با ما در مرشدی همراه شوید!
تصویر بالا تزئینی است
در زمان بزرگان عصر، جامعه پر از رقابت و شکوفایی بود. هیجان و انرژی این دوران، همه را در غوغای رقابتهای فراوان و شکوهی شاعرانهی شاهکارهای هنری گمراه میساخت. یکی از رویدادهای تاریخی که به تدریج به یک افسانه تبدیل شد، رقابت بین دو بزرگان معروف بود.
در پادشاهی پر از ایبو تابو، ملکهی زندهیاد بشتونان ادبیات و هنر، و آقای پارساییان، نقاشی و معماری بینظیر، افرادی بودند که با استعداد و ابتکارشان، دوران خود را به یک داستان افتخار آمیز تبدیل کردند.
در یک روز زیبای تابستانی، ملکه پشت پرده یک برگزاری فرخنده برای مردم خود برگزار کرد. با شعلههای رنگارنگ و خندههای شاد، مردم به همه نقاط شهر جذب شدند. آقای پارساییان نیز که از خلق و خویش برای حضور در این مراسم قدم زده بودند، با دستاوردهای هنری خود، تماشاگران را به وجن به آورد.
در حضور دو بزرگ هنرمند، هیجان و توقع در هوا بلند شده بود. ملکه با لبخندی آرام و بازوی شاهانهاش روی پای خود ایستاد و گفت: “هنر به رقابت پایان بخشد، ولی شکوه هنر همیشه جاودان خواهد بود.”
صدای لطیف آقای پارساییان پیام مؤثری به همگان میرساند: “در جامعهی رقابت و شکوفایی، هنرمندانی که به هم دست دهند و با یکدیگر همکاری کنند، میتوانند دستاوردهای شگفتآوری داشته باشند.”
این رقابت و شکوفایی در جامعه، نمونهی تازهای از متحدان انسانی در مسیر پیشرفت و شادکامی بود. این دوران تاریخی، همواره به عنوان یکی از زمانهای باشکوه تاریخی به یاد مانده است.
با ما در مرشدی همراه شوید!