سالهاست که چنین اجماع گسترده ای در طیف سیاسی در مورد ضرورت اعتصاب وجود نداشته است امکانات هسته ای ایران. سیاستمداران از راست و چپ ، که معمولاً خود را در نبردهای شدید در هر شماره می یابند ، اکنون در نمایش شبه نظامی چشمگیر رقابت می کنند – این شرم آور است که این روح قبل از وقایع 7 اکتبر حضور نداشت.
سوالات کلیدی عبارتند از: IS دکترین شروع هنوز هم امروز مرتبط است؟ و آیا اسرائیل می تواند به هدف پیشگیری از ایران هسته ای از طریق روش های دیگر برسد ، به ویژه با توجه به اینکه اعتصاب اسرائیلی باعث آسیب قابل توجهی اما فقط آسیب های کوتاه مدت می شود و ایران می تواند به سرعت بهبود یابد؟
اولین اجرای دکترین آغاز ، عملیات اپرا در ژوئن 1981 بود ، هنگامی که اسرائیل راکتور هسته ای عراق را نابود کرد و به دنبال آن عملیات در خارج از صندوق در سال 2007 انجام شد ، هنگامی که اسرائیل یک راکتور ساخته کره شمالی در سوریه را نابود کرد.
آموزه های آغازین سالها توسط نخست وزیر بنیامین نتانیاهو ، به همراه مبارزات انتخاباتی طولانی مدت ضد ایران وی ، به عنوان مذاکرات هسته ای بین ایالات متحده و ایران به اوج خود رسیده است-علی رغم اظهارات قبلی ترامپ و امید اسرائیل که او با استنس پرخاشگر خود همسو خواهد شد.
طرفداران اعتصاب ، چه راست و چه چپ ، اغلب بدنام را ذکر می کنند “ساعت شمارش معکوس” واقع در میدان فلسطین در تهران ، که تا سال 2040 به نابودی برنامه ریزی شده اسرائیل می پردازد و این نشان دهنده تعهد عمومی و غیرقانونی آیت الله به نابودی اسرائیل است.
یکی دیگر از درسهای مهم 7 اکتبر این است که اسرائیل باید توانایی ها را ارزیابی کند ، نه اهداف. با توجه به اینکه یک کشور منطقه ای با توانایی های هسته ای آشکارا تمایل خود را برای از بین بردن اسرائیل اعلام می کند ، کشور باید قبل از اینکه نظامی شود ، چنین توانایی هایی را از بین ببرد.
دو مطالعه موردی که هواداران اعتصاب می کنند به – عراق و سوریه – از هر جنبه ممکن با ایران بسیار متفاوت هستند: وضعیت و تمرکز جغرافیایی برنامه های هسته ای آنها ، توانایی نابودی آنها به سرعت و نسبتاً ایمن ، اتحادهای نظامی و سیاسی آنها ، قدرت نظامی آنها و احتمال ضد حمله.
پروژه هسته ای ایران بیش از ده ها سال در حال توسعه است و قدمت آن به دوران شاه باز می گردد و با وجود بسیاری از تأخیرهای داخلی و خارجی به موقعیت نسبتاً ایمن رسیده است.
بر خلاف عراق و سوریه ، که برنامه های هسته ای آن در محور یک مرکز واحد زیر زمین متمرکز شده است ، ایران دارای مکان های هسته ای متعددی است ، فراتر از تأسیسات مشهور فوردو و هاتنز ، در سراسر قلمرو وسیع خود ، به شدت مستحکم و زیرزمینی پخش شده است.
علاوه بر این ، بر خلاف عراق و سوریه ، ایران یک نیروگاه علمی است که یک کادر هسته ای سطح بالا را آموزش داده است ، به این معنی که دانش هسته ای آن بدون در نظر گرفتن آسیب جسمی دست نخورده باقی خواهد ماند.
متفقین ایرانی
ایران همچنین با قدرتهای بزرگی مانند روسیه و چین از اتحادهای قابل توجهی برخوردار است و حداقل به طور موقت درگیری های سنی شیعه خود را نرم کرده و روابط خود را با کشورهای برجسته عرب و مسلمان مانند عربستان سعودی ، مصر و ترکیه ایجاد کرده است.
از نظر توانایی نظامی-به ویژه قدرت موشکی-قدرت ایران در زمان خود فراتر از عراق است و مطمئناً رژیم ضعیف سوریه تحت بشار اسد در سال 2007.
علیرغم چالش های داخلی ، ایران یک نیروگاه جمعیتی ، جغرافیایی و نظامی است.
برخلاف تصور عامه ، برنامه هسته ای ایران هنوز از نظر نظامی آماده نشده است ، عمدتاً به این دلیل که ایرانیان هنوز تصمیم نگرفته اند به دلیل ملاحظات مذهبی و سیاسی از آستانه هسته ای عبور کنند.
با توجه به همه اینها ، در حال حاضر هیچ توجیهی برای راه اندازی اعتصاب ناکارآمد وجود ندارد – برنامه ای که با وجود چشم انداز وسوسه انگیز برای فلج کردن دفاع هوایی ایران ، حداقل یک دهه برنامه ایران را بازگرداند.
اعتصاب مستقل اسرائیلی ، بدون قدرت شلیک آمریکایی و پشتوانه لجستیکی ، می تواند به عواقب فاجعه بار جهانی منجر شود که اسرائیل مقصر شناخته می شود ، ایرانیان را در اطراف رژیم خود متحد می کند ، تقویت می شود. محور سنی شیعه این عمیقاً با حملات صهیونیستی به کشورهای مسلمان مخالف است و متحدین ایران را وادار می کند تا به سرعت در بازسازی توانایی های هسته ای خود کمک کنند.
با توجه به این شرایط ، اسرائیل عاقلانه تر خواهد بود تا با ایالات متحده “با جریان” برود و مسئله هسته ای ایران را به واشنگتن واگذار کند – خواه از طریق تحریم های ویرانگر اقتصادی که می تواند اقتصاد ایران را فروپاشید یا با مذاکره بهتر از JCPOA (توافق هسته ای 2015).
اسرائیل باید سعی کند تا حد امکان در شکل دادن به شرایط چنین توافق نامه ای درگیر باشد-به عنوان مثال ، اطمینان از حضور طولانی مدت و ثابت بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای در ایران و امکان بازرسی های غافلگیرانه از سایت های هسته ای.
در هر صورت ، اگر اقدامات نظامی لازم باشد ، باید به رهبری ایالات متحده باشد و توسط اسرائیل به عنوان یک پیمانکار فرعی عمل کند.
نگرانی های اسرائیل در مورد یک بمب هسته ای ایران قابل درک است و نیاز به توجه ویژه دارد ، دقیقاً مانند آن باید نظارت نظامی مصر در سینا و برنامه هسته ای غیرنظامی آن را کنترل کند ، که به راحتی می تواند جاه طلبی های نئو امپریالیستی ترکیه در سوریه ، ثبات رژیم اردن و غیره را تغییر دهد.
با این حال ، اقدامات مستقل نظامی همیشه گزینه صحیح نیست ، به ویژه در این شرایط ، هنگامی که اسرائیل توانایی از بین بردن کامل توانایی های هسته ای ایران را ندارد و فقط می تواند آنها را به طور موقت به تأخیر بیندازد.
در این مرحله ، به نظر می رسد که تکیه بر و هماهنگی با ایالات متحده ، مسیر بهتری برای منافع اسرائیل است.
این نویسنده یک متخصص خاورمیانه و یک مدرس سابق در دانشگاه بار-للان و کالج دانشگاهی نتانیا است.