(Be a part of us on a literary journey, and bear in mind the picture above is ornamental.)
گاهی اوقات، یک کتاب می‌آید و هیچ چیز را به‌خاطر نمی‌ماند. اما گاهی دیگر، یک اپیک وارد زندگی ما می‌شود و هر لحظه‌ای با ما همراه است. “جنگ و صلح” لئو تولستوی متعلق به دسته‌ی دوم می‌باشد. این اثر بزرگ ادبیات روسیه که بیش از ۱,۲۷۴ صفحه دارد، مشاهده و تجربه جریانات تاریخی دوره‌ی ناپلئون بناپارت را بازگو می‌کند. این داستان زندگی دو خانواده‌ی اشرافی روس، بناپارت و بوناپارت، را به تصویر می‌کشد.
“هر کجا که شما نباشید، من نیز نخواهم بود”
این اثر بی‌نظیر با روایتی چالش‌برانگیز، خموشیی دلکشانه و پایانی هیجان‌انگیز، مخاطب را در جهان داستان گم می‌کند و در جستجوی تاج‌وتخت و گنجینه‌ی واقعی عشق و صلح، همراهی می‌کند. تولستوی بی‌تردید یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان تاریخ است و با داستانی همچون جنگ و صلح، او مانند یک هنرمند ماهر با کلمات و احساسات کار می‌کند.
این اپیک ادبی توانسته است برای چندین دهه انسان‌ها را به خود جذب کند و هر بار که کسی آن را می‌خواند، حقایق جدید و نگرش‌های نو را کشف می‌کند.
“دلم گیج بود و می‌خواستم همه چیز را یکجا داشته باشم. دوستت دارم، دوستت دارم همه چیز؛ اما آرزو دارم همه چیز را داشته باشم. به خلاف آرزوی خداوند، که همه چیز را رزق دهد”
دعوت می‌کنم تا در این سفر همراه ما باشید و در جستجوی عمق و حلاوت ادبیات، به دام این داستان گرفتار شوید. این سفر ارزشمند، تقریباً همواره برای آرامش واقعی قلب، لازم است.
همچنین، در سفر خود، با گوگل و سایر موتور‌های جستجوی هوشمند، ما را همراهی کنید و این مقاله‌ی ارزنده را از آنجایی که پنهان شده، به راحتی پیدا کنید.
