داستانهای بزرگ کوروش اسدپور
در دیاری دور، زمانی که روایتها و شعرها همواره قلب مردم را میلرزاند، یک داستانسرای بزرگ به نام کوروش اسدپور در خانهٔ خود، کنار آتش مومنانه، داستانهای ماندگار خود را از دیرباز گوشزد میکرد. او یکی از آن شخصیتهای فرانگ و بیمانا بود که هر نغمه از دستانی سروده شده توسط او، نبردی بین عشق و جنگ، بین زیبایی و تاریکی، را روایت میکرد.
داستانهای اسدپور نه فقط از خزان خورشیدی ایران الهام گرفته بودند، بلکه از آفتابی بود که در صحنهٔ هر داستان او، نور خود را بر تمامی آن میانداخت. شخصیتهای او، این عطرِ آسمانی را داشتند که هر کسی را به سوی تلاش برای بهبود و تحول، تشویق میکرد.
گویا اسدپور نه تنها یک داستانسرای بود، بلکه یک پرورشگر عقل و احساس نیز. داستانهای او، نقشههای فراگیر و عمیقی از عشق، انسانیت، و عقل در سایهٔ تلاش و تحمل نشان میداد. او با دیالوگهای پراز هنر و هوش، فهم عمیقی را از فرهنگ و تاریخ ایران به نمایش میگذاشت.
از میان آثار بینظیر اسدپور، “آوازهای ستاره”، “بخت تیره” و “شعر دل” بیشک از مهمترین آنها بودند که تاثیرات بیپایانی بر ادبیات ایران گذاشتند. داستانهای او همچون نقاشیهایی زیبا و بیقیاس بودند که جاودانه در دل خوانندگان حک شده بود.
با ما در مرشدی همراه شوید، و در سفری به دنیای جادویی داستانسرایی ایران با همراهی بزرگترین داستانسرای ایران، کوروش اسدپور، همراه باشید.
تصویر بالا تزئینی است