از طرف جرمی نمک
نه این که حمله به ایران به هر حال مربوط به سلاح های هسته ای است ، بلکه اسرائیل به دنبال تخریب کشوری است که در راه هژمونی کامل منطقه ای خود ایستاده است.
پس از قرن ها تسلط بر جهان های مسلمان و عرب از طریق جنگ ، تهاجم ، اشغال و براندازی ، “غرب” نزدیک به آنچه که باید آپوژین خشونت های بی نظیر ، بی حد و حصر و نژادپرستانه آن باشد ، نزدیک است. البته یادآوری این که جنگ علیه کشورهای مسلمان همه در زیر مجموعه ای از جنگ نیمه هزاره توسط امپریال “غرب” در سایر نقاط جهان بوده است.
نتیجه جنگ با ایران صحنه را برای قرن بعد تنظیم می کند. یا ایران با موفقیت مقاومت می کند یا خاورمیانه برای قرن بعد در زیر چکش “غربی” قرار می گیرد.
ایران بیش از ایران دفاع می کند. این دفاع از فلسطین است ، از امیدها و آرزوهای اعراب و مسلمانان در همه جا دفاع می کند تا به جای اینکه دائماً از آنها دور شوند ، تصمیم بگیرند که آینده خود را تصمیم بگیرند. با گسترش ، از همان امیدها و آرزوهای کل جنوب جهانی دفاع می کند.
فتح خاورمیانه و شمال آفریقا با حمله ناپلئونی به مصر در سال 1898 آغاز شد. پس از چند سال سقوط کرد اما مسابقه را برای سلطه آغاز کرد که به تدریج کل منطقه را در آغوش گرفت. این زبان “تمدن” بود ، که به معنای فنی ترین سلاح های زمان بود که فقط در دسترس اروپایی ها بود.
بدین ترتیب ، خرما گلوله های گودال با هدایت الجزایر در دهه 1830 به فرانسوی ها شلیک شد ، بنابراین نیزه ها و اسلحه هایی که رزمندگان سودان در برابر اسلحه های حداکثر بودند که توسط انگلیسی ها در Omdurman در سال 1898 قرار داشتند. بنابراین “جنگجویان مخفی” و “بمب های هوشمند” که در سال 2003 در جنگ با عراق استفاده می شدند. بنابراین هواپیماهای بدون سرنشین مسلح که زنان و کودکان را در یمن و فلسطین می کشند. بدین ترتیب بمب های “Bunker Buster” در مورد ایران ریخته می شود. بنابراین سلاح های هسته ای در صورت عدم موفقیت همه چیز به راحتی در دسترس است.
این برتری اخلاقی فرضیه یک تمدن نیست بلکه برتری حاصل از فناوری حاصل از ثروت در یک جامعه صنعتی مدرن است. همیشه برنده نمی شود و می تواند شکست بخورد ، وقتی اتفاق غیر منتظره ای رخ می دهد ، مانند زمانی که ژاپن روسیه را در جنگ خود در سالهای 1904-05 شکست داد. پیروزی نظامی یک قدرت “آسیایی” “غرب” را شوکه کرد اما نشان داد که اروپایی ها می توانند در بازی خودشان شکست خورده و به مظلوم جهان در همه جا امیدوار باشند.
در 19دومین “بازی بزرگ” قرن بین روسیه و انگلیس ، ایران درست در چهارراه بین هند بریتانیا و آسیای میانه تحت سلطه روسیه بود. تلاش های ایرانیان برای رهایی خود از تهدید این دو قدرت و سوء استفاده از قوه فاسد شاه در اواخر 19 آغاز شددومین قرن
“شورش دخانیات” در سال 1890 ، هنگامی که ایرانیان از سیگار کشیدن توتون و تنباکو امتناع ورزیدند تا اینکه شاه کنترل کامل بر رشد ، برداشت و فروش دخانیات مورد نظر خود را به یک ملی بریتانیا پس انداز کرد ، یک رویداد مهم بود. موفقیت آمیز ، با ظهور یک جنبش قانون اساسی که توسط همه بخش های جامعه ایران پشتیبانی می شود ، دنبال شد که در آن زنان نقش قدرتمند و حتی رادیکال ایفا می کردند.
در سال 1906 ، اعتراضات گسترده شاه شاه را مجبور به اعلام قانون اساسی و سپس افتتاح پارلمان کرد. نبرد بین مردم و شاه بر سر دولت قانون اساسی ادامه داشت تا اینکه شاه در سال 1911 هزاران سرباز روسی را فراخواند و ماجلیس را بست. اختلال در جنگ جهانی اول با سقوط قجار شاه و نصب حمایت از انگلیس از اولین شاه پهلوی به پایان رسید.
این وقایع باید در متن پرخاشگری امپریالیستی علیه سایر سرزمین های مسلمان در آن زمان مشاهده شود ، حتی اگر عطش آنها برای قلمرو قدرتهای اروپایی را به جنگ بین خود نزدیک می کرد.
تقریباً تمام آفریقا تحت کنترل خود قرار گرفتند که “بحران آگادیر” در سال 1911 آلمان و فرانسه را به درگیری آزاد نزدیک کرد. در همان سال ، یک ارتش ایتالیا به لیبی عثمانی حمله کرد و در سال 1912 ، یونان ، بلغارستان ، صربستان و مونته نگرو با حمایت مخفی پنهان از متحدین قدرتمند امپریالیستی خود ، به مقدونیه عثمانی حمله کردند.
در این زمان ، کشف نفت در مسجد آل سلیمان در سال 1908 ایران را به عنوان یک دارایی ضروری “غربی” که باید نگه داشته شود ، به هر هزینه ای برای دیگران قفل کرده بود. نفت و نه زغال سنگ اکنون منبع انرژی نیروهای نظامی و صنعتی “غربی” بود. کشورهایی که با آن مجاز به استقلال نیستند.
در سال 1911 ، یک فرد خارجی ، یک آمریکایی ، دبلیو مورگان شوستر ، به عنوان خزانه دار ایران منصوب شد. در حالی که کار او سازماندهی مجدد امور مالی ایران بود ، اما او را با فتنه های انگلیس و روسی روبرو کرد.
او واکنش خود را در کتاب خود خلاصه می کند خفه کردن ایران (1912) هنگامی که او می نویسد که “تصویر کردن به اندازه کافی صحنه های در حال تغییر در حال سقوط در سقوط این ملت باستانی ، چقدر دشوار بود – صحنه هایی که در آن دو کشور مسیحی قدرتمند و احتمالاً روشنفکر با حقیقت ، افتخار ، نجابت و قانون سریع و شل بازی می کردند.” همین عبارات برای توصیف جنگهای غیر اصولی و بی قانونی که “غرب” علیه کشورهای مسلمان آغاز شده است ، از زمانی که 11 سپتامبر این فرصت را ایجاد کرده است ، مناسب است. 1
کتاب شوستر قصد ترامپ را برای قتل آیت الله خامنه ای پیش بینی می کند. با اشغال تبریز در سال 1911 ، فرماندار نظامی روسیه چهره ارشد مذهبی را در این شهر به دار آویخت. همانطور که شوستر می نویسد ، به نقل از یک روزنامه نگار بریتانیایی ، “تأثیر این خشم بر پارس ها همان چیزی بود که با آویزان اسقف اعظم کانتربری در جمعه خوب بر روی مردم انگلیسی تولید می شد.”
در سال 1951 ، یک دولت ناسیونالیست به رهبری محمد موساج نفت ملی ، سپس در دست شرکت نفت آنگلو-پیرس. در سال 1953 ، وی در یک عملیات مشترک توسط سیا و M16 سرنگون شد. پیش از مدت کوتاهی از کشور فرار کرد ، شاه رضا پهلوی دوباره نصب شد ، این بار مصمم به حکومت و نه فقط سلطنت ، که او عمدتاً از طریق پلیس و شبکه اطلاعاتی مخفی ساواک خود انجام داد.
سرانجام زمان در سال 1979 به پایان رسید که او قبل از بازگشت از تبعید از آیت الله روح الله خوماینی ، که از دهه 1940 حملات آزاد به رژیم را آغاز کرده بود ، از کشور خود فرار کرد و به ارکستر سرنگونی رژیم از فرانسه کمک کرده بود.
این یک انقلاب اسلامی ایرانی بود. یکی از اولین اقدامات دولت جدید ، واگذاری سفارت اسرائیل به PLO بود که ما را به نقطه اصلی آنچه حمله فعلی به ایران در مورد همه چیز است ، می رساند: فلسطین.
اگر ایران سوال فلسطین را کنار گذاشته بود. این می توانست در هر زمان با ایالات متحده صلح داشته باشد. این تنها کاری است که باید انجام داد. در حقیقت ، از زمان رئیس جمهور رافسانجانی ، ایران اظهار داشت که آماده همکاری با ایالات متحده است و به شرکت های آمریکایی اجازه می دهد تا در شرایط مطلوب مشاغل خود را در ایران راه اندازی کنند. رئیس جمهور خاتامی در زمان خود همان شاخه زیتون را گسترش داد ، فقط برای محکم تر شدن مجازات ها.
مشکل همیشه فلسطین بود. ایران به نامه حقوق بین الملل گیر افتاد و علی رغم همه تهدیدها و القاء ، جوانه نمی زند. علاوه بر این ، اسرائیل به طور مداوم درگیر حملات وحشیانه نظامی به جمعیت غیرنظامی فلسطین و تقریباً در تمام کشورهای اطراف فلسطین بود.
حمله به لبنان به تنهایی در سال 1982 جان 20،000 نفر را به خود اختصاص داد و به نظر می رسید که در حملات به غزه که تا 7 اکتبر 2023 و در سال بعد از آن رویداد به بیروت و جنوب لبنان رسیدند ، بسیار بدتر شد.
از طریق همه اینها ، ایران هرگز از موقعیت اصولی خود به عنوان لنگر در “محور مقاومت” جوانه نمی زد. ایالات متحده سعی کرد آن را در جنگ عراق و ایران در سالهای 1980-1989 نابود کند ، اما شکست خورد. این تلفات وحشتناک متحمل شد اما به زودی بهبود یافت و به چهره ای پیشرو در BRICS ، معادل معاصر جنبش غیر همجنسگرا در دهه 50 تبدیل شد.
با خنثی کردن ، اسرائیل سعی کرد آن را در هر فرصتی پایین بیاورد ، دانشمندان خود را در ایران ، فرماندهان نظامی آن در سوریه ترور کرده و سعی در ایجاد هرج و مرج از طریق خرابکاری های الکترونیکی جنگ دارند.
نتانیاهو وسواس داشت اما نتوانست ایالات متحده را ترغیب به حمله مشترک کند. دومین انتخاب برتر جنگ پروکسی علیه سوریه (2011-2024) بود که تلاشی از “غرب” و اسرائیل برای از بین بردن طاق مرکزی در اتحاد استراتژیک بین ایران ، سوریه و حزب الله بود.
این در دسامبر سال 2024 موفق شد ، هنگامی که دولت سوریه سقوط کرد و یک عروسک خود را به عنوان رئیس جمهور نصب کرد. در این زمان ، در ماه سپتامبر ، اسرائیل صدها غیرنظامی لبنانی را در حملات پیجر خود کشته یا مورد آزار و اذیت قرار داده بود و چهره های کلیدی را در زنجیره فرماندهی نظامی و سیاسی حزب الله ترور کرده بود. پیش از این ، اسماعیل هانیه ، رئیس حماس را ترور کرده بود ، هنگامی که وی در تحلیف رئیس جمهور ریزی در تهران بود ، خود به زودی در یک “حادثه” هلیکوپتر که تمام ویژگی های ترور موساد را دارد ، درگذشت.
از دیدگاه اسرائیل ، اینها سالهای بسیار موفقی بودند. نسل کشی در غزه بدون اینکه کسی جلوی آن را بگیرد. سرنگونی دولت سوریه و فلج کردن رهبری حزب الله.
سایکس-پیکوت برای قرن گذشته خاورمیانه را در دست “غرب” قرار داد و اگر ایران اکنون بتواند از بین برود ، برای قرن بعد نیز ایمن خواهد بود. این ذینفع بزرگ اسرائیل خواهد بود ، آزاد خواهد بود به مرزهای کتاب مقدس خود ، با هزینه لبنان ، سوریه ، اردن ، عراق ، عربستان سعودی و حتی ترکیه.
به نظر می رسد ترامپ در مورد اینکه آیا در حمله گسترده ای به ایران پیوست ، دو ذهن دارد ، اما این می تواند تبلیغ باشد. این برنامه ها قبلاً ترسیم شده است ، اما اگر او دریغ کند ، به این دلیل است که او دولت ، کنگره ، مردم آمریکا یا حتی جنبش MAGA خود را در پشت سر خود ندارد. علاوه بر این ، آمریکایی ها به اندازه کافی از جنگ های خاورمیانه برخوردار بوده اند و نمی خواهند در یک کشور دیگر گرفتار شوند ، به ویژه به نمایندگی از کسی که در ایالات متحده به عنوان یک کشور نسل کشی بسیار شناخته شده است.
حتی با در نظر گرفتن همه اینها ، به نظر می رسد ترامپ آماده رفتن است. او دروغ های نتانیاهو را به یافته های شبکه اطلاعاتی خود ترجیح می دهد ، همانطور که توسط تولسی گابارد خلاصه شده است ، که ایران در حال توسعه سلاح هسته ای نیست. نه این که حمله به ایران به هر حال مربوط به سلاح های هسته ای است ، بلکه اسرائیل به دنبال تخریب کشوری است که در راه هژمونی کامل منطقه ای خود ایستاده است.
این لحظه بزرگ نتانیاهو در تاریخ است ، همان چیزی که او برای ده ها سال برنامه ریزی کرده است ، و او قصد ندارد اجازه دهد آن را از بین ببرد. وی قبلاً به جرم جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت متهم شده است ، اما زمان زیادی برای نسل های آینده وجود خواهد داشت تا تعجب کنند که چرا چنین جنایتکار محروم قبل از اینکه جهان را به لبه پرتگاه بکشد متوقف نشده است. بیش از آن هنوز دیده می شود.
– جرمی سالت سالها در دانشگاه ملبورن ، در دانشگاه بوسپوروس در استانبول و دانشگاه بیلکنت در آنکارا تدریس کرد و متخصص در تاریخ مدرن خاورمیانه بود. از جمله انتشارات اخیر وی ، کتاب او در سال 2008 با عنوان “Unmaking of the Center” است. سابقه اختلال غربی در سرزمین های عرب (دانشگاه کالیفرنیا مطبوعات) و آخرین جنگهای عثمانی. هزینه انسانی 1877-1923 (دانشگاه یوتا پرس ، 2019). وی این مقاله را در Palestine Chronicle مشارکت کرد.
