اینک ولی اسراییل نه می خوابد و نه می خوابد.
– مزامیر 121:4
آخرین گروگان های زنده از غزه خارج شده اند. حماس کتک خورده و خون آلود است. در واقع، وضعیت همه دشمنان منطقهای اسرائیل از دو سال پیش بدتر است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، خاورمیانه را در صلح اعلام کرده است. اما نگهبانان اسرائیل می دانند که این درست نیست. هنوز مقداری درگیری باقی مانده است، چه در فضای باز و چه در سایه. اکنون برای اسرائیل مهم است که دستاوردهای این دو سال جنگ طاقت فرسا را حفظ کند.
هرگز جنگی مانند جنگی که اسرائیل اخیراً انجام داده (و ممکن است هنوز هم در حال جنگیدن باشد) وجود نداشته است. جنگ در هفت جبهه جنبشی – اگر حمله 9 سپتامبر اسراییل به قطر را حساب کنید – با نبردهای اضافی در فضای سایبری، رسانه های جریان اصلی، رسانه های اجتماعی، دانشگاه ها، دادگاه ها، سازمان ملل و فراتر از آن انجام شد. انزوای سیاسی فزاینده یکی از دردناک ترین جنبه های این جنگ برای 10 میلیون نفر از ساکنان آسیب دیده اسرائیل بود. تنها دولت یهودی جهان به عنوان یهودی ملل شناخته شد. این نفرت، حتی زمانی که اسرائیلیها برای جان خود علیه جمهوری اسلامی ایران و نیروهای نیابتی کاملا مسلح آن جنگیدند، فوران کرد.
اسرائيل در برابر حملات خشك كننده ايستاده بود كه يكي از آنها مجازات تر از ديگري بود. و با کمک رئیس جمهور آمریکا، کبود شده اما دست نخورده از درگیری بیرون آمد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر دو قطبیاش، دائماً در داخل و خارج مورد حمله قرار گرفت – اما هرگز اهداف استراتژیک اسرائیل را فراموش نکرد و چه همه شهروندانش آن را بپسندند و چه نپسندند، کشور را به سمت موقعیتی که اکنون در آن مستقر است هدایت کرد.
اسرائیل به همان جایی که در 6 اکتبر 2023 شروع کرده بود بازگشته است. این کشوری است که از نظر سیاسی تقسیم شده است که باید دوباره با مسائل اصلی که در جنگ پنهان شده بودند و هنوز هم باید تا به حال درگیر شوند، دست و پنجه نرم کنند. مناقشه بر سر مسائل قضایی که ناشی از فقدان قانون اساسی کشور است، بار دیگر شعله ور خواهد شد. مسئله سربازگیری ارتدکس نیز خواهد بود. عده ای خواهند بود که می خواهند از این بحث ها اجتناب کنند، زیرا می ترسند اسرائیل برای مقابله با آنها خیلی خسته یا تفرقه شده باشد. اما آنها اجتناب ناپذیر هستند و اگر بتوانند به راه حلی برسند، اسرائیل را قوی تر خواهد کرد.
سیاست داخلی پر سر و صدا اسرائیل باز خواهد گشت، نه اینکه واقعاً هرگز تعلیق شده باشد. نتانیاهو در مرکز سر و صدا خواهد بود. دونالد ترامپ در جریان سخنرانی خود در کنست در 13 اکتبر، مستقیماً از رئیس جمهور اسرائیل و مردم اسرائیل درخواست کرد که پرونده های حقوقی در حال بررسی علیه وی را لغو کنند. احتمال وقوع آن وجود ندارد. اما چه چیزی محتمل است: طولانی ترین نخست وزیر در تاریخ اسرائیل و موفق ترین سیاستمدار دموکرات قرن بیست و یکم در سراسر جهان برای یک دوره سیاسی دیگر نامزد خواهد شد. هیچ محدودیتی وجود ندارد که او را از این کار باز دارد. اما حتی حامیان او نیز از چیزی که به نظر می رسد حکومت یک نفره است خسته شده اند. یک سرباز اسرائیلی که امسال با او صحبت کردم به من گفت که در تمام زندگی خود فقط یک رهبر را می شناسد، به جز سال 2022 (یک سال از سال 2009 که طی آن اسرائیل نخست وزیر متفاوتی داشت). با این حال، شاه بی بی ممکن است دوباره در انتخابات آتی تاج گذاری کند، در درجه اول به این دلیل که میدان رقبا کم عمق به نظر می رسد.
نتانیاهو با اقتصادی که نیاز به بازسازی دارد سر و کار خواهد داشت. طبق گزارش ها، اسرائیلی ها 300 میلیارد مثقال برای این جنگ هزینه کردند. این حدود 90 میلیارد دلار برای بسیج نظامی و مهمات و کمک به خانواده های کشته شدگان و مجروحان و پرداختی به نیروهای ذخیره برای زمان خود است. این کشور احتمالاً رکود تورمی را که دوره پس از جنگ یوم کیپور 1973 را مشخص کرد، تجربه نخواهد کرد. بازگشت سربازان به استارتآپهای فناوری خود، بدون ذکر بازگشت گردشگران به کشور، به زودی به احیای اقتصاد (در صورت برقراری آتشبس) کمک خواهد کرد. اما چالش های مالی نباید به حداقل برسد، در درجه اول به این دلیل که اسرائیل در حال حاضر در حال بازسازی ذخایر و توانایی های خود برای آمادگی برای جنگ بعدی است. تجديد درگيري كاملاً تضمين شده است، گرچه دشمن نامشخص است و زمان آن نامعلوم است.
آنچه تضمین نشده است زنجیره تامین اسلحه اسرائیل است. دولت بایدن زمانی که اسراییل در سال 2024 تسلیحاتی را از دولت یهود دریغ کرد و در مقابل هجوم اطلاعاتی که اسرائیل را منزوی کرد، نگاهی اجمالی به آینده خطرناکی برای اسرائیل به ما داد. این امر دست اسرائیل را در میدان نبرد ضعیف کرد. کشورهای اروپایی، به رهبری پدرو سانچز، نخستوزیر سرسخت اسپانیا، در ماههای منتهی به آتشبس ترامپ، شروع به درگیر شدن در سیگنالهای فضیلتی مشابه کردند. همه اینها به این معنی است که اسرائیل باید در مورد اتکای دیرینه خود به دیگران برای تفنگ ها و بمب هایی که مدت هاست سلطه نظامی اش را امکان پذیر کرده است، تجدید نظر کند. اما فکر کردن در مورد چگونگی انجام آن یک چیز است. عمل کردن به آن چیز دیگری است. ساخت یک پایگاه دفاعی-صنعتی داخلی پیچیده، پرهزینه است و مطمئناً یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. خبر خوب برای اسرائیل این است که طرح هایی برای خوداتکایی بلندمدت در حال انجام است.
با این حال، تسلیحات تنها چیزی نیست که از سوی جامعه بین المللی به اسرائیل رد شده است. در ورزش، دانشگاه، سرگرمی و فراتر از آن، اسرائیلی ها همچنان طرد و طرد می شوند. مشروعیت اسراییل احتمالاً تحت تهاجم باقی خواهد ماند. دلیل اعلام شده این امر طی دو سال گذشته، جنایات جنگی اسرائیل در غزه بوده است. اما تا به حال باید مشخص باشد که این یک کمپین با بودجه و سازماندهی شده است که در آن اسرائیل هدف ثابت باقی می ماند، اما زمینه های ظاهری برای حملات بی نهایت قابل انعطاف است.
فهرست کارزارهای منزوی کردن اسرائیل طولانی و پر از شکست است. اینها شامل بایکوت اعراب اسرائیل در زمان تأسیس آن است، اما محدود به آن نیست. تحریم نفت پس از جنگ یوم کیپور در سال 1973. حمایت غرب از انتفاضه اول و دوم؛ کنفرانس دوربان در سال 2001؛ و جنبش بایکوت، سلب سرمایه و تحریم (BDS) الگوبرداری از کارزاری بود که رژیم آپارتاید را در آفریقای جنوبی سرنگون کرد. علیرغم تلاشهای رقتانگیز اسرائیل در روابط عمومی، این کشور به مقابله پرداخته و پیروز شده است.
گفته میشود، اسرائیل هرگز به شکلی که اکنون است مورد حمله قرار نگرفته است. راه حل های جدیدی مورد نیاز است و درک آنها سخت نیست. درست همانطور که این حمله توسط فناوری انجام شده است، اسرائیل نیز باید به همین شکل پاسخ دهد. این امر مستلزم استفاده از فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی برای تغییر میدان نبرد اطلاعاتی به نفع اسرائیل است. همانطور که اتفاق می افتد، اسرائیل در خط مقدم این فضا قرار دارد. فرصت ها فراوان است.
_____________
اما مهمترین فرصتهای پیش روی اسرائیل از نوع دیپلماتیک است. گسترش پیمان ابراهیم اشاره می کند. این قطعاً هدف رئیس جمهور آمریکا است که دوره دوم ریاست جمهوری اش چرخشی شگفت انگیز را به خود اختصاص داده است. او چشمش به جایزه صلح نوبل است. و همانطور که مشخص است، جنگی که اسرائیل اخیراً انجام داده است، مسیر جدیدی را به سوی افتخار برای دونالد ترامپ فراهم میکند که حتی در دوره اول ریاست جمهوری او وجود نداشت، زمانی که او میانجیگری توافقات تاریخی ابراهیم را با امارات متحده عربی، بحرین و مراکش انجام داد. امروز، احتمال عادی سازی با لبنان، سوریه، عربستان سعودی و اندونزی و غیره وجود دارد.
عادی سازی با لبنان در حال حاضر امکان پذیر است، زیرا حزب الله فراتر از همه به رسمیت شناخته شده است. دولت بیروت، هر چند که ناکارآمد است، یک بار در یک نسل فرصتی برای تثبیت اولویتی دارد که اکنون به لطف کارزار تنبیهی اسرائیل علیه حزب الله از آن برخوردار است، که طی آن ارتش اسرائیل سر رهبران نیابتی ایران و جنگجویان ارشد را از تن جدا کرد.
عادی سازی با سوریه نیز به لطف فروپاشی رژیم بشار اسد در دسامبر 2024 در نظر گرفته شده است. این امر با سرکوب ارتش سوریه و شبه نظامیان ایرانی توسط اسرائیل امکان پذیر شد که باید برای حمایت از اسد تلاش می کردند، اما در عوض با شروع جنگ 7 اکتبر با اسرائیل دست و پنجه نرم کردند. این یک خطای مرگبار بود. هنگامی که رژیم اسد سقوط کرد، تنها با یک رژیم بی ثبات که توسط یک جهادگرای ظاهراً اصلاح شده اداره می شد، دولت جدید سوریه به سرعت متوجه شد که ضعیف و آسیب پذیر است. مفهوم ادامه جنگ با اسرائیل به عنوان یک مسئولیت شناخته شد. بنابراین، رئیس جمهور احمد الشراع اکنون به دنبال “توافق امنیتی” با اسرائیل است. در صورت تحقق و حفظ آن، غیرقابل تصور نیست که دو کشور بتوانند وارد یک پیمان دیپلماتیک گستردهتر شوند.
سعودی ها جایزه نهایی ترامپ هستند. رئیس جمهور آمریکا در سال 2020 ریاض را در خط پنج یاردی قرار داد تا به توافقنامه ابراهیم بپیوندد اما در انتخابات شکست خورد. تیم بایدن سپس با بیگانه کردن رهبری عربستان سعودی بر سر نگرانیهای حقوق بشر، سریعاً تمام پیشرفتهای ترامپ را پاک کرد – فقط به محمد بن سلمان، ولیعهد، با کلاه در دست، به دنبال تضمین انرژی پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 بازگشت. با این حال، ام بی اس و سعودی ها تا پایان جنگ غزه نتوانستند گامی آشکار به سوی اسرائیل بردارند. زمان از آن مراقبت خواهد کرد. اگر آتش بس ترامپ پابرجا بماند، سعودی ها می توانند پیش از پایان دوره دوم ریاست جمهوری پای میز مذاکره بیایند.
در این میان، یک توافق عادی سازی جالب ممکن است زودتر از آن چیزی که هر کسی انتظار داشت به دست آید. پرجمعیت ترین کشور مسلمان جهان در حال بررسی یک پیمان دیپلماتیک است. پرابوو سوبیانتو، رئیس جمهور اندونزی در 23 سپتامبر در برابر سازمان ملل متحد قیام کرد و اعلام کرد که تا زمانی که امنیت اسرائیل تضمین نشود، خاورمیانه هرگز به صلح دست نخواهد یافت. او به طرز باورنکردنی سخنان خود را با کلمه “شالوم” به پایان رساند. سپس، کمتر از یک ماه بعد، در 13 اکتبر، درست زمانی که گروگانها به خانوادههایشان ملحق میشدند، اخبار اسرائیل شروع به گزارش کرد که سوبیانتو در راه اسرائیل است. این گزارش ها به زودی توسط جاکارتا تکذیب شد. این ممکن است ارتباطی با دیدار او داشته باشد که مصادف با تعطیلات سیمچات تورات بود، که در طی آن اسرائیلی ها احتمالاً نمی توانستند میزبان او باشند. خواهیم دید که حرکات بعدی سوبیانتو چه خواهد بود.
_____________
همه این معاملات در حال حاضر امکان پذیر است. اما احتمال به ثمر رسیدن آنها به این بستگی دارد که آیا منطقه می تواند سکوتی را که دونالد ترامپ میانجیگری کرده بود حفظ کند یا خیر. و این به جمهوری اسلامی ایران و نیروهای نیابتی آن و همچنین ترکیه، قطر و اخوان المسلمین بستگی دارد.
رژیم ایران به طور غیرقابل انکاری به دنبال درگیری دیگری با اسرائیل است. جنگ 12 روزه در ژوئن شکست تلخی بود که با نابودی دردناک برنامه هستهای ایران، به لطف تصمیم غافلگیرکننده ترامپ برای مشارکت در آن مشخص شد. رژیم اکنون با تب و تاب کار می کند تا دفاع هوایی خود را بازسازی کند، زرادخانه موشک های بالستیک خود را بازسازی کند و شاید حتی برنامه هسته ای خود را بازسازی کند. برنامه ریزان جنگ اسرائیل اکنون به آرامی از نیاز احتمالی بازگشت به ایران در اوایل سال آینده صحبت می کنند تا از قدرتمندتر شدن قدرتمندترین دشمن آن جلوگیری کنند.
بقیه محور ایران هم هست. تا زمانی که رژیم به جاه طلبی خود مبنی بر نابودی اسرائیل ادامه دهد، نیابت هایش نیز همین کار را خواهند کرد. این شامل حزب الله، حماس، شبه نظامیان شیعه در عراق و حوثی ها در یمن می شود. آنها همچنان از رژیم اسلحه، کمک های مالی و سایر حمایت ها دریافت می کنند، البته در سطوح بسیار کم تر. به عبارت دیگر، «حلقه آتش» هنوز خاموش نشده است. این بدان معناست که اسرائیل باید به حمله به همه آنها، چه آشکار و چه در سایه، ادامه دهد تا اطمینان حاصل شود که قدرت آنها باز نمی گردد. این «کمپین بین جنگها» است که اسرائیل قبل از 7 اکتبر به راه انداخت. اکنون باید این کار را ادامه دهد، شاید حتی با شدت بیشتری.
و سپس مسئله ترکیه مطرح است. کشوری که دومین ارتش بزرگ در ناتو را دارد آشکارا از جهان اسلام خواسته است تا اسرائیل را با هم متحد کرده و نابود کند. رجب طیب اردوغان، یک شخصیت متخاصم با جاه طلبی های نئو عثمانی، ممکن است فرصتی برای پر کردن خلاء احتمالی رژیم ایران پس از شکست در تابستان امسال ببیند. متحد کلیدی رژیم اردوغان، دولت خرد ثروتمند قطر است که نمی تواند کمک زیادی به ترکیه در میدان جنگ ارائه دهد. اما مطمئناً میتواند به تأمین مالی جاهطلبیهای ترکیه کمک کند، در حالی که از طریق شبکههای پیروان اسلامگرای جنبش اخوانالمسلمین که دوحه بی سر و صدا در طول دههها پرورش داده است، حمایت میکند. در واقع، ممکن است یک جبهه دشمن جدید در حال شکل گیری باشد.
_____________
چالش ها و امکانات اسرائیل در حال حاضر بسیار زیاد است. اسرائیل این فرصت را دارد که با شیاطین داخلی خود دست و پنجه نرم کند، پیروزی های نظامی را که به دست آورده را تضمین کند، و امکانات دیپلماتیک را به پیمان تبدیل کند. هیچیک از اینها بدون آتشبس غزه، که اساساً نتیجه صلابت اسرائیل (و مقدار عادلانه فرسودگی منطقهای) بود، امکانپذیر نخواهد بود. اما این زمان برای نفس کشیدن نیست. برای اسرائیل، پس از دو سال جنگ طاقت فرسا، نوع جدیدی از کار سخت آغاز می شود.
عکس: امیر لوی/گتی ایماژ
ما می خواهیم نظرات شما را در مورد این مقاله بشنویم. کلیک کنید اینجا برای ارسال نامه به سردبیر