صدای مقاومت: خاطرات نسل کشی (کاما پرس ، 2025) ، دفتر خاطرات چهار زن فلسطینی را که از طریق نسل کشی در غزه زندگی می کنند ، ارائه می دهد. با یک بازه زمانی از اکتبر 2003 تا مارس 2025 ، باتول ابو آکلین ، سوندوس سابرا ، نهیل محامه و علاء اوبید تجربیات خود را روایت می کنند ، با سایر اقوام و دوستان دیگر در هم تنیده اند ، و کسی نمی تواند کمک کند ، چگونه می توان از طریق ژنوکید زندگی کرد؟
یک موضوع مکرر سازگاری است ، که توضیح می دهد که چگونه فلسطینی ها از طریق نسل کشی زندگی می کنند. جهان پس از مدتی حساس می شود و فلسطینی ها سازگار می شوند. خواندن ، بارها و بارها ، فلسطینی ها که با نسل کشی به عنوان تنها وسیله بقای احتمالی سازگار هستند ، ناامید کننده است. ابو آكلین می نویسد: “این مرا ترساند كه مردم چقدر خوب سازگار شوند. این مرا ترساند كه مردم بتوانند صبح بپوشند ، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.” “من ، مانند آنها ، سازگار شده ام.” ترازو حقوق بشر نمی توانست به وضوح برانگیخته شود.
موهانا می نویسد: “این مردم فلسطین به طور خلاصه هستند: آنها ناله می کنند ، سپس جابجا می شوند ، سپس آنها را سازگار می کنند.” اختلاف در انتخاب کلمات نیز واضح است. در مقابل نسل کشی غرق شوید. ممکن است ارتش و همدستی بین المللی در مقابل جمعیتی که توسط استعمار درمانده می شوند.
ورودی های دفتر خاطرات باعث تأمل بسیار می شوند. ترس و مرگ در هم تنیده با دلتنگی و مکالمه دنیوی به هیچ وجه دنیوی نیست. صحبت کردن از دنیوی در زمان نسل کشی بسیار ناپسند است. با این حال ، بیشتر مباحث مربوط به موضوعات عملی جابجایی ، اسکان ، شهدای ، مراسم تشییع جنازه است ، زیرا فلسطینی ها مجبور شده اند به این دیدنی ماجرا از واقعیت عادی شده باشند.
با این حال ، یک آگاهی از یک دنیوی متفاوت از افراد دیگر که در آن زندگی نکرده اند یا نسل کشی تجربه نکرده اند ، وجود دارد. موهانا می نویسد که چگونه او ارتباط با مشکلات دوستش در کانادا را غیرممکن می داند. “چگونه می توانم به او بگویم که تلاش برای به دست آوردن نان امروز یا دریافت بسته بهداشتی زنانه ، برای من ، ماشین او و تمام دوستی ما برای من مهمتر شده است؟”
موهانا می افزاید: “همسایه موقت من این همه و موارد دیگر را می داند.” “جنگ تاریخ را به رسمیت نمی شناسد ؛ فقط جغرافیا را می شناسد.” و یک بار دیگر ، سازگاری هر چند به طور غیر مستقیم است. نسل کشی دوستی ها را تغییر می دهد و موارد جدید را جعل می کند. دومی هنوز هم خطرناک است زیرا نابودی هرگز یک پدیده دوردست نیست.
جابجایی اجباری در حال انجام از طریق تجربیات زندگی می شود. ابو آکلین خاطرنشان می کند که کلبه شستشو در Deir al-Balah از مواد باقی مانده توسط سایر فلسطینی های آواره ساخته شده است. جابجایی همچنین سفری است که همراه با چند مورد مورد انتخاب است که گاهی اوقات با توجه به اهمیت تعیین می شود. سبرا می نویسد: “جابجایی در ناگهانی خود بی نظیر است.” “هیچ تلاشی ، آمادگی وجود ندارد. شما باید تقریباً هر آنچه را که گرامی دارید ، رها کنید و از مسیری که مبهم و متروک است ، کنار بگذارید ، گویی که هرگز به هیچ چیز گره خورده اید.”
کودکان همچنین در این مجموعه از نوشته های خاطرات برجسته هستند. سبرا خاطرنشان می کند: “در کنار الفبای نامه ها ، ما الفبای جنگ ها را می آموزیم.” او همچنین از چگونگی کشته شدن برادرزاده ها و خواهرزاده های خود توسط موشک های اسرائیلی در طول نسل کشی می گوید: “دو روز پیش ، در تاریخ 5 دسامبر ،” تروریسم “در بدن عمر ، خواهرزاده شش ساله من ، شاید در قلب او ، یا شاید در میان قفل های نرم او مخفی شد.”
تعریف مدرسه نیز برای فلسطینی ها از بین رفته است. مدارس به مکان های پناهگاه تبدیل شده اند که بمباران می شوند. با این حال ، برای کودکان ، مدرسه و آموزش معنای کاملاً متفاوتی دارند. با همکاری با موسسه آموزش جامعه تامر ، موهانا می نویسد که وی وظیفه دارد “یک فرهنگ لغت ویژه” کودکان “مربوط به جنگ را تهیه کند. او با پرسیدن چند بار بچه ها آواره شده است. آخرین کودک که صحبت می کند می گوید: “من تعداد را از دست داده ام.”
نوشته های دفتر خاطرات اوبید با تجربیات جابجایی مکرر و قتل عام پس از بمباران اسرائیل پر شده است. مادری که گریه می کند “کاش زود او را به رختخواب نمی کشیدم” ، زیرا او بدن دخترش را در زیر آوار کشف می کند. مسیرهای ایمن با اجساد قصابی پخش می شود ، زیرا اسرائیل کاروان فلسطینی ها را مجبور به تخلیه از خانه های خود می کند ، یا شاید از یک جابجایی به دیگری. اوبید در هنگام نسل کشی به دنیا می آورد و تقریباً از ورود به بیمارستان امتناع می ورزد زیرا بارداری با وجود عوارضی که می تواند ایجاد شود ، دیگر یک موضوع زندگی و مرگ محسوب نمی شد. فرزندش به دنیا آمده است ، او از زنان دیگر پیرامون خود آگاه می شود – یکی در درد غیرقابل تحمل که دعا می کند مرگ با همسرش دوباره به هم پیوسته باشد. اوبید تعجب می کند ، “چند زن در کشور ما فرزندان مردانی را که در این جنگ جان خود را از دست می دهند ، دارند؟”
این در مورد روایت های واقعیت در همه ورودی ها است که این امر را به یک خواندن عمیقاً نگران کننده تبدیل می کند. بین تطبیق و حساسیت زدایی – اجبار و عادی سازی – برای فلسطینی ها در غزه بعدی چیست؟