امروز 80 مین سالگرد تسلیم بی قید و شرط ژاپن به متفقین و پایان جنگ جهانی دوم است. یک وب سایت پیشرو در ایرانی منتشر شده یک گزارش ساده از چگونگی کنار گذاشتن ژاپن غرور ملی خود را برای نجات خود از نابودی بیشتر.
در این مقاله از هرگونه اشاره به مخمصه خود ایران تحت تهدید شدید تحریم های احیا شده سازمان ملل و اعتصابات هوایی جدید اسرائیل جلوگیری شده است. اما ایرانیان به سختی نمی توانند قیاس را از دست بدهند. کمپین هوایی ژوئن اسرائیل ارتش ایران را فلج کرد ، اقتصاد در ویرانه ها نهفته است و رژیم تحت ترس از شورش زندگی می کند – شرط هایی که برخلاف ژاپن در تابستان سال 1945 نیست.
ایران هنوز اصرار دارد که حق خود را برای غنی سازی اورانیوم ، تقاضا واشنگتن رد کند.
امپراتور هیروهیتو در سخنرانی خود در 15 اوت صلح را اعلام کرد. در مقابل ، علی خمنه رهبر عالی پیر ایران – که از ماه ژوئن از دیدگاه عمومی سرچشمه گرفته است – هنوز تصمیم نگرفته است که آیا غربی را بپذیرد شرایطبشر وی تا پایان ماه سپتامبر ، هنگامی که انگلیس ، فرانسه و آلمان ، که به طور جمعی به عنوان E3 شناخته می شوند ، از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است بازگرداندن تحریم ها تحت توافق هسته ای 2015 به حالت تعلیق درآمده است.
ایران هنوز اصرار دارد که حق خود را برای غنی سازی اورانیوم ، تقاضا واشنگتن رد کند. همچنین در مورد موشک های بالستیک و تداخل منطقه ای در برابر محدودیت ها مقاومت می کند. سؤال این است که آیا تهران در ماه سپتامبر “تسلیم” را انتخاب خواهد کرد. این یک فرصت افتخارآمیز تر در سال 2021-22 ، هنگامی که دولت بایدن شرایط سخاوتمندانه ای را ارائه داد ، اما تهران بیش از یک سال پاهای خود را کشید. رئیس جمهور دونالد ترامپ در فوریه 2025 دوره معکوس کرد و “حداکثر فشار” را دوباره به دست آورد ، حرکتی که باعث شد تا حملات هوایی ژوئن اسرائیل را سوق دهد.
حتی بین فوریه و ژوئن 2025 ، خامنه ای در حالی که مذاکرات با واشنگتن انجام شد ، فرصت های تغییر جهت را تغییر داد. او متوقف شد ، با فرض – همانطور که دو دهه داشت – که می توانست عواقب خود را به تعویق بیندازد. او اشتباه محاسبه کرد. این بار قیمت فقط تحریم ها نبود بلکه بمب های مهارکننده ای بود که دارایی های هسته ای و نظامی را تخریب می کرد.
سالهاست که تحلیلگران و میلیون ها ایرانی پرسیده اند: چه چیزی حساب Khamenei را هدایت می کند؟ چرا با تحریک درگیری های منطقه ای و پیگیری توانایی هسته ای ، آینده کشور را به خطر می اندازد؟
تحلیلگران غربی توضیحات متعددی ارائه می دهند. برخی از آنها تعصب ایدئولوژیک را در هسته می بینند ، که از یک استراتژی “صبر استراتژیک” برای جلوگیری از جنگ مستقیم برخوردار هستند. آراش برزیزی ، تحلیلگر مارکسیست ایرانی ، “Khamenei یک متعصب واقعی است. او اعتقادات خود را به عنوان یک انقلابی در دهه 1960 جعل کرد.” نوشته شده در اقیانوس اطلس
دیگران دارند استدلال نگرانی مهم وی در حال ایجاد قدرت است. از نظر وی ، سازش پایه های حاکمیت او را تضعیف می کند. بسیاری از ایرانیان معمولی این دیدگاه را به اشتراک می گذارند ، و معتقدند که او کشور را برای استماع کلپکراسی شیعه جدا می کند. سؤال این است که کدام هدف در اولویت قرار می گیرد: خصومت بی امان نسبت به غرب یا حفظ سیستم اقتدارگرا که او ساخته است.
بیش از 20 سال ، خامنه ای فرض کرد که رژیم با خطر قریب الوقوع روبرو نشده است. او می توانست همزمان نابودی اسرائیل را دنبال کند و چنگ خود را در خانه حفظ کند. تحریم های اقتصادی باعث رشد و سرمایه گذاری شد ، اما او با آنها به عنوان مشکلات موقت رفتار کرد. او انتظار داشت که شبکه های پروکسی وی و عدم تمایل غرب به عمل در نهایت این مزیت را به او واگذار کند.
خامنه ای () نه تنها دارایی ها و رهبران حیاتی بلکه احساس غیرقانونی بودن او را از دست داد.
این محاسبه در سال 2024 سقوط کرد ، هنگامی که اسرائیل به حزب الله و حماس حمله کرد و در سال 2025 ، هنگامی که ترامپ بازگشت و مبارزات انتخاباتی ژوئن اسرائیل ساختار فرماندهی ایران و زیرساخت های نظامی را خرد کرد. خامنه نه تنها دارایی ها و رهبران حیاتی بلکه احساس غیرقانونی بودن او را نیز از دست داد.
برخی از ایرانی ها اکنون اعتقاد داشتن غرب بازی را متفاوت می بیند: یا هدف از تغییر رژیم یا بی تفاوت به اینکه آیا این سیستم زنده مانده است. با این حال عدم اطمینان در مورد مرحله بعدی خامنه باقی مانده است. تا زمانی که سربازان خارجی بمانند ، یک ایرانی اظهار نظر در پستی در مورد X ، رژیم ممکن است معتقد باشد که می تواند در برابر تحریم ها و حملات هوایی بیشتری مقاومت کند.
در حال حاضر ، مقامات سیگنال می دهند که آنها کتاب بازی قدیمی را ادامه خواهند داد – با توجه به نجات هر امتیاز که می توانند. اگر آنها غنی سازی را در حالی که تعداد کمی از آنها را محدود می کنند ، محدود می کنند ، آنها ادعای پیروزی می کنند. اگر غرب محکم باشد ، خامنه ای با انتخاب های بسیار سخت تری روبرو می شود. در پنجره باریک باقی مانده در این ماه ، یک تغییر اساسی بعید به نظر می رسد. اما اگر زمان بیشتری داده شود ، او تقریباً مطمئناً به مذاکرات بی پایان باز خواهد گشت.
آیا غرب عقب نشینی خواهد کرد و به خمنی فرصت بیشتری می دهد ، یا او مجبور خواهد شد که غیرقابل تصور را بپذیرد – درست همانطور که امپراتور ژاپن در آگوست سال 1945 انجام داد؟