
خسارت ناشی از یک حمله هوایی کشنده 13 ژوئن اسرائیلی در یک ساختمان در یک مجتمع مسکونی در تهران ، ایران ، روز شنبه 19 ژوئیه 2025 مشاهده می شود. | عکس AP
در اوایل صبح جمعه 13 ژوئن ، تهران و چندین شهر دیگر در ایران بودند توسط اسرائیل بمباران شد با یک اسکادران از مبارزان مدرن F-35 ، همراه با سد هواپیماهای بدون سرنشین و موشک. اسرائیل تأیید كرد كه جنگ مستقیم و كاملاً نامشخص با ایران را آغاز كرده است. باید تأکید کرد که این حمله یک نقض آشکار از حاکمیت ارضی ایران و کاملاً غیرقانونی طبق قوانین بین المللی بود.
تجاوز فقط 48 ساعت قبل از دور ششم مذاکرات رسمی بین ایران و ایالات متحده در عمان آغاز شد. این هدف برای خرابکاری یک روند مذاکره رسمی بود که به مدت نه هفته در حال انجام بود. این حملات کاملاً بر خلاف روند تحولات تا آن زمان انجام شد.
در روزهای اولیه پرخاشگری ، کل جمعیت ایران کاملاً وحشت زده و وحشت زده شدند. آنها از هر جهت به ظاهر اخراج شدند. این احساس بیشتر به یک تلاش اصلی کودتا احساس می کرد.
در واقع ، آنچه شاهد آن بود ، تلاش برای “تغییر رژیم” در ایران بود. نخست وزیر اسرائیل ، بنیامین نتانیاهو ، خود این پیام را بارها و بارها تکرار کرد و از مردم ایران دعوت کرد تا از “فرصتی” که به دلیل توهین آمیز غیرقانونی وی به آنها داده شده است ، سوء استفاده کنند.
مدتهاست که به نظر می رسید که هدف نهایی دولت آپارتاید اسرائیل کسی نیست جز سرنگونی کامل رژیم حاکم در ایران. و اکنون ، با توجه به بمباران و هدف قرار دادن زیرساخت های غیرنظامی در ایران ، و همچنین مسلح کردن برخی از عناصر جدایی طلبانه کرد در امتداد مرزهای غربی ایران ، نمی توان شکی داشت که حمله به ایران از طریق اسرائیل پروکسی خود ، از طریق اسرائیل ، برای بازگرداندن نقشه خاورمیانه است.
دفاع از حاکمیت ایران دفاع از مردم خود ، زیرساخت های حیاتی ، فرهنگ ، تاریخ و یکپارچگی سرزمینی است. حمله نظامی توسط یک رژیم نژادپرست و استعمارگر مانند این که در قدرت در اسرائیل یک عمل جنایی علیه همه مردم ایران است – صرف نظر از ماهیت دولت حاکم بر کشور.
و محکوم کردن این حمله برخلاف مخالفت صالح با دیکتاتوری جمهوری اسلامی و سیاست های آشکارا ورشکسته آن نیست.
دفاع از حاکمیت ایران و در عین حال بی نظیر مخالف دیکتاتوری دیندتیک در قدرت ، مواضع متقابل وجود ندارد. در حقیقت ، کسانی که با ایران آشنا هستند ، ممکن است به طور مشروعیت استدلال کنند که عبارات مناسب و معقول از هر دو بسیار دست به دست هم می دهند.
این یک محاسبه اشتباه بزرگ برای توضیح دشمنی اسرائیل نسبت به ایران ، کشور است ، زیرا به خودی خود نتیجه خصومت رژیم تل آویو نسبت به جمهوری اسلامی است. این جنگ نباید به عنوان یک جنگ مذهبی بین رهبران یهودی اسرائیلی از یک سو و رژیم اسلامی در تهران از طرف دیگر مشخص شود.
منطق و منطقی زیربنایی نئو استعمار نشان می دهد که ایران ، به عنوان یک قدرت مستقل در غرب آسیا ، خواه تحت یک دیکتاتوری اسلامی و چه یک دولت دموکراتیک و سکولار ، همیشه در صندلی های امپریالیسم ایالات متحده و سگ حمله منطقه ای آن باقی خواهد ماند.
سابقه تاریخی نیز این مورد را تأیید می کند. از دوران دکتر محمد موتدغ تا امروز ، هر وقت ایران به دنبال استقلال بود-نه لزوماً یک موقعیت ضد امپریالیستی بلکه به سادگی یک فرد مستقل است-این امر با فشار مداوم ، تهدیدها ، توطئه و خطرات روبرو شده است.
بنابراین ، این ایده که “اگر جمهوری اسلامی پیش برود ، اسرائیل دیگر طرف مقابل ایران نخواهد بود” ساده لوحانه است که کمترین بیان را داشته باشد و ناشی از عدم درک صحیح از واقعیت های ژئوپلیتیکی باشد. حداقل آنها مربوط به ایران و منطقه خاورمیانه است.
در ایرانی را ترک کرد حمله نظامی به کشور را به درستی جنایتی فجیع علیه همه مردم ایران توصیف کرده و به سرعت خواستار ترک فوری آن شد.
یک پیشرو در نظر می گیرد که وقایع از طریق یک لنز تاریخی و بین المللی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. امروز ، چپ ایران مسئولیت ملی را برای ارائه بینش عمیق از ماهیت واقعی دولت اسرائیل دارد. این امر به این دلیل است که از یک سو ، گفتمان رژیم جمهوری اسلامی کاملاً فاقد اعتبار با مردم است ، در حالی که از سوی دیگر ، آن نیروهای مخالف از حق سیاسی نه چهره و نه انتقاد از اسرائیل. بنابراین ، وظیفه این است که واقعیت فاجعه شرور را که به مردم غزه وارد شده است ، به طور کامل افشا کند تا این روز در سمت چپ قرار بگیرد.
در دهه های اخیر ، خاورمیانه وارد یک مرحله بی سابقه بحرانی شده است ، که توسط جنگ ها مشخص شده است و تجاوز آشکار نظامی – توسط اسرائیل و کاملاً پشتیبانی شده توسط ایالات متحده – با تغییر شکل مجدد نقشه جغرافیایی و سیاسی منطقه.
اکنون ، این منطقه در حال تحمل مجدد یک پیکربندی واقعاً ویرانگر است که توسط امپریالیسم ایالات متحده و متحدین آن ، عمدتاً اسرائیل به مردمان خود تحمیل شده است. تجاوز غیرقانونی اخیر که توسط این دو جنگجو انجام شده است ، بخشی از پیکربندی مجدد و تلاش برای مجدداً در کاهش هژمونی ایالات متحده است.
سه دهه سیاست خارجی ماجراجویانه و بی پروا از طرف جمهوری اسلامی ، تدوین شده برای خدمت به قاعده مطلق اسلام گرایان استبداد ، برای همه فروپاشی کرده و برای منافع ملی ایران فاجعه بار است.
اصول اساسی این سیاست “صادرات انقلاب اسلامی” و گسترش هژمونی منطقه ای جمهوری اسلامی بود و از این طریق برای تقویت دیکتاتوری تئوریک در خانه خدمت می کرد. تخمین زده می شود که ده ها میلیارد دلار هزینه داشته باشد ، این رویکرد توسط رژیم به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر پرخاشگری خارجی ، به ویژه از اسرائیل و ایالات متحده ، مورد حمایت قرار گرفت.
این سیاست نه تنها شکست خورده است بلکه به طرز چشمگیری پشت سر هم قرار گرفته است ، و ایران را در ضرب المثل “چشم طوفان” قرار داده است – این ، طرح های امپریالیسم ایالات متحده برای پیکربندی مجدد خاورمیانه و شامل اسرائیل است. علاوه بر این ، امپریالیسم آمریكا آرزو می كند كه پیکربندی مجدد خاورمیانه را انجام دهد ، استراتژی به رهبری جفت شدن فاجعه بار رئیس جمهور فوق العاده راست ایالات متحده در دونالد ترامپ و یک جنایتکار جنگی غیرمجاز در بنیامین نتانیاهو.
صدها نفر از افراد بی نظیر ایرانی قبلاً قیمت نهایی این جنگ را پرداخت کرده اند ، با این که بسیاری از زندگی بیشتر به طور غیرقابل برگشت نابود شده اند ، به ذکر نابودی زیرساخت های ملی ، به دست ماشین جنگی اسرائیل ، که توسط ایالات متحده تسهیل و سرویس می شود
با این حال ، ابراز تأسف نمی کند که “بی پروا” جمهوری اسلامی “ببر کاغذی” نیز در ایجاد تخریب نقش ایفا کرده است.
هدف اصلی جنگ 12 روزه اسرائیل با ایران ایجاد شرایطی برای “تغییر رژیم” بود که با این توهم ناشی می شود که مردم ایران به نوعی خواستار فراخوان نتانیاهو برای قیام و تجمع پشتی از زباله های باران می شوند که بمب های باران را بر روی وطن خود می ریزند.
با این حال ، برعکس اتفاق افتاد. علی رغم عصیان گسترده به سمت دینداری حاکم ، ایرانیان در عوض با روحیه همبستگی ملی و رد مداخلات خارجی ، پشت دفاع از میهن تجمع کردند.
مردم ایران آرزو می کنند که صلح و ثبات را به عنوان مبانی اساسی برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی تحمل کنند. در سراسر کشور ، خواستار “بدون جنگ” با صدای بلند و قدرتمند است. این احساسات به شدت توسط اکثر نیروهای مترقی ایران و جریان های جامعه مدنی پشتیبانی می شود.
برای جلوگیری از تشدید بحران فعلی به یک درگیری گسترده تر منطقه ای فاجعه بار با عواقب گسترده و ماندگار ، نیروهای ضد جنگ و مترقی در سطح بین المللی باید در همبستگی با مردم ایران بایستند و تقاضای آنها را برای دیپلماسی مناسب و حل صلح آمیز تقویت کنند.
این مقاله براساس سخنرانی ارائه شده توسط نویسنده در جلسه ای است که در کنفرانس سیاست اتحادیه اتحادیه ، یکی از بزرگترین اتحادیه های کارگری انگلیس و ایرلند برگزار شد.
امیدواریم از این مقاله قدردانی کرده باشید. در دنیای مردم ، ما معتقدیم که اخبار و اطلاعات باید برای همه رایگان و در دسترس باشد ، اما ما به کمک شما نیاز داریم. روزنامه نگاری ما عاری از نفوذ شرکت ها و Paywalls است زیرا ما کاملاً از خوانندگان پشتیبانی می کنیم. فقط شما ، خوانندگان و هواداران ما ، این کار را ممکن می کنید. اگر از خواندن دنیای مردم و داستانهایی که برای شما به ارمغان می آوریم لذت می برید ، لطفا امروز با اهدای عضو یا تبدیل شدن ماهانه از کار ما پشتیبانی کنیدبشر ممنون