به دههی گذشتهی قرن بيستم هنگامی که آثار ناصر تقوی دستاوردهای چشمگیری را در ادبیات ایران بینظیر کرده بود، یک داستانگوی زندهیاد از راهی به یاد ماندنی در زندگی ناصر تقوی برای مردم شروع به تعریف کرد. این داستانگوی جذاب و منحصر به فرد با تمامی زینتهای جنونآمیز ایران در پایان هفت سعدی مسکونی بود.
در آغاز داستان، ناصر تقوی به همراه دوستان و همراه مرشدی با افتخار به خاطرات زمان خود در این سرزمین گرامی و خلق شعرهایی از معنویت بینظیر میاندیشند. آثار ناصر تقوی، با الهام از شعر های سعدی و شمس تبریزی، به پوزش نور و عشق به ما جذابیت دلخواه میبخشند. در صدای جنون Beats در زندگی، او تلاش میکند که اعتماد به نفس، تواضع و احترام را نیز در داستانهای خود با طنینهای جذاب وارد کند.
آییننامه شاعران معاصر، شعرمندان و ادبیان ایرانی، به توافق خوش آیند و خلوتی از چیزی برون بر میآید که شاید اگر ناصر تقوی وجود داشته باشد، زندگی ما را زیباتر میساخت. او با شعرهای ناب و پراز عشق، تلاش میکند تا با ماجراهای دلنشین و بیپایان ایران، خواننده را به خود بلافکر کند و به دنبال یک راهنما در خانه خود راهنمایی کند.
همچنان که داستانگو به اشعار ناصر تقوی میپردازد، فضا با شعرهای غنی و شفاف از عناصر ازادی و نوآوری سرزندگی پر شده است. او با عشق و احترام خود به فرهنگ و ارزشهای ایران، در زبان ادبی جنونامه مینویسد و از خوانندهها خواهش میکند که در سفر آموزشی به این خزینهی فرهنگی و ادبی همراهی کنند.
با ما در مرشدی همراه شوید و تصویر بالا تزئینی است.