سالهاست که آیت الله علی خامنه ، رهبر عالی ایران و کارگزار قدرت نهایی ایران ، به مردم خود اصرار دارد که با ایالات متحده یا اسرائیل جنگی نخواهد بود. این ادعا وقتی بیش از 1000 ایرانی بودند خرد شد کشته شده در جنگ 12 روزه ژوئن. حالا او هشدار می دهد در برابر کشور که به یک “جنگ” بدون جنگ ، بدون صلح “کشیده می شود.” تشخیص اشتباه نیست – اما امتناع از مقابله با انتخاب های سخت ، khamenei پرنعمت است.
به جای اینکه به یک تجدید نظر استراتژیک بپردازد ، آخرین تغییر شکل های وی صرفاً مقاله بر سر رقابت های جناحی. و به جای اینکه سخت تر برای دستیابی به موفقیت دیپلماتیک فشار بیاورند در حالی که مذاکرات هنوز هم در این زمینه وجود دارد ، بسیاری از مقامات تهران به این توهم می چسبند که چین و روسیه ایران را از فشار غربی نجات خواهند داد. این امید است ، نه استراتژی. و این سرنوشت ایران را به دست قدرتهایی می گذارد که بارها نشان داده اند که هرگز از طرف تهران خطر زیادی نخواهند داشت.
سالهاست که آیت الله علی خامنه ، رهبر عالی ایران و کارگزار قدرت نهایی ایران ، به مردم خود اصرار دارد که با ایالات متحده یا اسرائیل جنگی نخواهد بود. این ادعا وقتی بیش از 1000 ایرانی بودند خرد شد کشته شده در جنگ 12 روزه ژوئن. حالا او هشدار می دهد در برابر کشور که به یک “جنگ” بدون جنگ ، بدون صلح “کشیده می شود.” تشخیص اشتباه نیست – اما امتناع از مقابله با انتخاب های سخت ، khamenei پرنعمت است.
به جای اینکه به یک تجدید نظر استراتژیک بپردازد ، آخرین تغییر شکل های وی صرفاً مقاله بر سر رقابت های جناحی. و به جای اینکه سخت تر برای دستیابی به موفقیت دیپلماتیک فشار بیاورند در حالی که مذاکرات هنوز هم در این زمینه وجود دارد ، بسیاری از مقامات تهران به این توهم می چسبند که چین و روسیه ایران را از فشار غربی نجات خواهند داد. این امید است ، نه استراتژی. و این سرنوشت ایران را به دست قدرتهایی می گذارد که بارها نشان داده اند که هرگز از طرف تهران خطر زیادی نخواهند داشت.
جنگ 12 روزه با اسرائیل و ایالات متحده باید یک تماس بیداری بود. حملات اسرائیلی – و بعداً ما – نقاط ضعف درخشان را در دفاع هوایی ایران در معرض دید و بخش هایی از زیرساخت های هسته ای آن قرار داد. رژیم از سال 1979 به نظر نمی رسد چندان شکننده به نظر برسد. با این حال تهران هنوز اصرار دارد که حق حاکمیت خود را برای غنی سازی اورانیوم. محدودیت های برنامه موشکی خود را رد می کند. و هیچ قصد برای بازگرداندن مداخلات پروکسی در لبنان ، یمن یا جاهای دیگر که ایالات متحده ، اسرائیل و کشورهای عربی بی ثبات کننده هستند ، نشان نمی دهد. در میان بحران در خانه ، رئیس جمهور مسعود پشکیان در حال آماده سازی برای رسیدگی به مجمع عمومی سازمان ملل در این ماه است. حامیان اصرار دارند که بازدید وی نمی تواند عملکرد نمادین دیگری باشد. چه چیزی طول می کشد تا تهران یک محوری استراتژیک مورد نیاز را در آغوش بگیرد؟
پیش از این داوری از طرف بسیاری به عنوان ضعیف ترین رئیس جمهور در تاریخ جمهوری اسلامی ، پشکیان توسط هاردینرها به عنوان ساده لوح به دلیل خواستار اسکان با دشمنان ایران ، محکوم می شود. اگرچه اشتهای گسترده ای برای تغییر در جامعه به طور کلی و در نخبگان سیاسی در اطراف پشکیان وجود دارد ، خامنه ای او را در یک بند کوتاه نگه می دارد ، و خواستار اصلاحات وی همچنان به دیوارها می رود. با این حال پشکیان تنها نیست. چهره هایی مانند رئیس جمهور پیشین حسن روحانی و وزیر امور خارجه پیشین محمد جواد زاریف همچنین برای تنظیم مجدد فشار می آورند و پارادایم های جدیدبشر
با این حال ، در حال حاضر ، سیستم جناح ناشایست نمی تواند در مورد تخلخل متحد شود. تهران به طور اسمی در برابر دیپلماسی باز است ، و برخی از پیشرفت ها با آژانس بین المللی انرژی اتمی در حال انجام است ، که اخیراً در آن دیده می شود جلسه قاهره بین رئیس آژانس و وزیر امور خارجه ایران عباس آراگچی. چنین اقدامات افزایشی ، دیپلماسی را زنده نگه می دارد اما بسیار کم از چرخش قاطع خواسته های بحران کم می شود. این رژیم به جای حرکات جسورانه برای شکستن بن بست با واشنگتن ، سیگنال می دهد که آماده است تا درگیری های محدود با اسرائیل و ایالات متحده را جذب کند – یا حتی یک ضربه محکم و ناگهانی تحریم های سازمان ملل ، برای امتناع از امتیازات عمیق.
چندین عامل این تردید را بیش از همه خود خامنه ای سوق می دهند. هویت انقلابی او بر این است که هرگز به ایالات متحده تسلیم نشود ، و او این میراث را رها نخواهد کرد مگر اینکه بازپرداخت غیرقابل تصور بیشتر شود. تاکنون ، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا چنین انگیزه ای را ارائه نداده است. واشنگتن ، در حقیقت ، نشانه کمی از داشتن یک استراتژی منسجم برای سازش با ایران فراتر از فشار دادن به کاپیتولاسیون در سه موضوع: غنی سازی ، موشک ها و شبکه متفقین شبه نظامی است. در صورت عدم وضوح ، تهران فرض می کند که پرونده ایران به اسرائیل منعقد شده است – ایجاد یک معامله مذاکره حتی از دیدگاه خامنه ای خطرناک تر است.
در همین حال ، توانایی خامنه ای در آماده سازی کشور برای آشفتگی بیشتر محدود است و او را رها می کند تا تیم امنیت ملی را بدون اجازه یک تغییر اساسی در اطراف خود تغییر دهد. و او هنوز هم به این امید که رقابت ایالات متحده با چین و روسیه باعث ایجاد رمپ های خروجی از فشار غربی شود – حتی بسیاری از افراد در تهران هشدار می دهند که در مورد اشتباه کردن صفحه نمایش پکن برای محافظت.
ژنرال های نگهبان انقلابی نیز متقاعد می شوند که می توانند فشار بیاورند. سه مشاهده این اعتماد به نفس را تغذیه می کند. اول ، رژیم در طول جنگ 12 روزه دست و پنجه نرم نکرد و مردم در آسیب پذیرترین لحظه خود علیه آن قیام نکردند. درس ترسیم شده یا شاید قمار این است که جامعه عصبانی است اما هنوز انقلابی نیست.
دوم ، ایالات متحده و اسرائیل هیچ برنامه منسجم برای تغییر رژیم نشان نمی دهند. بیشتر ، ایران باید انتظار اعتصاب های متناوب و محدود را داشته باشد که رهبری معتقد است که می تواند زنده بماند ، همانطور که در ماه ژوئن انجام شد.
سوم ، هاردینرها در صورت عقب نشینی سازمان ملل متحد ، جنگ های تشدید آمریكا را به عنوان پوشش سیاسی می خوانند. این امید به اوایل دهه 2000 باز می گردد اما با اولین حضور پشکیان در چین حرکت کرد. سازمان همکاری های شانگهای Summitry و Optics Regy Regy به عنوان سیگنالی مبنی بر اینکه چین (با روسیه) اجازه نمی دهد رژیم اسلامی سقوط کند.
این یک شرط خطرناک است. به عنوان شیاطین، یکی از روزنامه های برجسته ایران ، هشدار داده شده، این رویکرد باعث می شود که ایران به یک زمینه اثبات کننده برای رقابت با قدرت ، یک اکو خاورمیانه اوکراین تبدیل شود. درست همانطور که کیف به عرصه ای تبدیل شده است که مسکو و واشنگتن در حال آزمایش عزم یکدیگر هستند ، تهران می تواند خود را در یک مسابقه بین “باشگاه قدرتمند” – ایالات متحده و اروپا از یک طرف ، روسیه و چین از طرف دیگر به یک پیاده کاهش دهد.
در داخل تهران ، عملگرایان به حمله حمله کرده اند. روحانی اخیراً فراخوانی جنگ 12 روزه “مینی جنگ جهانی سوم” ، که در آن بلوک های غربی و شرقی سخت افزار نظامی را آزمایش کردند. او و سایر چهره های برجسته استدلال می کنند که شفافیت هسته ای مزاحم برای تسکین محدود تنها خروج از مارپیچ مجازات-امنیت است. روحانی حتی سالها تأخیر قیمت گذاری کرده است-ادعای مخالفت سخت خط در دوران ریاست جمهوری ابراهیم ریزی (2421-24) برای بازگشت به توافق هسته ای ایران تحت رئیس جمهور ایالات متحده ، جو بایدن هزینه ایران را برای ایران هزینه کرد 500 میلیارد دلار و به هموار کردن راه برای بحران اسنپ بک امروز کمک کرد.
چنین سؤال سخت محدود به میانه روها نیست. وزیر امور خارجه پیشین علی اکبر صالبی اخیراً فاش شده در تلویزیون ملی که در اوایل سال 2009 توافق شده بود ، رئیس جمهور محمود احمدی نژاد آن را نپرداخت. این افشاگری های عمومی تصادفی نیست. آنها منعکس کننده ترس در مورد دور دیگری از جنگ هستند.
با این وجود به جای اینکه نیاز به نیاز به ارزیابی مجدد سیاست را بپذیرید ، خامنه ای و موسسه امنیتی با معناشناسی بازی می کنند. قانون هدایت رژیم این است که قدرت را در دستان خود نگه دارید خدی (“یکی از ما”). از ماه ژوئن ، برجسته ترین تغییر پرسنل ارتفاع علی لاریجانی به رئیس شورای عالی امنیت ملی (SNSC) بوده است. یک خودی فصلی با حرفه ای نوسان در سالهای اخیر ، لاریجانی امروز به عنوان یک پادزهر میانه رو برای ایدئولوگ هایی که خواستار مخالفت هستند ، بازی می شود. او از واشنگتن خواسته است تا به خطوط قرمز تهران احترام بگذارد ، با اشاره که “مسیر مذاکره با ایالات متحده بسته نشده است.”
تاکنون ، بزرگترین تغییر لاریجان در پرسنل بوده است. وی علی باگری را-در حالی که سایه سخت مذاکره کننده هسته ای سعید جلییلی-به عنوان معاون خود منصوب کرد. Bagheri قبلاً از توافق هسته ای به عنوان تحقیر ملی استفاده می کرد ، اما پس از مذاکرات پیشرو تحت کشو ، وی به طور قابل توجهی تغییر یافت و از مذاکرات به عنوان ابزاری برای تأمین منافع ملی و حتی سیگنال باز بودن در اروپا دفاع کرد. انتصاب وی منعکس کننده عمل متعادل کردن خامنه ای و این است که حتی آتش سوزی های ضد اخلاق سابق تحت وزن واقعیت های حاکم مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
صحبت از انتقال پرونده هسته ای از وزارت امور خارجه به SNSC منعکس کننده واقعیت های ساختاری و ناامیدی در حال افزایش است. در عمل ، SNSC خطوط قرمز را تنظیم می کند. وزارت امور خارجه – TODAY به رهبری آراگچی – سیاست های ویژه. سلب رسمی آن به طور رسمی ، نوری را تغییر می دهد ، نه اقتدار.
با این وجود ، عملکرد آراگچی آتش سوزی کرده است. هنگامی که به عنوان یک دست پایدار از آن استقبال کرد ، اکنون متهم به تحلیل حقوقی ضعیف ، به ویژه وی است “ساده لوح“تفسیر اسنپ بک ، لفاظی های نظامی که برای دیپلماسی مناسب نیست ، و عدم بیان حتی یک استراتژی میان دوره ای. دیپلمات های جانباز می گویند که او اغلب به مخاطبان داخلی می پردازد و نه ساخت پل های خارج از کشور. وزارتخانه از نظر ساختاری واکنشی است ، توسط مقامات بالاتر جعبه ای قرار گرفته و به ندرت قادر به تنظیم دستور کار خود است.
این بحث فوری شده است زیرا پشکیان در این ماه برای پرداختن به مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک آماده می شود. مشکلات اقتصادی مارپیچ ، یک نظم شکننده داخلی و تحریم های فوری در معرض خطر ، نتایج دیپلماتیک ملموس را می طلبد. امید این است که با بازگشت لاریجانی به SNSC ، تصمیم گیری را می توان با وزن کامل تأسیس امنیتی تسریع و پشتیبانی کرد. مگر اینکه ایران موضع واضح تری را قبل از سرزمین های پشکیان در نیویورک تعریف کند ، این سفر به خطر می افتد که یک چرخه آشنا را تکرار کند: سخنرانی های بلند در خارج از کشور ، فلج در خانه و یک پرونده هسته ای بین نهادها – در حالی که تهران به قول محو نجات از شرق می چسبد.
سفر اخیر پشکیان به چین آنچه را که تهران آن را “پشت صحنه شرقی” می نامد ، برجسته کرد: معاملات تجارت ارزهای محلی ، تعهدات همکاری و سخنان گرم همبستگی. اما مسکو در بهترین زمان می تواند ایران بخرد ، نه تضمین امنیت آن ، در حالی که ارزش پکن در تجارت نهفته است ، نه در حمایت.
ممنوعیت تحولات بزرگ ، مبنای پایه گریم است: Snapback در اواخر سپتامبر یا اوایل اکتبر تکمیل می شود. مسکو و پکن از “تشخیص” آن و کسل کننده های آن امتناع می ورزند. ایران بیشتر به شبکه های خاکستری و لوله های nondollar تکیه می دهد. کشیدن اقتصادی عمیق تر می شود. و مسیر امنیتی به جای شکستن یک جنگ بزرگ ، در تشدید مدیریت باقی می ماند. این یک الگوی نگهدارنده است.
جایگزین خواستار شجاعت سیاسی است. خامنه ای و گارد انقلابی باید اکنون اجازه بازرسی های هسته ای مزاحم را داشته باشند – قبل از تحریم های فوری به مرحله اجرا درآیند – در حالی که دولت پشکیان در ازای CAPS و توالی قابل اثبات ، معامله محدودی از تسکین واقعی را آزمایش می کند که مزایای ملموس را به همراه دارد ، نه وعده های خالی.
روسیه و چین می توانند زمان ایران را برای انجام چنین معامله ای خریداری کنند ، اما آنها نمی توانند جایگزین آن شوند. در همین حال ، ایده ایران در مورد بازدارندگی نیاز به ارزیابی مجدد دارد. موشک ها و گروه های پروکسی برای محافظت از وطن ایران کافی نیستند. در مقابل ، ثبات اقتصادی و انسجام اجتماعی با هزینه کمتری از حمایت قوی تری برخوردار است. حتی پشکیان به همان اندازه اعتراف کرده است ، هشدار داد که سلاح ها بدون وحدت ملی اندک است.
ایران هنوز گزینه هایی دارد. اما مهمترین انتخاب ، شرق در مقابل غرب نیست – این است که آیا چشمک می زنیم. تجارت محدوده هسته ای محدود برای تسکین قابل اثبات و مسیری که به اقتصاد جهانی بازگردد ، اگر غرب دوباره مانند گذشته پس از توافق هسته ای 2015 انجام شود ، پرهزینه ، بحث برانگیز و برگشت پذیر خواهد بود. این هنوز هم برای گردش در باند فرودگاه ترجیح داده می شود ، امیدواریم که جنگ های محدود محدود باشد و اپتیک تشریفاتی برای محافظت استراتژیک عبور می کند. اگر تهران بخواهد از تبدیل شدن به زمین بازی برای رقابت جهانی قدرت در ساخت آن خودداری کند ، تأیید تخفیف برای تسکین واقعی هزینه حفظ کنترل بر سرنوشت خود خواهد بود.