در 15 آوریل ، پیتر هایدک ، برنده جایزه نوبل اتریشی ، قرار بود در پخش کننده ملی اتریش ORF ظاهر شود تا در مورد نوشته های جدید خود صحبت کند. در عوض ، او بار دیگر انکار کرد که نسل کشی Srebrenica اتفاق افتاده است ، آن را Brudermord – Fratricide کتاب مقدس خواند و آن را به عنوان یک فاجعه معنوی و نه یک جنایت علیه بشریت ، قاب بندی کرد.
ORF در هنگام مواجهه با انتقاد ، از تصمیم خود مبنی بر مصاحبه با دستگیره ایستاد. ادعا كرد كه از آنجا كه مصاحبه كننده نسل کشی را در یک سؤال تصدیق كرد ، هیچ كاری اشتباه انجام نداده است.
این که یک پخش کننده اروپایی در این زمان تصمیم به انکار نسل کشی می کند ، جای تعجب ندارد.
اروپا نه تنها از حافظه بلکه از تداوم خطرناک با بحران روبرو است. از هولوکاست گرفته تا سربرنیکا تا غزه ، انکار خشونت دولتی علیه گروههای حاشیه نشین به دنبال پاک کردن قساوت های گذشته ، عادی سازی موارد فعلی و هموار کردن راه برای آینده است.
fratricide به عنوان “بدترین جرم”
نسل کشی بوسنیایی اولین پخش نسل کشی در تلویزیون بود. در سال 1995 ، تصاویر پریشانی از Srebrenica اتاق های نشیمن را در سراسر جهان پر کرد و در معرض شکست حمایت بین المللی قرار گرفت. علیرغم روند طولانی پیگرد قانونی جنایات جنگی از طریق دادگاه بین المللی جنایی برای یوگسلاوی سابق و تصمیمات دادگاه که حاکی از همدستی صلح های اروپایی در قتل عام ها است ، انکار نسل کشی بوسنیایی همچنان در اروپا تحمل می شود.
در حالی که Handke به مراتب تنها شخصیت برجسته عمومی نیست که به آن مشغول است ، لفاظی او روشن می کند که چگونه این جنایت در به حداقل رساندن گناه آلمانی و اتریش برای هولوکاست سلاح شده است.
Handke نسل کشی بوسنیایی را به عنوان یک جنگ داخلی غم انگیز بین “برادران” – برودرمورد به تصویر می کشد. او جنایتکاران جنگ را به عنوان قربانی عاشقانه می کند و انکار نسل کشی را در روایت فاشیستی از رستگاری از طریق خشونت قومی تعبیه می کند.
به گفته وی ، Fratricide “بسیار بدتر” از نسل کشی است – یعنی کسانی که “برادران خود را می کشند” باید جنایتکاران بدتری نسبت به نازی ها که “دیگری” را کشتند ، بدتر تلقی شوند. با قاب بندی قساوت ها از این طریق ، دستگیر به طور مؤثر مسئولیت آلمانی ها و اتریشی ها را برای هولوکاست به حداقل می رساند.
در این روایت پیچ خورده ، فرزندان نازی ها می توانند ادعای برتری اخلاقی داشته باشند و اصرار داشتند که آنها مرتکب “بدترین جنایت همه” نشده اند- برودرمورد. دلالت بر این است که یهودیان هرگز واقعاً “برادران” برای اروپایی ها مانند دستگیر نبودند.
ناسیونالیست های صرب ممکن است دستگیره را به عنوان یک متحد در انکار نسل کشی ببینند ، اما او از آنها دفاع نمی کند – او از آنها استفاده می کند. از طریق آنها ، اروپای سفید دست خود را از جنایات خونین خود – از آشویتس تا الجزایر ، از کنگو تا رواندا – پاک می کند. زبان کلامی Handke یک کیمیاگری وجدان اروپایی است و گناه را به مسلمانان ، یهودیان و “وحشیان بالکان” تغییر می دهد.
ضد ستیزی
منطق Handke به موازات و تقویت مبارزات گسترده تر برای تغییر سرزنش ضد ستیزی-و حتی هولوکاست-به اعراب و مسلمانان است. در آلمان ، این روند کاملاً مورد استقبال دولت و نهادهای مختلف عمومی قرار گرفته است ، که-در برابر همه شواهد-ادعا می کنند که جامعه مهاجران مسلمان در این کشور مسئول افزایش احساسات ضد ستیزی است.
در سال 2024 ، پارلمان آلمان ، بوندستاگ ، قطعنامه ای را تصویب كرد كه می گوید “وسعت هشدار دهنده ضد ستیزی” “توسط مهاجرت از كشورهای آفریقای شمالی و خاورمیانه” هدایت می شود.
رسانه های آلمانی همچنان به ساخت “گذشته نازی های مسلمان” ادامه می دهند ، با یک مقاله ادعا می کنند: “بر خلاف آلمان ، خاورمیانه هرگز با گذشته نازی ها خود به این نتیجه نرسیده است. ” در همین حال ، سازمان های غیردولتی با بودجه دولتی نماد فلسطینی را نماد نازی ها معرفی کرده اند و ادعای بی اعتبار اسرائیل را نشان می دهند که مفتی بزرگ فلسطین راه حل نهایی را “الهام بخش” می کند.
تأسیس سیاسی آلمان اکنون در حال ساختن یک علیبی اخلاقی تجدید نظر گرا است: یکی از آنها که نازی ها به عنوان عاملان تمایلی و پشیمانی مجدداً تصور می شوند ، در حالی که فلسطینی ها و متحدین مسلمان و عرب آنها بدتر از خود نازی ها هستند.
سالهاست که این یک ایده حاشیه ای بود که توسط احزاب راست افراطی مانند جایگزین برای آلمان (AFD) اتخاذ شده بود. اما اکنون ، ایده های اصلی AFD ، نه فقط در مورد گذشته نازی های آلمان ، بلکه در مورد مهاجرت و اسلام ، توسط مرکز سیاسی نیز به تصویب رسیده است.
این تغییر نشان دهنده یک استراتژی دیرینه برای جابجایی گناه است. مورخ ارنست نولت ، که در سال 2000 توسط بنیاد محافظه کار کنراد آدناوئر با یک جایزه بزرگ جشن گرفته شد ، اظهار داشت که هولوکاست واکنشی به “بربریت” اتحاد جماهیر شوروی است و با همزمان کردن آشویتس با خلیج ، جنایات نازی ها را نسبی می کند.
نولت اظهار داشت که هیتلر دلایل “منطقی” برای هدف قرار دادن یهودیان داشته و “گناه جمعی” را که از سال 1945 به آلمان منتسب است رد کرد. امروز ، آلیس وییدل ، رهبر AFD ، این موضع را تکرار می کند و فرهنگ یادآوری آلمان را به عنوان “فرقه گناه” رد می کند.
جایی که نولت مقصر اتحاد جماهیر شوروی بود ، تأسیس سیاسی امروز مسلمانان را مقصر می داند. هدف یکسان است: برای پاک کردن مسئولیت آلمان از تاریخ.
از انکار تا فعال کردن
انکار نسل کشی یک عمل منفعل برای فراموشی نیست بلکه یک روند فعال و مضر است که خشونت را تحریک می کند. محقق نسل کشی گرگوری استنتون انکار را به عنوان مرحله آخر نسل کشی، یکی از این نشانه های مهم است که یکی از موارد بعدی در حال آمدن است.
برای بازماندگان و فرزندان آنها ، انکار با بی اعتبار کردن رنج ، تحریف حقیقت و سلب قربانیان عزت ، حافظه و عدالت ، تروما را عمیق تر می کند. این زخم ها فراتر از افراد گسترش می یابد و کل جوامع را در طول نسل ها تحت تأثیر قرار می دهد.
در همین حال ، انکار نسل کشی ، مجرمین ، تأخیر در جبران خسارت و آشتی ، تعمیق بخش های اجتماعی. همچنین این چارچوب های حقوق بین الملل و حقوق بشر را تضعیف می کند ، و این نشان می دهد که حتی جنایات علیه بشریت نیز می توان نادیده گرفت.
انکار نسل کشی ، بنابراین ، مستقیماً زمین را برای نسل کشی بعدی آماده می کند و پذیرفته می شود. ما این را به وضوح می بینیم که چگونه اروپایی ها نسبت به نسل کشی در غزه واکنش نشان می دهند و انکار می کنند که اصلاً این اتفاق می افتد ، با وجود اظهارات مکرر توسط کارشناسان سازمان ملل و دانشمندان نسل کشی ، و ادامه دادن سلاح و پوشش دیپلماتیک به اسرائیل.
اکنون کتاب پخش شده در بوسنی در حال حاضر به غزه اعمال می شود. این یک الگوی آشنا را دنبال می کند: “هر دو طرف” را سرزنش کنید ، قربانیان را به عنوان متجاوز به تصویر بکشید و مسئولیت چند نفر را به عهده بگیرید – بنابراین خشونت سیستماتیک را پنهان می کند. این طرح شاید به وضوح در این ادعا تکرار شود که فقط نخست وزیر بنیامین نتانیاهو و دو وزیر راست افراطی وی که مسئول “خشونت” اتفاق در غزه هستند ، بنابراین سیاست را از ساختار جدا می کنند و از پاسخگویی عمیق تر فرار می کنند.
در روایت انكار نسل کشی بوسنیایی ، مسئولیت نیز به چند “سیب بد” در دستگاه ایالت صرب نیز کاهش می یابد-گویا نسل کشی یک ناهنجاری خود به خودی است نه یک جرم و جنایت که به طور دقیق برنامه ریزی شده است و نیاز به هماهنگی و قصد گسترده دارد.
آماده شدن برای نسل کشی آینده در اروپا
امروز اروپا با افزایش ناسیونالیسم راست افراطی و مبارزات طبقه متوسط ناپدید شده در میان رشد پیشرو اجتماعی و اقتصادی ، با یک بحران عمیق روبرو می شود. در بسیاری از کشورهای غربی ، طبقه متوسط در حال کاهش است در حالی که آنچه که حق آن را “جمعیت مازاد” می نامد – که به طور نامتناسب از مسلمانان تشکیل شده است – به طور فزاینده ای به حاشیه رانده و مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.
در دورانی مانند این ، تجدید نسل کشی گذشته در برابر جمعیت دیگر به عنوان یک سوء تفاهم به ایجاد محیط برای نسل کشی بعدی کمک می کند. و در حال حاضر نشانه های واضحی وجود دارد مبنی بر اینکه بخش های طبقه سیاسی در تلاش برای از بین بردن این “جمعیت مازاد” تحت عنوان های مختلف هستند.
حسن نیت نازی “Umsiedlung Nach Osten” (اسکان مجدد به شرق) بهانه ای ناخوشایند برای اخراج یهودیان به اتاق های گاز بود. امروز ، بازیگران اروپایی مانند مارتین سلنر ، فعال راست افراطی اتریش ، آشکارا از “مهاجرت” دفاع می کنند ، یک تکرار شوم از این منطق کشنده با هدف از بین بردن جوامع مسلمان.
نخبگان سیاسی اروپا ممکن است هنوز این اصطلاح را پذیرفته باشند ، اما آنها مشغول اجرای سیاست های مختلفی هستند که دارای هدف نهایی هستند – محدودیت یا کاهش حضور مسلمانان در اروپا. آنها در حال ساخت یک رژیم قانونی برای محرومیت از طریق پیمان مهاجرت اتحادیه اروپا در سال 2024 ، قصد دارند پناهجویان برون مرزی به آلبانی یا سایر کشورها و تزریق بزرگ پول نقد به Frontex ، آژانس مرزی اتحادیه اروپا متهم – از جمله موارد دیگر – فشار غیرقانونی.
اینها اقدامات خنثی نیستند بلکه ابزارهای ایدئولوژیک حذف نژادی هستند که در لفاظی لیبرال پوشیده شده اند. و آنها فقط با گذشت زمان خشونت بیشتری می کنند.
این هشدار دهنده نیست. این یک الگوی است. فرسایش حقوق همیشه با کسانی که “دیگری” تلقی می شوند ، آغاز می شود.
اگر انکار نسل کشی به طور فوری مورد توجه قرار نگیرد ، اگر نسل کشی غزه به رسمیت شناخته نشود و اقدام فوری برای متوقف کردن آن انجام شود ، اروپا خطرات کامل را به خطر می اندازد. با گسترش انکار نسل کشی و تمایل به انصراف از مسئولیت رشد هولوکاست ، زمین برای تکرار این قساوت های وحشتناک آماده می شود.
نظرات بیان شده در این مقاله خود نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع تحریریه الجزیره نیست.