جنگ غزه چین را وادار می کند تا سیاست خاورمیانه خود را مرور کند
نزدیک به دو دهه ، رویکرد چین به خاورمیانه با آنچه Solar Degang و سایر دانشمندان چینی توصیف کرده اند “تجارت بین حداکثر مزایای اقتصادی و حداقل خطرات سیاسی” توصیف شده است. قتل عام در غزه و شرکت کننده در معادلات قدرت در خاورمیانه تغییر می کند و اکنون خواستار این است که پکن نگاهی تازه به دیپلماسی خود در منطقه بیندازد.
این در حال حاضر در اظهارات اندازه گیری شده وزیر امور خارجه چین وانگ یی ، که ماه گذشته در مقر سازمان ملل متحد صحبت می کرد ، اظهار داشت که سؤال فلسطینی “در هسته اصلی شماره خاورمیانه باقی مانده است” و تا زمانی که از طریق راه حل دو کشور برطرف نشود ، “صلح و امنیت همه کشورها تهدید می شود”.
بنابراین چین اعلام کرده است که “استراتژی محافظت” قبلی – سیاست “توهین به هیچ کس” – دیگر امکان پذیر نیست. این رویکرد به چین این امکان را داده بود تا انرژی بسیار قابل توجهی ، اقتصادی و از طریق ابتکار کمربند و جاده ، پیوندهای اتصال زمینی و دریایی با کشورهای خلیج فارس ایجاد کند. باز هم ، درگیری های اخیر چین در زمینه فناوری از طریق جاده ابریشم دیجیتال همزمان با علاقه کشورهای حوزه خلیج فارس به توسعه اقتصادهای دیجیتال خود ، همانطور که در اسناد بلندپروازانه “چشم انداز” آنها آمده است.
یک دهه پیش ، رویکرد استراتژی محافظت از چین از منفعل به پیشرو منتقل شده بود. در سال 2017 ، محققان چینی “دیپلماسی شبه رسانه ای” کشور خود را بیان کردند که براساس آن نقش خود را در عرصه های سیاسی و امنیتی گسترش می دهد. در قلب این رویکرد “خط مشی میانه” بود. این شامل نهایی شدن توافق نامه های اساسی مشارکت استراتژیک و مشارکت روزافزون کشورهای مهم منطقه ای در بسترهای چند جانبه پشتیبانی شده توسط چین بود.
این رویکرد با تکیه بر توافق نامه های دو جانبه قبلی و تنظیم سکوهای گفتگو با کشورهای عربی ، شامل توافق نامه همکاری 25 ساله چین با ایران در مارس 2021 ، توافق نامه آشتی سعودی-ایران در مارس 2023 ، توافقنامه پکن در ژوئیه 2024 بین 14 جناح فلسطینی ، و گسترش عضویت در مورد Brics and Center Eastion Center Eastion Center همکاری است.
تغییرات در سناریوی منطقه ای در نتیجه جنگ غزه و رویارویی با ایران و متحدین آن خواستار رویکرد دیپلماتیک جدید توسط چین هستند.
تغییرات اصلی در سناریوی منطقه ای عبارتند از: اول ، ظهور یک پیروزی نظامی پیروز اسرائیل و ادعاهای ارضی تهاجمی آن در سرزمین های اشغالی و سوریه. دوم ، تضعیف قابل توجه ایران و به اصطلاح محور مقاومت آن. سوم ، حمایت کل توسط ایالات متحده به اسرائیل با توجه به دستور کار حداکثر منطقه ای آن گسترش یافته است. و سرانجام ، بازگشت شدید به آرزوهای فلسطینی برای یک کشور مستقل.
اکنون چین برای مقابله با برنامه های ایالات متحده و اسرائیلی برای هژمونی بلند مدت در خاورمیانه و محافظت از منافع خود ، باید نقش مسئولیتی در پویایی امنیتی منطقه به عهده بگیرد.
تلمز احمد
دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریكا ، این تصویر را با لفاظی های سخت علیه منافع فلسطین و ایران پیچیده است ، و تأیید كرد كه اتحاد آمریكا و اسرائیل بر امور خاورمیانه مسلط خواهد شد. ترامپ همچنین روشن کرده است که رویکرد “اول آمریکا” وی شامل به چالش کشیدن تأثیر سیاسی ، اقتصادی و فناوری چین در منطقه است.
در حالی که دانشمندان چینی مانند سان در اکتبر 2024 نوشتند که ایالات متحده و چین “منافع سازگار و مکمل” را از نظر امنیت منطقه ای و افزایش درگیری در تضاد به اشتراک می گذارند ، این اکنون رابطه کمی با واقعیت ندارد. در درگیری های خود با کشورهای خاورمیانه ، چین همیشه آگاه بوده است که ایالات متحده آن را به عنوان یک رقیب تلقی می کند و تأثیر در حال گسترش خود را از نظر صفر می بیند. به عنوان مثال ، هر دو ایالات متحده و اسرائیل ، حمایت سیاسی و اقتصادی چین از ایران را به طور منفی و همچنین سکوت چین در مورد حملات حوثی ها به حمل و نقل دریای سرخ مشاهده می کنند.
در ماه های آینده ، انتظار می رود ترامپ رویکرد “حداکثر فشار” نسبت به ایران را احیا کند ، ضمن اینکه اصرار دارد که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس عادی سازی روابط با اسرائیل را دنبال می کنند و خریدهای سلاح های آمریکایی را افزایش می دهند. به طور خلاصه ، این امر مستلزم آن است كه وابستگی خود را با استقلال استراتژیک كه در قلب “دیدگاه امنیت منطقه ای” GCC است ، در مارس 2024 اعلام كنند. این نیز به ناچار نیاز به رقت روابط آنها با چین خواهد داشت.
این امر منافع مهم استراتژیک انرژی ، اقتصادی و بلند مدت پکن را تهدید می کند. سناریوی امنیتی تغییر یافته در خاورمیانه و چالش های نوظهور ایالات متحده مستلزم این است که چین فراتر از استراتژی محافظت از خود حرکت کند و رویکرد جدیدی را شکل دهد که به طور مؤثر از منافع خود محافظت می کند. این باید ویژگی های زیر را داشته باشد:
یکی ، از تعهد کشورهای حوزه خلیج فارس به استقلال استراتژیک با تبدیل شدن به یک حضور ضروری انرژی ، اقتصادی و امنیتی ، با پیگیری قوی از مشارکت در مناطق متنوع اقتصادی و سیاسی پشتیبانی می کند.
دو ، انرژی ، زیرساخت ها و پیوندهای فناوری با عربستان سعودی را گسترش می دهد ، ضمن ارتقاء روابط نزدیک بین GCC و ایران.
سه ، از طریق درگیری با بازسازی در غزه و کرانه باختری و دفاع از منافع فلسطینی در سازمان ملل و سایر موارد بین المللی ، پشتیبانی کامل و آشکار از آرزوهای فلسطین را گسترش دهید.
این رویکرد خواستار بررسی اساسی رویکرد به طور کلی دست و پاگیر چین است که با گذشت سالها ، مزایای زیادی برای آن به همراه داشته است. پیش از این ، چین هنگامی که رئیس جمهور در حال خروج باراک اوباما آن را “سوار آزاد” در خاورمیانه توصیف کرد ، در حالی که ایالات متحده چتر امنیتی را ارائه می داد ، چرت بزرگی گرفت.
اکنون چین برای مقابله با برنامه های ایالات متحده و اسرائیلی برای هژمونی بلند مدت در خاورمیانه و محافظت از منافع خود ، باید نقش مسئولیتی در پویایی امنیتی منطقه به عهده بگیرد. این همچنین برای آینده نظم جهانی چند قطبی بسیار مهم است.
-
Talmiz Ahmad یک دیپلمات سابق هند است.
سلب مسئولیت: نظرات بیان شده توسط نویسندگان در این بخش خودشان هستند و لزوماً نشان دهنده دیدگاه اخبار عرب نیستند