در دیار شایسته و زیبای ایران، زمانی که روز به پایان میرسید و سایههای غروب آسمان را فرا میگرفت، حوشنگ گلشیری، نویسنده بزرگ و پرآوازه، در خانهای سنگی واقع در دامنه کوههای آرامشنده، به خود گوش میداد. او یک هنرمند بزرگ بود که با قلمی برجسته و قلبی پر از غم و شادی، دنیای اطراف خود را به تصویر میکشید.
رویاهای او، همچون گلهای زیبا، در دل فصلها میخندیدند. از آسمان آبی تا زمینی خاکی، همه چیز در دنیای حوشنگ گلشیری پر از شور و شوق بود. او با قصههایی پر از حکایات قدیم، بهرهمند از تمثیل و شعر، دستنویسهای خود را تکمیل میکرد و جوانان را به مسیری پر از معنا و ارزش رهنمون میکرد.
از آثار بزرگ حوشنگ گلشیری، «خانه سنگی»، «گلهای آبی» و «زمین خاکی» بینظیر بودند که تا همین امروز، دهها سال پس از نگارششان، هنوز هم در دلهای خوانندگان خود جاودانه میمانند. او با سلیقهای که گویای تاریخ و فرهنگ ایران بود، به قضاوت و توجه بسیاری دست یافت و تاریخ ادبی ایران را به شیوهای نوین و جذاب بیان کرد.
از زمان جوانی تا آخرین لحظات زندگی، حوشنگ گلشیری مردی با قلبی بزرگ و فرهنگی گنگ بود. او در داستانهای خود، معنای عمیق زندگی و فلسفههای پنهان را به اوج زیبایی برده بود. از طریق از دل كوه ها از طریق ورود برگها به دل نای، گیاه از طریق جوانه اى كه همواره در حال پیشرفت بود.
با ما در مرشدی همراه شوید، و در جادهای پر از پرسشها و ترحمهای نورانی، دنیای زیبایی که حوشنگ گلشیری برای ما رقم زده، را درک کنید. تصویر بالا تزئینی است.