روزگاری در شهری پر از رنگ و نور، زنی جوان به نام زیبا زندگی می کرد. او از خانوادهای محافظه کار و باورهای قدیمی برخوردار بود، اما قلبش پر از اشتیاق برای جستجوی آزادی و بیپایان بود.
زیبا همواره به دنبال راهی بود که بیرون از این قید و بندها بتواند پرواز کند. او به آثار بزرگ و پر از انرژی مارگارت اتوود پناه میبرد و از زندگی و تجربیات او الهام میگیرد. اتوود، زنی قوی و مقید به تنهایی و نادیده گرفته شدن، با زبانی شاعرانه و قدرتمند از مسائل مهم اجتماعی و زنانه مینوشت.
زیبا با خواندن اثرهای اتوود، بیش از پیش به آگاهی از حقوق زنان و نقش بیقید و شرط آنها در جامعه پی میبرد. او به نقشهای جدیدی برای خود پایبند میشود، نقشههایی که بعد از عبور از مراحل سخت و سرسختی، به او کمک خواهند کرد تا به آرزوی آزادی خود برسد.
در این مسیر پر از چالش، زیبا با دوستان و همراهانی آشنا میشود که با ترکیب فرهنگ و اندیشههای مختلف به او کمک میکنند تا به قدرت خود پی ببرد. این دوستیها و همبستگیها، نشان از اهمیت روحیه جامعه و ارتباطات بین افراد دارند.
در پایان این داستان، زیبا به کمک همراهان و شجاعتش، به آرزویش میرسد و از بندان قدیمی خود پرت میشود. او میپرد و در آسمان آزادی خود را پیدا میکند، آزادی که برای همیشه میماند.
با ما در مرشدی همراه شوید.
“زنان اندیشه دار بهترین ورزشکاران هستند، زیرا آزادی ذهن مهمترین نقطه قوت آنهاست.” – مارگارت اتوود
تصویر بالا تزئینی است.