با ورود ایران به دور دوم مذاکرات با ایالات متحده – که برای این شنبه برنامه ریزی شده بود – در حال حاضر از مزایای موقتی و در عین حال ملموس برخوردار است. رئیس جمهور ترامپ در نهایت برنامه اسرائیلی را برای اعتصاب به تأسیسات هسته ای ایران در ماه مه متوقف کرد – حرکتی که توسط توافق ایران برای ورود به مذاکرات با ایالات متحده انجام شد. نیویورک تایمزبشر در همین زمان ، به نظر می رسد مقامات ارشد ایرانی به طور فزاینده ای اطمینان دارند که تهدید به رویارویی نظامی تضعیف می شود – با وجود استقرار مداوم نیروهای آمریکایی در منطقه به معنای حل و فصل.
در جبهه اقتصادی ، تهران نیز دستاوردهای خود را مشاهده می کند. بورس اوراق بهادار ایران حرکت صعودی نشان داده است ، و ریال به ویژه قدردانی کرده است ، با کاهش نرخ ارز زیر یک میلیون تومان در هر دلار. یکی دیگر از مزیت های تهران با سفر اخیر وزیر دفاع عربستان سعودی به تهران برجسته شد. این نشان دهنده وضعیت امور در ریاض در صورت عدم وجود سیاست واضح و قاطع ایالات متحده برای جلوگیری از ایران است.
بنابراین ، علیرغم شکاف های مداوم در مذاکرات ، تهران موفق شده است که حرکت منفی علیه آن را در هر دو اسرائیل و ایالات متحده متوقف کند و این باعث کاهش وخیم تر شدن تعادل استراتژیک آن ، بدون ارائه امتیاز معنی دار شده است. در کنار این تحولات ، تهران همچنین موفق به مفهوم موجود در محافل در ایالات متحده و اسرائیل شده است که دیپلماسی با وجود نقص های آن ، از خطرات تشدید نظامی ارجح است.
شاید نگران کننده ترین ، این اجماع در حال تحول باعث تبدیل شدن به یک دام شود. واشنگتن با چسبیدن به دیپلماسی به تنهایی ، ممکن است لحظه ای نادر از اهرم را از بین ببرد – یکی که می تواند باعث ایجاد مصالحه اساسی تر ایران شود. بنابراین ، مسیر دیپلماتیک ممکن است هزینه تاریخی را متحمل شود: فرصتی از دست رفته برای مقابله با تهدید ایران – در تمام ابعاد آن – به روشی معنی دار و جامع ، پس از بیش از دو دهه تردید غربی.
علی خامنه رهبر عالی خود از اولین دور مذاکرات در عمان در طول آدرس 15 آوریل ابراز رضایت کرد. اردوگاه محافظه کار آنچه را که آن را “فوریت فوق العاده” از طرف رئیس جمهور ترامپ برای نهایی کردن توافق نامه توصیف می کند ، حس می کند. این به نوبه خود ، اعتقاد جوانان را که نسخه ای از احیا شده از JCPOA در دسترس است ، جسارت کرده است. معاون وزیر امور خارجه ایران ، کاظم غاریب بخش ، شخصیت اصلی مذاکرات ، حتی اظهار داشت که اگر ایالات متحده مسیر فعلی خود را در دور آینده 19 آوریل حفظ کند ، “رسیدن به توافق طولانی نخواهد بود.”
با این حال ، حتی اگر واشنگتن نسبت به چه محدودیتی که ایران باید بپذیرد ، تعادل دارد ، تهران در سیگنال جاه طلبی های خود صریح است. در مصاحبه 16 آوریل در مورد تلویزیون ایالتی ایران ، غاریبابادی قصد ایران را برای حفظ هم توانایی های هسته ای خود و هم زیرساخت های حمایت از آنها – حتی طبق توافق جدید اعلام کرد. وی تأکید کرد که مقررات آژانس بین المللی انرژی هسته ای و پیمان منع گسترش سلاح (NPT) غنی سازی اورانیوم را از سطح ارتش ممنوع نمی کند. این به یک اعلامیه ریز محجبه از قصد: ایران غنی سازی اورانیوم را به سطح بالا ادامه خواهد داد و توانایی هسته ای آستانه را حفظ می کند.
اگر ایران موفق به حفظ این وضعیت تحت توافق آینده شود ، عواقب ممکن است خطرناک باشد. تهران توانایی هسته ای نظامی نهفته را تأمین می کند ، که فقط با یک تصمیم سیاسی برای خروج یا دور زدن توافق نامه محدود می شود. در حالی که خامنه تاکنون رضایت از وضعیت آستانه و مخالفت علنی دستیابی به توانایی هسته ای نظامی را نشان داده است ، سخنان وی چشم انداز هسته ای طولانی مدت ایران را تأیید می کند. او آشکارا رهبران آینده را قادر می سازد تا موضع دیگری را اتخاذ کنند.
در سخنرانی در 12 مارس ، خامنه ای اظهار داشت که حتی اگر ایران تصمیم به ایجاد سلاح هسته ای بگیرد ، ایالات متحده برای متوقف کردن آن ناتوان خواهد بود. وی در سخنرانی پیگیری در تاریخ 13 آوریل ، غرب را به دلیل داشتن “مخرب ترین سلاح” و در عین حال امتناع از اجازه دادن به ایران برای توسعه توانایی های نظامی قابل مقایسه ، محکوم کرد.
در کنار اظهارات اخیر خامنه ای که بر تعهد وی به نابودی اسرائیل تأکید می کند ، ایران در تلاش است تا از طریق بندر بیروت ، مسیری قاچاق دریایی را به حزب الله تأسیس کند. این تلاش ، که ناشی از مشکلات مداوم در قاچاق هوایی و کنترل های محکم تر در فرودگاه بیروت است ، به عنوان یادآوری واضح از نیاز فوری برای از بین بردن حمایت مالی ایران از شبکه پروکسی خود عمل می کند.
شکستگی که در آن رژیم در ایران در حال حاضر خود را پیدا می کند ، به وضوح در سخنرانی Khamenei Nowruz منعکس شده است ، Khamenei سال گذشته را با 1360 در تقویم ایران مقایسه کرد (مارس 1981-مارس 1982)-سال مشخص شده توسط بی ثباتی رژیم ، ترور سیاسی ، ضعف نظامی در طول جنگ ایران-عراق ، و مشکلات عمده اقتصادی. قیاس در حال گفتن بود: به نظر می رسد خود خامنه ای شکنندگی فعلی رژیم را تشخیص می دهد.
با توجه به این واقعیت ها ، فرایند فعلی دیپلماتیک خود به عنوان یک آزمایش مهم برای تراز استراتژیک ایالات متحده و اسرائیل تحت ترامپ عمل می کند. همانطور که در مصاحبه بازنشستگی از رئیس ستاد سابق IDF آویو کوچوی فاش شد و با گزارش های رسانه های مخالف ایران تأیید شد ، تهران همچنان به دنبال یک گروه سلاح هسته ای است. به طور همزمان ، تهران از اجازه بازرسی های آژانس بین المللی انرژی هسته ای در سایت های کلیدی – از جمله ماریوان ، توکلز آباد و لاویزان امتناع می ورزد.
سفر 16 تا 17 آوریل ، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای ، باید در این زمینه ترسناک دیده شود. هشدار وی مبنی بر نزدیک شدن به ایران در حال توسعه سلاح هسته ای حتی اگر “هنوز راهی برای رفتن به آنجا وجود دارد اما آنها دور نیستند ، باید تصدیق شوند” – ودرسر فوریت برای پاسخ قوی آمریکایی را نشان می دهد. امتناع مداوم تهران از ارائه شفافیت در مورد مظنون بودن فعالیت هسته ای نیازهای افزایش یافته است. خط مکرر ترامپ مبنی بر اینکه “ایران هرگز نباید مجاز به داشتن سلاح هسته ای باشد” دیگر در مواجهه با واقعیت های فعلی کافی نیست. هدف اکنون باید به وضوح تعریف شود: از بین بردن برنامه هسته ای ایران.
این هدف باید با فشار ، از طریق فشار ، بازدارندگی و ارائه یک جایگزین معتبر برای جذابیت دیپلماتیک دنبال شود. در همین زمان ، وضعیت رو به زوال شبکه پروکسی ایران افتتاح استراتژیک را ارائه می دهد. اسرائیل و ایالات متحده باید از این لحظه ضعف برای خنثی کردن دستگاه پروکسی سوءاستفاده کنند و مستقیماً در برابر نیروی quds عمل کنند.