همانطور که عادت او ، دونالد ترامپ باعث شد تا خاورمیانه خود را به یک گردباد فعالیت بپردازد. عربستان سعودی متعهد برای شخم زدن 600 میلیارد دلار در اقتصاد ایالات متحده در میان جنجالی از سایر اعلامیه های پیشرفته پیشرفته. امپراتوری شخصی ترامپ نیز خوب است: قطر است اهدای نیروی هوایی جدید که قرار است سرانجام بخشی از کتابخانه ریاست جمهوری ترامپ باشد ، و خانواده رئیس جمهور امضا شده معاملات برای زمین های گلف و ویلاهای ساحلی.
برای ناظران سیاست خارجی آمریکا ، ترامپ سخن در مجمع سرمایه گذاری ایالات متحده-Saudi به همان اندازه نتیجه گیری شد. او از “تحول بزرگ” در منطقه ای که “توسط به اصطلاح ملت سازنده ، نئو کونس یا غیرانتفاعی لیبرال ایجاد نشده بود ،” بلکه توسط خود مردم منطقه “ایجاد نشده است. بسیاری از آنها به عنوان یک عزیمت رادیکال از سیاست قبلی ، این موضوع را مورد استقبال قرار می دهند یا تاسف می خورند ، اما از بسیاری جهات بازگشت به یک استراتژی قدیمی تر است ، هرچند که برای انقلاب اطلاعات به روز شده است. این سیاست به مجموعه ای متفاوت از محاسبات نسبت به ترامپ که تاکنون استفاده کرده است ، بستگی دارد و ممکن است بدون آن شکست بخورد.
از آنجا که FDR در سال 1945 با ابن سعود ملاقات کرد ، سیاست خاورمیانه آمریکا بر حفظ دسترسی به انرژی از خلیج فارس متمرکز شده است. برای این کار ، آمریکایی ها به تعادل مطلوب قدرت و تأمین کنندگان قابل اعتماد نیاز داشتند. اکنون که فناوری اطلاعات باعث تحول در اقتصادها و جوامع در سراسر جهان می شود ، دولت ترامپ هدف سوم را به آن اضافه کرده است: ادغام سرمایه گذاران عرب خلیج فارس در اکوسیستم فناوری تحت رهبری آمریکا که برای کنترل شبکه های اطلاعاتی جهان با چین می جنگد.
در بیشتر جنگ سرد ، دو گل اول به طور طبیعی منجر به مجموعه ای از مشارکت ها شد: ترکیه سعی کرد روسها را در بسفروس بطری کند و پارسیان می خواستند روس ها را از چمن خود خارج کنند. عربستان سعودی می خواست از تسلط هرگونه قدرت دیگر در منطقه جلوگیری کند و همچنین بازارهای جهانی نفت را با قیمتی به اندازه کافی بالا برای تأمین هزینه های خود تثبیت کند ، اما برای کشورهای صنعتی برای جستجوی منابع جدید نفت بسیار پایین است. و اسرائیل پروکسی های ناسیونالیستی عرب اتحاد جماهیر شوروی را که سعی در تسلط بر محله آن داشتند ، خرد کرد.
این مشارکتها به نفع ایالات متحده بود. متفقین آن به طور کلی از یکدیگر ترس و تحقیر می کردند ، اما دیپلماسی آمریکایی ماهر از نقاط قوت آنها بود. اسرائیل به ایالات متحده کمک کرد تا تهدید اتحاد جماهیر شوروی را برای منطقه بشکند و سعودی ها به ورشکستگی کرملین کمک کردند.
دو روند بزرگ تحول بزرگی را که ترامپ مشاهده کرد ، ایجاد کرده است. اولین مورد این است که مسابقه عرب بین اسلامگرایان و مدرنیزورهای متمرکز بر فناوری جایگزین نبرد قدیمی بین سلطنت های سنتی و ناسیونالیست های عرب شده است. Modernizer ، به سرپرستی شاهزاده ولیعهد سعودی ، محمد بن سلمان ، در تلاشند تا صرفاً تأمین نفت و گاز برای تبدیل شدن به رهبران جهانی در فناوری پیشرفته ، محور باشند. اسلامگرایان ، که اغلب خود را به عنوان فعالان دموکرات مبدل می کنند ، می خواهند مدرن سازان را سرنگون کنند و بیشتر اصلاحات خود را معکوس کنند.
سیاست قدرت منطقه نیز تغییر کرده است. ترس از تهران ، اعراب خلیج فارس و اسرائیل را به هم زد ، اما به لطف پروکسی های ارتش و ترکیه سوریه اسرائیل ، امپراتوری منطقه ای ایران سایه ای از نفس سابق خود است. همانطور که دشمنان مشترکشان انجام می دهند ، این پیوند ضعیف تر می شود.
ترامپ فرصت های عظیم ایجاد شده توسط این تحول را می بیند. Modernizer می تواند سرمایه گذاری های گسترده ای را انجام دهد که می تواند تعیین کند که شرکت های فناوری آمریکایی یا چینی در این قرن تسلط دارند یا خیر. و یک ایران ضعیف تر می تواند یک منطقه آرام تر را ایجاد کند.
این فرصت ها در دست هستند ، اما هنوز در دست نیست. ترامپ گفته شده سعودی ها رابطه آنها “نزدیکتر ، قوی تر و قدرتمندتر از گذشته” است ، و “این به این ترتیب باقی خواهد ماند. ما مانند افراد دیگر وارد و خارج نمی شویم.” این اطمینان کلامی با سبک بداهه ای او مطابقت ندارد و شرکای وی شرط های خود را محافظت می کنند. اعراب خلیج فارس هستند خرید محصولات فنی چینی ، و نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو گفته شده روز یکشنبه ، “من فکر می کنم ما باید خودمان را از کمک های امنیتی آمریکا دور کنیم ، درست همانطور که خودمان را از کمک های اقتصادی آمریکا دور کردیم.”
ایران و پروکسی های باقیمانده آن ضعیف تر هستند ، اما هنوز خطرناک هستند. حمله موشکی حوثی به اسرائیل در حین سخنرانی ترامپ تأکید بر که کمپین بمب گذاری فقط تا حدی موفقیت آمیز بود. و تهران هنوز مسیری برای بمب دارد. برخی از کارمندان ترامپ گفته اند که وی می تواند به تهران اجازه دهد برنامه غنی سازی اورانیوم خود را حفظ کند ، نوع امتیازاتی که باراک اوباما و اوج او از “غیرانتفاعی لیبرال” در سال 2015 ایران ارائه دادند. ترامپ اخیراً این توافق را پاره کرد و بیش از 200 جمهوریخواه کنگره ترغیب شده او برای فشار آوردن به “برچیدن کامل” او خواسته در اوایل این ماه
در طول سفر خود ، ترامپ از “شگفتی های درخشان ریاض و ابوظبی” که محصولاتی از نوع دیگری از ساختمان ملت آمریکایی است ، استقبال کرد. شرکت های آمریکایی مانند آرامکو و بختل اعراب خلیج فارس را غنی کردند و شهرهای خود را درخشان کردند. اما این فقط به این دلیل بود که واشنگتن واقعیت های سخت قدرت را به دست آورد.