موسیقی در تاجیکستان فقط مکان را توصیف نمی کند – این می شود. ساتو تعظیم ، دوتایی موج دار ، قوس دردناک آوازهای فالک: هر قطعه از سفر ما منظره ای را به شکل کوه ، حافظه و مهاجرت ترسیم می کند.
ما در میان دره های صعودی پامیرز با ساتو هیپنوتیزم عبدواللی عبدوراشیدوف شروع می کنیم – تن هایی که زمان را به حالت تعلیق در می آورد. از آنجا ، فالک ظهور می کند: ژانری که از سختی و امید متولد شده است ، که اغلب به آن “صدای سرنوشت” گفته می شود. احساسات خام و قدرتمند آن در هر دو تاسف آواز و قطعات ساز احساس می شود ، جایی که رشته های تعظیم و ردیابی کوبه ای زمین داخلی به همان اندازه بیرونی.
سپس بیا معلق سنت ها – شاعرانه ، زینتی ، اغلب بداهه. این قطعات با بازی آکادمی مقصم و تکنوازی هایی مانند Farhôd Qôri Halimov ، با عبارات طولانی صحبت می کنند ، و از تأثیرات فارسی و ریتم های داستان پردازی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود ، صحبت می کنند.
ویژگی های بداهه نوازی در کل ، چه در مراقبه های انفرادی تانبر و چه در مبادلات بین فرهنگی پویا. آهنگ های پایانی ، که از پروژه Borderlands با Wu Man گرفته شده است ، صدای تاجیک را در جاده وسیع ابریشم کشیده و به ما یادآوری می کند که مرزهای موسیقی همیشه روان تر از ثابت بوده است.
در کل ، چه سطحی یک سبک ملی واحد نیست ، بلکه یک طیف است: از فضای داخلی و پالس جشن. تاجیکستان ممکن است از نظر جغرافیایی از راه دور باشد ، اما موسیقی آن عمیقاً به هم متصل است – هر کار از گوش دادن نزدیک دعوت می کند. نه فقط به یادداشت ها ، بلکه فضای بین آنها ، سکوت برفی ، نفس قبل از شروع یک داستان.