این آغاز بهمن بود. تقریباً یک سال از زمان حذف مرد راست حسن نصرالله در داهیه ، بیروت گذشته است. اعتصاب علیه فواد شوکر در آن زمان یک واقعه تقریبا سورئال بود. IDF در حال پاسخ به فاجعه اعتصاب موشک بود مجدال شمس، جایی که 12 کودک در جامعه Druze به قتل رسیدند. با این حال ، این مهمان دنباله ای از وقایع بود که جلوی شمالی را وارونه کرد.
فراموش کردن تقریباً ممکن است ، اما فکر بمباران دژ حزب الله در آن روزها نگرانی های جدی در مورد پرتاب موشک های دقیق به قلب تل آویو ایجاد کرد. اسرائیل به طور دوره ای سناریوهای فاجعه بار را منتشر کرد ، هر کدام وحشتناک تر از گذشته بودند. حزب الله در واقع سعی کرد با صدها نفر از Katyushas و هواپیماهای بدون سرنشین به حذف پاسخ دهد ، اما آزمایش نتایج را شکست داد. پس از چندین حمله پیشگیرانه و اختلال در IDF ، نصرالله شروع به از دست دادن تعادل خود کرد. مهمتر از همه ، وب ترس او در طول سالها جنگ روانی بافته شده بود و سخنرانی های بی شماری به تدریج پرده برداشت تا اینکه سرانجام حذف شد.

هر دو لبنانی و اسرائیلی ها قدم به قدم در معرض یک تلاش اطلاعاتی خارق العاده قرار گرفتند که تقریباً 20 سال به طول انجامید و به قلب جنبش ترور شیعه نفوذ کردند. نصرالله از کشف روز به روز وحشت داشت که سازمان وی در معرض باز است. هر جلسه فرماندهان به او ، هر پناهگاه ، هر پرتابگر موشکی ، هر وسیله ارتباطی ، مانند خشت در دستان پاتر برای تأسیس امنیت بود. حدود یک ماه و نیم پس از حذف شوکر ، لبنان لرزید. هزاران صفحه ها منفجر شدند بر اجساد تروریست های حزب الله ، کشته شدن صدها نفر از آنها و ترک بسیاری از معلولین – تحقیر بی سابقه ای در تاریخ خاورمیانه مدرن. مقامات ارشد حزب الله اعتراف كردند كه نصرالله از نظر ذهنی فروپاشیده است. وافیک صفا ، رئیس واحد ارتباط گفت: “این پایان جهان برای او بود.” قبل از اینکه نماد محور ایران از بین برود ، زمان زیادی گذشت.
هشدار “فاجعه”
یک سال بعد ، حزب الله با یک بحران تاریخی روبرو است. به عنوان مثال ، صندوق متعلق به آن اخیراً به خانواده های تروریست های کشته شده اعلام کرد که این امر می تواند یارانه شهریه برای فرزندان خود را متوقف کند. این شامل ده ها میلیون دلار سالانه است. حمله به شاخه های بازوی مالی آن-“القارد الحسن”-همراه با یک سری طولانی از تحریم های آمریکایی ، ضربه مرگ به فعالیت اقتصادی آن وارد کرد. حتی در داهیه ، بیروت ، دژ غیرقابل تحمل ، جنبش تروریستی در تلاش است تا پیمانکاران را برای انجام کارهای نوسازی در ساختمانهای تخریب شده بپردازد.
روزنامه لبنان ساوات بیروت وضعیت ناامید این هفته را شرح داد. وی گفت: “حزب الله با یک بحران اقتصادی شدید و بی سابقه روبرو است که می تواند مسیر خود را تغییر دهد و لبنان را تحت تأثیر قرار دهد.” “در یک تلاش ناامید کننده برای کاهش هزینه ها ، حزب الله اکنون یک سیاست جامع ریاضتی را اتخاذ می کند که همه مناطق را تحت تأثیر قرار می دهد.”

به گفته منابع لبنان ، بحران مالی قبلاً از همه خطوط قرمز عبور کرده است. حقوق برای تروریست ها دیگر به طور کامل تضمین نمی شود ، پرداخت جبران خسارت به طور غیرمعمول به تأخیر می افتد ، و خانواده های مردگان از مزایایی که قبلاً از آنها برخوردار بودند ، مانند درمان های پزشکی ، هزینه های آموزش و کمک های اجتماعی دریافت نمی کنند. به زودی ، دوره تعیین شده برای پرداخت اجاره بها برای خانواده های شیعه که به دلیل جنگ مجبور به تخلیه خانه های خود هستند. از ابتدا ، یارانه های اجاره فقط به مدت یک سال تعریف شد. رهبری حزب الله تخمین نمی زند که روند توانبخشی اینقدر طول می کشد.
علاوه بر این ، مشاوران مالی در سازمان در صورت تضمین بودجه فوری ، رهبری “فاجعه” را هشدار دادند. به گفته این مشاوران ، دریافت وجوه از ایران بسیار دشوار است ، که بودجه حزب الله را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. این وضعیت به دلیل “عوارض لجستیکی و امنیتی” بدتر می شود که انتقال پول را به تأخیر می اندازد و بحران مالی را تشدید می کند. این ناشی از دو تغییر چشمگیر در سال گذشته ناشی از شکست حزب الله است. اول ، فروپاشی رژیم اسد در سوریه و ظهور حکومت اسلامگرایانه که با حزب الله خصمانه است. یکی از منابع بودجه سازمان ، یک سلاح و قاچاق مواد مخدر ، یکی از منابع تأمین مالی سازمان است. دوم ، تقویت رهبران لبنان در بیروت. این موارد دستور نظارت محکم بر تلاش های قاچاق پول ایران را از طریق فرودگاه ، در نتیجه فشار آمریكا.
بازگشت سلاح ها
ساوات بیروت فاش کرد که روش های قاچاق پول حزب الله در پوشش کسری رو به رشد بودجه ناکام هستند. همچنین گزارش شده است که بحران مالی مستقیماً بر روند توانبخشی لجستیکی و نظامی تأثیر می گذارد و ممکن است در دراز مدت سازمان تروریستی را تضعیف کند. فراتر از آن ، در حلقه درونی ، خواسته ها برای Naim Qassem ، جانشین کاریزما نصرالله ، در حال رشد است تا راه حل های فوری برای بحران ها پیدا کند.
افزودن بر این سردرد ، فشار سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده و دولت لبنان برای خلع سلاح حزب الله است. اگرچه Naim Qassem قاطعانه از تسلیم سلاح ها خودداری کرد و بیروت هنوز هم در مورد رویارویی مستقیم با وی لکنت می کند ، اما ایالات متحده آمریکا و کشورهای خلیج فارس رهبری لبنان را با یک معادله مصمم ارائه می دهند – تمرکز سلاح در دست دولت در ازای کمک یا بدتر شدن بحران اقتصادی. این روزها ، QASSEM خود را یک هدف تعیین کرد – برای زنده ماندن ، به هر قیمتی. با این وجود ، بسیاری از دشمنان وی از درون ضعف را مشخص می کنند. اسرائیل در حال استفاده از آن است و تقریباً روزانه تروریست های خود را با وجود آتش بس از بین می برد.