم برای اتحادهای پایدار را تضعیف می کند و می تواند تأثیر مسکو را در مناطقی که رقبا مانند چین گزینه های مشخص تری را ارائه می دهند ، از بین ببرد.
3. چالش های قدرت نرم روسیه در جنوب جهانی بسیاری از ایالت های آفریقا ، آمریکای لاتین و آسیای جنوبی روسیه را به عنوان یک وزن در مداخله گرایی غربی می دانند. با این حال ، اگر روسیه به عنوان غیر قابل اعتماد یا خود خدمت باشد ، جذابیت قدرت نرم آن از بین می رود. این می تواند منجر به تغییر مجدد استراتژیک به سمت سایر قدرتها یا نهادهای چند جانبه شود.
iii تأثیر بر روابط دو جانبه روسیه و ایران
1. در حال افزایش ناامیدی ایران ایران ، که در طی درگیری اوکراین ، هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری های نظامی را به روسیه ارائه داده است ، ممکن است عدم تمایل روسیه را برای ارتکاب به عنوان خیانت ببیند. تهران ممکن است شروع به ارزیابی مجدد تعادل روابط کند و به دنبال اهرم بیشتر یا کاهش همکاری در مناطقی مانند سوریه یا فروش اسلحه باشد.
5. مشارکت نامتقارن و رانش استراتژیک عدم تعادل در رابطه – با ایران که در عوض از آن حمایت ملموس تر از روسیه ارائه می دهد – می تواند منجر به یک حرکت تدریجی شود. ایران ممکن است بیشتر به سمت چین محور باشد یا تلاش کند تا استقلال بیشتری در امور منطقه ای داشته باشد و نفوذ روسیه را کاهش دهد.
3. همکاری تاکتیکی بدون عمق استراتژیک با وجود تنش ، روسیه و ایران احتمالاً همکاری های تاکتیکی در سوریه ، هماهنگی انرژی و دور زدن تحریم ها را حفظ می کنند. با این حال ، عدم وجود تعهدات دفاعی متقابل ، عمق و تاب آوری اتحاد آنها را محدود می کند.
IV عواقب گسترده تری برای سیاست های منطقه ای و جهانی
1. کاهش اعتبار میانجیگری روسیه نقش روسیه به عنوان واسطه در درگیری های خاورمیانه بستگی به بی طرفی و قابلیت اطمینان آن دارد. عدم تمایل آن به حمایت از ایران از نظر نظامی می تواند در مذاکرات آینده یا تلاش های چند جانبه از هماهنگی آن کم شود.
2. انگیزه ای برای اتحادهای جایگزین ایران و سایر کشورها ممکن است به طور فزاینده ای به چین ، سازمان های منطقه ای مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO) یا حتی بلوک های جدید برای امنیت و همکاری های اقتصادی مراجعه کنند. این می تواند تأثیر روسیه را در مؤسساتی که زمانی نقش اصلی را ایفا می کرد ، کاهش دهد.3. خلاء استراتژیک و بی ثباتی بیشتر روسیه با ارائه تعهد محکم ، در صورت بروز بحران بزرگ مربوط به ایران ، باعث ایجاد خلاء استراتژیک می شود. این می تواند منجر به بی ثباتی بیشتر در خلیج فارس شود ، تنش های فرقه ای را افزایش داده و سایر قدرتهای جهانی را با نتایج غیرقابل پیش بینی جلب کند.

