ما باید تصدیق کنیم که افراط گرایی ، فساد و وحشیگری طالبان با پیامدهای بسیار گسترده ، تهدیدی امنیتی جهانی را ایجاد می کند.
بسیاری از افغان ها که به ایالات متحده پناه می برند ، از این کشور فرار کردند زیرا همکاری با ایالات متحده و جامعه بین المللی در دستیابی به آینده ای صلح آمیز و مرفه برای همه آنها را به یک هدف مستقیم برای مجازات طالبان تبدیل کرد. وادار کردن آنها برای بازگشت به میهن خود ، افغان ها را در معرض خطر از دست دادن آزادی خود – و احتمالاً زندگی آنها قرار می دهد.
و با این حال ، گروهی رو به رشد از تأثیرگذار این نگرانی ها را رد می کنند. این شامل استدلال هایی است که پناهندگان افغان در ایالات متحده تحت وضعیت موقت محافظت شده (TPS) دارند هیچ دلیلی برای ترس بازگشت به افغانستان ، کاملاً از واقعیت های سخت روزانه که اکثر شهروندان افغانستان در زیر طالبان زندگی می کنند ، کاملاً نادیده گرفته است. بسیاری از این استدلال ها همچنین از ذکر روابط گذشته و حال طالبان با سایر گروه های تروریستی ، از جمله القاعده و شبکه حقانی ، مسئول کشته شدن تقریباً 2000 خدمتکار آمریکایی ، حذف می کنند ، چه رسد به این واقعیت که ایالات متحده آمریکا دارد طالبان را تعیین کرد خود به عنوان یک تروریست جهانی خاص.
همانطور که در یک مستند شده ایم مجموعه گزارش ها منتشر شده توسط موسسه جورج دبلیو بوش ، ادعاهای طالبان مبنی بر کاهش خشونت و فساد ، به طور مرتب با اقدامات مستقیم آنها نادرست است. در واقعیت ، آنها برای تحکیم قدرت و کنترل بر جمعیت افغانستان به رفتار مانند مافیا اعتماد کرده اند. نتیجه فساد و کلپکراسی تحمیل کرده اند هزینه های شدید انسانی– از جمله کار کودکان ، گرسنگی و عدم مراقبت های بهداشتی – با عواقب قابل توجهی برای امنیت منطقه ای و جهانی.
اگر طالبان طی سه دهه گذشته به هیچ وجه تکامل یافته اند ، فقط این است که آنها در تبلیغات و سوءاستفاده از قدرت خود دفع شده و پیشرفته تر شده اند. از وبلاگ نویسان سفر وت شخصیت های رسانه های اجتماعی به مقامات دولتی و کارشناسان سیاست، کسانی که ادعاها و رفتارهای خود را تأیید می کنند ، نسبت به ظلم های گسترده که علیه مردم افغانستان توسط طالبان مرتکب شده اند ، بی تحرک هستند. از بسیاری جهات ، آنها همچنین به طور مستقیم در مشروعیت بخشیدن به طالبان و پذیرش افراط گرایی ، استبداد و سوء رفتار نهادینه ای همدست هستند.
ادعای حمایت از زنان و/یا فمینیسم ضمن دفاع از اقدامات طالبان و استفاده غرورآمیز از آپارتاید جنسیتی ، یک برگ انجیر است. طالبان بیشتر زنان را از تقریباً همه جنبه های زندگی عمومی در افغانستان پاک کرده اند. آنها مرتباً از خشونت مبتنی بر جنسیت استفاده می کنند (از جمله خشونت جنسی) بهره برداری به عنوان ابزاری استراتژیک برای تحقیر و کنترل. رسانه های مستقلبا سازمان های تحقیقاتی، و شجاع طرفداران افغان این بی عدالتی ها را به صورت روزانه ، غالباً در معرض خطر شخصی بسیار مستند کرده اند.
آزار و اذیت زنان و دختران در هر نقطه از جهان تهدید مستقیم به دموکراسی ، حقوق بشر و امنیت ملی در همه جا. باید آن را صدا کرد و به تمام اشکال آن پاسخ داد. اما هیچ جا عمیق تر و نهادینه تر از افغانستان طالبان نیست.
محدودیت های طالبان در آموزش دختران فراتر از کلاس 6 چیزی بیش از “ترازو” نیست. همراه با محدودیت در مشارکت اقتصادی زنان ، این ویژگی حکومت طالبان آینده را برای بیشتر زنان و دختران افغان به چیز دیگری فراتر از ازدواج و بارداری کاهش داده است و خطرات را که بسیاری از آنها مجبور به چنین ترتیب هایی بدون رضایت خود و به عنوان خردسال هستند ، افزایش می دهد. این باعث شده است جسمی و بحران سلامت روانی برای افغان های زن در سراسر کشور که گزارش نشده است. ماه گذشته ، یک زن در استان قور برای فرار از ازدواج اجباری با برادر یک فرمانده محلی طالبان ، خودسوزی کرد. رسانه های Rukhshanaبشر
اگرچه خشونت های اجتماعی ممکن است از سالهای قبل از خروج جامعه بین المللی از افغانستان کاهش یابد ، اما این در درجه اول به این دلیل است که زورگویانی که بخش عمده ای از آن خشونت را مرتکب شده اند ، اکنون با مشت آهنین بر کشور حاکم است. اگر جامعه افغانستان روی سطح صاف تر به نظر برسد ، به این دلیل است که کل کشور به طور موثری به یک زندان در فضای باز تبدیل شده است ، جایی که آزادی های اساسی بشر و اشکال بیان فرهنگی از آن استفاده می کند. موسیقی به کتاب به گفتار ، با حكم و فرمان ممنوع شده اند.
سابق دولت وت مقامات امنیتیبا قضات و دادستان هابا طرفداران جامعه مدنیبا روزنامه نگاروت مدرس شکار ، بازداشت شده ، شکنجه شده و به طور غیرقانونی کشته شد علیرغم عفو وعده داده شده طالبان و ادعاهای دیگر در غیر این صورت.
Whataboutism و یک تمرکز عقب مانده از وحشیگری ، فساد و سرکوب که در حال حاضر یک ویژگی روزانه زندگی برای افغان های معمولی است ، غافل می شود. و برای ناسازگاری نگرانی های مبتنی بر واقعیت جانبازان ، خدمتگزاران ، طرفداران و جوامع وسیع تری که خستگی ناپذیر در حمایت از متحدان افغان ما در سراسر جهان کار کرده اند ، بسیار نگران کننده است.
ادعاهایی که اغلب برای حمایت از این تصور که اقتصاد افغانستان به طور معمول فاقد زمینه مهم است ، استناد می کنند. به عنوان مثال ، الف 2.5 درصد نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال 2024 وقتی سرانه تولید ناخالص داخلی افغانستان در سال 2021 30 درصد کاهش یافت و در سال 2022 راکد ماند. رکود در حالی که فقر و ناامنی غذایی با بیکاری زیاد و محدودیت طالبان در مشارکت اقتصادی زنان تشدید می شود. طبق گفته های برنامه غذایی جهانی سازمان مللبشر
طالبان روشن کرده اند که آنها می خواهند به رسمیت شناختن دیپلماتیک ، دارایی های آنها غیرقانونی ، ممنوعیت سفر بر رهبری مجازات شده و سرمایه گذاری های خارجی بیشتر باشد. آنها هیچ کاری برای به دست آوردن چنین رفتار مثبت انجام نداده اند. رفتار مداوم و مستمر طالبان ، امتناع از حفظ حتی مستاجرین حداقل آنها در این کشور توافق نامه دوحه برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک پناهگاه برای تروریسم ، افغانستان ، و عدم مشارکت در گفتگوی داخل افغانستان ، باعث می شود که پاسخی بیشتر از سوی جامعه بین المللی باشد. اعتراف به خواسته های آنها قبل از به دست آوردن چیزی در عوض ، از مزیت ارزشمندی چشم پوشی می کند.
حتی اگر ایالات متحده و اهرم جامعه بین المللی در افغانستان تغییر کرده باشد ، ما می تواند و باید طالبان را پاسخگو نگه دارید گسترش تحریم های هدفمند در برابر رهبری آنها ما همچنین باید با تعیین آنها به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی ، روابط مداوم آنها با شبکه های تروریستی را تشخیص دهیم و در مورد میزان اسیر شدن وزارتخانه های دولت افغانستان و سایر نهادها توسط طالبان تحقیق کنیم.
ایالات متحده و جامعه جهانی باید ضمن گوش دادن و تقویت صدای متنوع افغان ، به حمایت از جامعه مدنی افغانستان ادامه دهند تا به طالبان نشان دهند که ما صدای آنها را به عنوان تنها کسی که برای آینده افغانستان مهم است ، نمی شناسیم.
و از همه مهمتر ، ما باید تصدیق کنیم که افراط گرایی ، فساد و وحشیگری طالبان با پیامدهای بسیار گسترده ، تهدیدی امنیتی جهانی را ایجاد می کند. ما وظیفه داریم از سر بگیریم و از آنها حمایت و مسیرهای ایمنی را برای افغان ها در معرض خطر قرار دهیم-به ویژه برای کسانی که در کنار ایالات متحده ایستاده اند ، زندگی خود را برای امنیت و امنیت همه و آینده ای روشن تر برای کشور خود به خطر می اندازند.
درباره نویسندگان: ناتالی گونلا-پلاتز و جسیکا لودویگ
ناتالی گونلا به عنوان مدیر سیاست جهانی در موسسه جورج دبلیو بوش فعالیت می کند.
جسیکا لودویگ به عنوان همکار سیاست جهانی در موسسه جورج دبلیو بوش خدمت می کند.
تصویر: Trent Inness / Shutterstock.com