تصاویر یا اورول وت دالی از طریق ویکی مدیا عوام
آیا باید هنرمندان را مطابق با معیارهای نجابت انسانی که از همه انتظار داریم ، نگه داریم؟ آیا افراد با استعداد باید از اخلاق عادی معاف باشند؟ آیا هنرمندان با شخصیت مشکوک باید کار خود را به همراه شهرت شخصی خود به زباله ها منتقل کنند؟ این سؤالات ، به خاطر تمام به موقع آنها در حال حاضر ، به نظر نمی رسید که 81 سال پیش کمتری و قانع کننده باشد ، وقتی جورج اورول با پرونده عجیب سالوادور دالی روبرو شد ، یک استعدادهای فوق العاده فوق العاده ، و – یارول در او می نویسد 1944 مقاله “مزایای روحانیت”– “انسان منزجر کننده”.
این حکم ممکن است بیش از حد سخت به نظر برسد به جز اینکه هر شخص صادقانه با توجه به قسمت هایی که دالی توصیف می کند ، می گوید در زندگی نامه خود، که اورول کاملاً شورش می یابد. وی می نویسد: “اگر این امکان وجود داشته باشد که یک کتاب بدنی از صفحات خود استفاده کند.”“ این هنرمند می نویسد ، اپیزودهایی که وی به آن اشاره می کند ، در شش سالگی ، خواهر سه ساله خود را در سر لگد می زند ، “گویا این یک توپ بوده است” ، سپس این هنرمند می نویسد ، “با یک” شادی دلخراش “که ناشی از این عمل وحشیانه است ، فرار می کند. آنها شامل پرتاب پسری از یک پل تعلیق می شوند و در سن 29 سالگی ، یک دختر جوان را زیر پا می گذارند “تا زمانی که مجبور شوند او را پاره کنند ، خونریزی کنند ، از دسترس من.” و بسیاری از توضیحات خشونت آمیز و نگران کننده دیگر.
دلی از ظلم و ستم دالی به انسان و حیوانات آنچه را که ما در زندگی اولیه قاتلان سریالی به جای هنرمندان مشهور انتظار داریم ، تشکیل می دهد. مطمئناً او خوانندگان خود را به خاطر ارزش شوک ، مانند خیالات زندگینامه Marquis de Sade ، به خاطر ارزش شوک اغراق آمیز می کند. اورول به همان اندازه اجازه می دهد. با این حال ، کدام یک از داستانها صادق هستند ، “و کدام یک از تخیل به سختی مهم هستند: نکته این است که این نوع چیزی است که دالی خواهد داشت دوست داشتنی برای انجام. ” علاوه بر این ، اورول به همان اندازه که توسط شخصیت این هنرمند است ، از کار دالی دفع می شود ، همانطور که توسط سوء رفتار ، یک نکروفیلی اعتراف شده و وسواس با اجساد دفع و پوسیدگی ، آگاه است.
اما در برابر این باید این واقعیت را تعیین کرد که دالی پیش نویس هدایای بسیار استثنایی است. او همچنین ، برای قضاوت در مورد کمبود و اطمینان از نقاشی های خود ، یک کارگر بسیار سخت است. او یک نمایشگاه و یک حرفه ای است ، اما او کلاهبرداری نیست. او پنجاه بار استعداد بیشتری نسبت به بیشتر افرادی دارد که اخلاق خود را در نقاشی های خود محکوم می کنند. و این دو مجموعه واقعیت ، که در کنار هم قرار گرفته اند ، سؤالی را مطرح می کنند که به دلیل عدم وجود هرگونه توافق نامه به ندرت بحث واقعی می شود.
اورول مایل نیست ارزش هنر دالی را رد کند و خود را از کسانی که این کار را به دلایل اخلاقی انجام می دهند فاصله می گیرد. او می نویسد: “چنین افرادی” نمی توانند اعتراف كنند كه آنچه از نظر اخلاقی تخریب شده است می تواند از نظر زیبایی شناسی درست باشد “، موضع” خطرناك “نه تنها توسط محافظه كاران و غیرت های مذهبی به تصویب رسید ، بلكه توسط فاشیست ها و اقتدارگرایانی كه می سوزاند و كتاب را می سوزاند و اقدامات خود را بر خلاف انجام می دهند. هنر “انحطاط”. “انگیزه آنها فقط این است که هر استعداد جدیدی را که به نظر می رسد خرد کند ، بلکه به گذشته نیز می پردازد.” اورول می نویسد: “شاهد ،” علیه جویس ، پروست و لارنس “.)” در عصری مانند خود ما “می نویسد ،” وقتی این هنرمند یک فرد استثنایی است ، باید به او اجازه داده شود مقدار مشخصی از عدم مسئولیت ، دقیقاً به همان اندازه یک زن باردار “.
در عین حال ، اورول استدلال می کند ، نادیده گرفتن یا بهانه ای از عدم فعالیت دالی به خودی خود کاملاً غیرمسئولانه و کاملاً غیرقابل توصیف است. اورول یک پاسخ “قابل درک” است ، جاناتان جونز را می نویسد سرپرست، با توجه به اینکه او در اسپانیا با فاشیسم جنگیده بود و وحشت جنگ را دیده بود ، و دالی ، در سال 1944 ، “قبلاً بود معاشقه با دیدگاههای طرفدار فرانکو. ” However to completely illustrate his level, Orwell imagines a state of affairs with a a lot much less controversial determine than Dali: “If Shakespeare returned to the earth to-morrow, and if it have been discovered that his favorite recreation was raping little women in railway carriages, we should always not inform him to go forward with it on the bottom that he would possibly write one other پادشاه لیر. “
موازی های خود را به چهره های معاصر تری بکشید که اقدامات جنایتکار ، شکارچی یا خشونت آمیز به خاطر هنر آنها برای ده ها سال نادیده گرفته شده است ، یا کار آنها با آب سمی رفتار آنها از بین رفته است. جونز می نویسد ، اورول به دنبال آنچه او “موقعیت میانی” بین محکومیت اخلاقی و مجوز زیبایی شناسی می نامد – یک موضوع انتقادی “جذاب و قابل ستایش” سوزن ، جونز می نویسد ، که از افراط و تفریط فلسطین های محافظه کار که محکوم به گارد آوانت را محکوم می کنند ، و تبلیغ کنندگان آن که همه چیز را که شخصی مانند دالی انجام می دهد و از آن استفاده می کند ، می تواند در زمینه اخلاق و روانی در زمینه اخلاق و رواج داشته باشد.
این نقد اخلاقی ، چارلی فینچ را در Artnet می نویسد، به این فرض در دنیای هنر حمله می کند که قدردانی از هنرمندان با سلیقه های عجیب و غریب دالی “به طور خودکار روشنگری ، مترقی است.” چنین نگرشی از خود هنرمندان به جامعه ای که آنها را پرورش می دهد ، گسترش می یابد ، و “این امکان را به ما می دهد تا از صاحبان الماس ماین که بودجه دوسالانه ، میلیاردرهای گازپروم را که جمجمه های الماس خریداری می کنند ، و مغولان های املاک و مستغلات که بر معابد مدرنیسم تسلط دارند استقبال کنیم.” باز هم ، شما ممکن است مقایسه های خود را ترسیم کنید.
توجه: نسخه قبلی این پست در سال 2018 در سایت ما ظاهر شد.
محتوای مرتبط:
هنگامی که سورئالیست ها سالوادور دالی را به دلیل “تجلیل از فاشیسم هیتلری” اخراج کردند (1934)
جورج اورول بررسی می کند mein kampf: “او یک امپراتوری وحشتناک بی مغز را پیش بینی می کند” (1940)
چگونه نازی ها با هنر مدرن جنگ کردند: در داخل نمایشگاه “هنر انحطاط” سال 1937
تولستوی شکسپیر را “نویسنده ناچیز و بی حسی” می نامد. 40 سال بعد ، جورج اورول در مورد بحث و گفتگو است
جاش جونز نویسنده و نوازنده مستقر در دورام ، NC است. او را دنبال کنید jdmagness