این اتهامات اخیر علیه پاکستان توسط زالمی خلیل زاد ، نماینده ویژه سابق ایالات متحده برای آشتی افغانستان ، نشان دهنده تلاش دیگری برای خنثی کردن توجه وضعیت امنیتی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان است. در یک سری از پست های التهابی در X (که قبلاً توییتر) ، خلیل زاد ادعا کرد که همسایه “گروه های تروریستی قابل توجه و خطرناک” را دارد ، ادعایی که فاقد شواهد معتبر است و با ارزیابی های اطلاعاتی مستقر متناقض است. اظهارات وی به نظر می رسد برای دستکاری در روایات به جای پرداختن به تهدیدات امنیتی واقعی ناشی از افغانستان ، جایی که گروه هایی مانند استان دولت اسلامی خراسان (ISKP) و Teherek-Taliban (TTP) با مجازات عمل می کنند.
ادعاهای خلیلزاد واقعیت مستند را که ISKP در درجه اول از شبه نظامیان افغانستان و آسیای میانه تشکیل شده است ، نادیده می گیرد ، با رهبری و پایگاه های عملیاتی خود که کاملاً در افغانستان وارد شده است. TTP ، یک سازمان تروریستی تجاوز شده مسئول حملات بی شماری ، از زمان بازگشت طالبان به قدرت ، پناهگاه امن در افغانستان نیز پیدا کرده است. خلیل زاد به جای تصدیق این حقایق ، درگیر لفاظی های ناشایست است که به دنبال شکست همسایگان برای شکست طالبان در مهار تروریسم است. این با الگوی دیرینه او در پیشبرد روایت های با انگیزه سیاسی و در عین حال بی اعتنایی به واقعیت های عینی مطابقت دارد.
اعتبار خلیلزاد به عنوان یک صدای خنثی یا قابل اعتماد در مورد امنیت منطقه ای با نقش وی در مذاکره در مورد توافق فاجعه بار دوحه 2020 ، که راه را برای تصاحب خشونت آمیز طالبان از افغانستان هموار می کند ، عمیقاً به خطر می افتد. این توافق نامه که بدون ورود معنی دار از دولت افغانستان ، کارگزار را به مشروعیت بی سابقه ای اعطا کرد و ضمن عدم اطمینان از تضمین های ضد تروریسم قابل اجرا. فروپاشی متعاقب نیروهای امنیتی افغانستان و عقب نشینی هرج و مرج ایالات متحده در اوت 2021 عواقب مستقیم دیپلماسی کوتاه بینانه خلیلزاد بود.
با توجه به این سابقه ، آخرین اتهامات وی به ریاکاری عمل می کند. خلیل زاد به جای اینکه طالبان را به دلیل حمایت مداوم خود از تروریسم فراملی پاسخگو باشد ، تصمیم می گیرد تا انگشت بی اساس را نشان دهد. عصبانیت انتخابی وی روابط خوب مستند طالبان با القاعده و سایر گروه های افراطی را نادیده می گیرد و بیشتر تلاش های خود را برای تثبیت منطقه تضعیف می کند.
گزارش های متعدد سازمان ملل تأیید کرده است که افغانستان همچنان یک کانون فعالیت تروریستی تحت حاکمیت طالبان است. ISKP ، گرچه از نظر ایدئولوژیک با طالبان مخالف است ، اما عملیات خود را در سراسر کشور گسترش داده و حملات نه تنها در افغانستان را آغاز کرده بلکه کشورهای همسایه را تهدید می کند. در همین حال ، TTP ، از آزادی عملیاتی در مناطق مرزی افغانستان برخوردار است و از قلمرو تحت کنترل طالبان به عنوان یک راه انداز برای تروریسم مرزی به پاکستان استفاده می کند.
امتناع خلیلزاد از تصدیق این واقعیت ها حاکی از تلاش عمدی برای محافظت از طالبان از بررسی است. وی با تقویت ادعاهای بی اساس ، توجه خود را از شکست طالبان و پیامدهای گسترده تر نزول افغانستان به یک پناهگاه تروریستی منحرف می کند. این دستکاری روایت نه ثبات منطقه ای و نه مبارزه جهانی علیه افراط گرایی.
بلاغت التهابی خلیل زاد صرفاً گمراه نشده است ، بلکه به طور فعال مضر است. وی با ترویج ادعاهای غیرقابل اثبات ، تنش بین پاکستان و افغانستان را کاهش می دهد و تلاش های خود را برای رسیدگی به تروریسم مرزی از طریق همکاری پیچیده می کند. اظهارات وی همچنین باعث می شود عناصر ضد پاکستانی در افغانستان جسارت کند و به طور بالقوه خشونت را در یک منطقه از قبل بی ثبات تشدید می کند.
علاوه بر این ، هماهنگی وی با حسابهای مرتبط با دموکراسی جهانی (GDI) ، که غالباً اطلاعات ضد پاکستانی را تبلیغ می کند ، سؤالاتی درباره انگیزه های وی ایجاد می کند. خلیل زاد به جای تقویت گفتگوی سازنده ، بیشتر علاقه مند به پیشبرد برنامه های سیاسی شده است که تلاش های ضد تروریستی پاکستان را تضعیف می کند و از همدستی طالبان در حفظ شبکه های تروریستی منحرف می شود.
برای مقابله با روایات گمراه کننده خلیلزاد و رسیدگی به چالش های امنیتی واقعی ، اقدامات زیر ضروری است:
- ایالات متحده و متحدین آن باید خواستار این باشند که طالبان با گروه های تروریستی مانند TTP ارتباط برقرار کنند و اقدامات قابل اثبات را علیه ISKP انجام دهند.
- سیاست گذاران غربی باید هنگام ارزیابی تهدیدهای امنیتی منطقه ای به اطلاعات تأیید شده و نه ادعاهای با انگیزه سیاسی اعتماد کنند.
- هماهنگی پیشرفته بین پاکستان و ذینفعان بین المللی برای جلوگیری از نفوذ تروریستی مرزی لازم است.
- دولت ها و تحلیلگران مستقل باید روایات دروغین را به چالش بکشند که پاکستان را برای بحران تروریسم افغانستان مورد ضرب و شتم قرار می دهد.
- با توجه به تاریخچه وی در مورد ناکامی های دیپلماتیک ، اظهارات خلیلزاد باید به جای تقویت ، مورد بررسی قرار گیرد.
“اتهامات خلیلزاد علیه پاکستان ، بدون شواهد ، با هدف شکل دادن به روایات و منعکس کننده واقعیت ها انجام شد.”
در نهایت ، آخرین Tirade ضد پاکستان زالمی خلیل زاد یک تلاش شفاف برای از بین بردن سرزنش از شکست طالبان و اشتباهات دیپلماتیک خود است. جامعه جهانی به جای اینکه به اتهامات بی اساس بپردازد ، باید بر پاسخگویی طالبان و پرداختن به تهدیدات واقعی تروریستی ناشی از افغانستان متمرکز شود. فقط از طریق واقعیت ، استراتژی های تعاونی می توان ثبات منطقه ای را بدست آورد.