اکنون ما به طور قطعی می دانیم-زیرا او خود را به ما گفت-آنچه تصمیم گیری رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ را هدایت می کند: غریزه. این ترامپ هیچ برنامه یا استراتژی طولانی مدت در پشت تصمیمات خود برای اکثر ناظران روشن نبود ، اما برخی از مفسران ، چه طرفدار و چه ضد ترامپ ، سعی کرده اند توضیحات دیگری را برای تصمیمات متناقض ، حتی متناقض ، حتی غیرقانونی پیدا کنند. امیدوارم که پذیرش خود ترامپ به همه کمک کند تا واقعیت اوضاع را هضم کنند و به مسئله اساسی تر بروند ، که با هرج و مرج که سر و صدا ترامپ است ، وافلارد وفازارد ایجاد می کند.
leitmotifs دیپلماسی ترامپیا
یکی از معدود مضامین دیپلماتیک مداوم ترامپ ، تمرکز عشق او بر چین است که وی در اولین دوره خود نیز به نمایش گذاشت. بیشتر اوقات او پکن را تهدید می کند ، اما پس از آن او از هر زمان به اظهارات مثبت می پردازد. تضاد بین موضع تهاجمی ضد چین و روابط نسبتاً دوستانه وی با مسکو منجر به ادعاهایی شد که ترامپ در تلاش است “نیکسون معکوس” ، یعنی یک تغییر تاکتیکی ، برعکس رویکرد رئیس جمهور پیشین ایالات متحده ریچارد نیکسون در اوایل دهه 1970. نیکسون قصد داشت چین را در طول جنگ سرد از اتحاد جماهیر شوروی و به سمت ایالات متحده دور کند.
با این حال ، نیکسون ، و مشاور امنیت ملی وی ، هنری کیسینجر ، یک استراتژی بلند مدت شناخته شده داشتند و تاکتیک هایی را با هدف ایجاد موفقیت آن استراتژی ایجاد کردند. ترامپ هیچ استراتژی یا چشم انداز مشابهی را فاش نکرده است ، و اظهارات و اقدامات وی با آنچه انتظار می رود از یک دولت که چنین استراتژی را انجام داده است مطابقت ندارد. به همین ترتیب ، برخی از ناظران پیشنهاد کرده اند که ترامپ از رویکرد “مرد دیوانه” استفاده می کند ، تکنیک دیگری که به نیکسون منتسب می شود. اما نیکسون از این تاکتیک فقط برای تعداد انگشت شماری از موقعیت های خاص استفاده کرد. رفتار کلی ترامپ نامنظم است و در دوره اول خود چنین بود.
در پایان ، مشکل در تقسیم این که آیا یک دولت از غیرقابل پیش بینی به عنوان یک تاکتیک استفاده می کند این است که در قلمرو نظریه توطئه قرار می گیرد: هرگونه تصمیم گیری متناقض یا غیرمنطقی می تواند منطقی باشد ، با ادعای تاکتیک “مرد دیوانه” هدفمند باشد.
ترامپ یک مقدار شناخته شده است
در نهایت ، تیغ اوكام بهترین ابزاری است كه می توان به ترجیحات سیاست رئیس جمهور ترامپ نزدیک شد زیرا ما زمان زیادی برای سنجش رفتار او داشته ایم. علاوه بر بیش از چهار سال به عنوان رئیس جمهور ، ترامپ به مدت 30 سال قبل از تصدی مقام در سال 2017 به عنوان شخصیت اجتماعی و تلویزیون در نیویورک از برجستگی عمومی برخوردار بود. اگر ترامپ آموزه ای را برای هدایت رویکرد خود به روابط بین الملل ابداع کرده بود ، ما می دانستیم که چیست. به عنوان مثال ، ترامپ از دهه 1980 (5) در مورد تعرفه ها وسواس کرده است ، بنابراین جای تعجب نیست که تعرفه ها ویژگی مداوم اصطلاحات ریاست جمهوری وی بوده اند.
اما هیچ دکترین سیاست خارجی که دلالت بر این باشد ، حتی تقاضا ، سازگاری در رفتار و تصمیم گیری از ترجیحات رئیس جمهور ترامپ مشهود است. درعوض ، ترامپ به وضوح بر روی انگیزه هایی عمل می کند که عموماً از خود خدمت می کنند. پس از آن ، امور خارجه برای ترامپ محاسبه ای می شود که بیشتر از هر عامل مؤثر دیگری در مورد سود شخصی وی است. منافع ایالات متحده فقط از نظر پایگاه رای گیری فرض شده ترامپ بر تصمیمات وی تأثیر می گذارد. مواضع ضد چین و طرفدار اسرائیل بر تصمیمات سیاست خارجی وی حاکم شده است زیرا وی مشخص کرد که این افراد از حمایت عمومی که می خواهد به وی پیروز شود. مبانی اخلاقی یا ایدئولوژیک کمی برای تصمیمات وی در رابطه با روابط بین الملل وجود دارد.
کلمه مورد علاقه ترامپ: تعرفه ها
باز هم ، تعرفه ها مثال آموزنده ای را ارائه می دهند. معمولاً ، تعرفه ها تکنیکی است که توسط اقتصادهای صنعتی سازی برای محافظت از صنایع داخلی به طور گسترده ای در حالی که رقابت می کنند ، یا اقتصادهای صنعتی برای محافظت از بخش ها یا محصولات باریک خاص ، اغلب به دلایل سیاسی ، به کار می روند.
با این حال ، ترامپ تعرفه ها را به عنوان یک تهدید یا موقعیت چانه زنی نشان می دهد ، بنابراین هر کشور خارجی و هر کالای وارداتی به طور بالقوه هدف وی است. او طبق محاسبه خود مبنی بر اینکه آیا می تواند امتیازات سریع از هدف خود کسب کند ، و نتایج فوری چیست. ترامپ قبلاً چندین بار تعرفه های عظیم را تهدید یا حتی اعمال کرده است ، فقط برای کاهش یا عقب نشینی آنها ساعاتی بعد از امتیازات از طرف مقابل.
جدیدترین قسمت ، که هفته گذشته در وارونگی ناگهانی تعرفه های جهانی که او فقط چند روز قبل به تصویب رسانده بود ، به اوج خود رسید ، با فروش وحشت زده وال استریت رسوب شد. ترامپ ممکن است این بار تعرفه های خود را تحت الشعاع قرار داده باشد زیرا بازارهای اوراق قرضه همچنان نشان دهنده تلاطم بلند مدت است. بازیگران قوی تر نیز همانطور که چین انجام داد و همانطور که اتحادیه اروپا در حال آماده سازی بود ، با تعرفه های خود بر روی کالاهای آمریکایی تلافی کردند.
چرا؟
سوال گسترده تر این است که چرا ترامپ احساس نیاز به تعرفه هایی مانند Scythe را احساس می کند ، و اقتصاد جهانی مانند اسکندر را که شمشیر به گره گوردیان می برد ، کاهش می دهد. همانطور که در بالا ذکر شد ، ترامپ از دهه 1980 تعرفه ها را به عنوان ابزاری برای سیاست گذاری ترویج کرده است و در مورد چگونگی “پاره شدن” سایر کشورها در ایالات متحده ، شایع شده است.
واقعیت این است که ایالات متحده از رژیم های جهانی تجارت آزاد که در 80 سال از جنگ جهانی دوم تأسیس شده است ، به طور گسترده ای سود می برد. اکثر آمریکایی ها از زندگی بی سابقه ای در تاریخ بشریت برخوردار هستند و بخشی از این دلیل نظم جهانی لیبرال است که بخش اعظم ثروت جهان را قادر می سازد تا به مقامات آمریکایی آمریکایی برود ، فهمیدند که افزایش استانداردهای زندگی در خارج از کشور ، دنیای رونق ، صلح آمیز تر و ایمن تر را ایجاد می کند ، که به وضوح به نفع آمریکا بود. به عبارت دیگر ، ایالات متحده سیستم جهانی مالی و تجارت را از انگیزه های صرفاً نوعدوستانه یا خارج از ساده لوحانه ساخت.
بخوانید: ترامپ متوجه می شود که اسرائیل “غیر منطقی” مطالبات را در مذاکرات آتش بس غزه انجام می دهد.
ظاهراً ترامپ هرگز متوجه نشده است كه سایر كشورهای كه از تجارت آزاد رونق می گیرند ، واقعاً نشانه این است كه سیستم جهانی همانطور كه پیش بینی می شد كار می كرد ، و اینكه ایالات متحده یك ذینفع مستقیم بود حتی اگر فوراً آشکار نباشد. به نظر می رسد ذهن او تحت سلطه محاسبات صفر است: اگر کشور دیگری سود می برد ، پس از آن ، به این معنی است که ایالات متحده در آن رابطه خاص دو جانبه ناعادلانه رفتار می کند. او به دلیل تمرکز بیش از حد بر روی یک درخت خاص ، نمی تواند جنگل را ببیند. بنابراین ، تعرفه ها پاسخ او شدند.
الگوهای گفتار پر پیچ و خم ترامپ و تلاش های ناامید کننده برای درک این که ماشین آلات بزرگتر در اطراف او یکی از روزنکرانتز و گیلدننترن را یادآوری می کند. آنها درباریان محکوم به هملت شکسپیر هستند ، که تام استوپارد در کمدی سیاه درخشان خود ، روزنکرانتز و Guildenstern به نمادهای غم انگیز از شرایط مدرن تبدیل شده است. مانند روزنکرانتز و Guildenstern ، ترامپ فقط سخنان غریزه و دیگران را برای کمک به او در درک درام در حال انجام که خود را به وجود می آورد ، کمک می کند. بنابراین تصمیمات سیاسی وی غریزی است ، اما همه ما امیدواریم که او در طول چهار سال آینده به سخنان آموزنده دیگران گوش کند.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده سیاست تحریریه مانیتور خاورمیانه نیست.