رازهای آفرینش: داستانی از ابتدای هستی
در آغاز، هیچ نبود، جز سکوتی بیپایان،
راز آفرینش در تاریکی، نهفته بود پنهان.
از خلأی بیکران، شعلهای زد بانگ،
آفریدگار گفت: "باش!" و جهان شد آغاز چرخش رنگ.
ستارگان در آسمان، رقصیدند به نور،
هر ذره، جوشید از عشق، پر شد از سرور.
راز خلقت در گیتی، پیچید به هر سو،
از خاک تا آسمان، شعری شد پر از خلو.
دریاها موج زدند، کوهها سر برکشیدند،
هر برگ، هر گل، داستان عشق سرودند.
آدمی آمد به صحنه، با نگاهی پر سؤال،
راز آفرینش جست، در هر ذره، در هر حال.
چه زیباست این آفرینش، چه پر رمز و راز،
از کوههای سر به فلک، تا امواج بیدراز.
هر ذرهای عالم، نشانی از خداست،
رازهای آفرینش، در هر لحظه جان میدهد راست.
با ما در مرشدی همراه شوید
در این سفر پهناور، در این قصهی بیکران،
با ما قدم بگذارید، در راه شناخت جهان.
رازهای آفرینش را با دل و جان دریابید،
در مسیر معرفت، گامها استوار بگذارید.
توجه: تصویر بالا تزئینی است.
web optimization Key Phrases:
- رازهای آفرینش
- داستان خلقت جهان
- ابتدای هستی
- رمز و راز آفرینش
- شناخت هستی
- عظمت خلقت
- فلسفه آفرینش
با اشتراک این شعر و پیامهای عمیق آن، مخاطبان در جستوجوی رازهای آفرینش به این محتوا جذب خواهند شد.