یک ضرب المثل قدیمی انگلیسی وجود دارد ، “شما نمی توانید به طور هم زمان در دو مکان باشید.” مگر اینکه شما یک ابرقدرت جهانی باشید. برای روسیه ، این مسئله به طرز دردناکی به دلیل درگیری خود در جنگ اوکراین از فوریه 2022 منابع و توجه خود را نازک کرده است ، و چند متحد باقی مانده خود را آسیب پذیر می کند.
جنگ پرهزینه اوکراین جاه طلبی های نادرست روسیه را برای یک ابرقدرت جهانی به وجود آورده و ناتوانی خود را در محافظت و محافظت از حتی “Russkiy Mir” خود ، جهان روسیه ، در معرض دید قرار داده و از حوزه نفوذ خود در مکان های دور مانند خاورمیانه محافظت می کند.
رئیس جمهور ولادیمیر پوتین مانند یک امپراتور بدون لباس ، به عنوان یک نیرومند که نمی تواند از متحدین خود محافظت کند ، در معرض دید قرار می گیرد ، نمی تواند ضمانت های امنیتی خود را برآورده کند و نمی تواند به نجات کشورهایی که از طریق ضخیم و نازک در کنار روسیه ایستاده اند ، بیاید.
جاه طلبی های وی برای بازگرداندن قدم جهانی روسیه در حال کشف است و یک کشور پس از لغزش دیگری از چنگال مسکو. از خاورمیانه تا قفقاز ، اسکاندیناوی تا آسیای میانه ، دغدغه روسیه با اوکراین ناتوانی خود را در حفظ تعهدات ژئوپلیتیکی خود در معرض دید قرار داده و از کله پاچه اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان که باعث سقوط آن شد ، تکرار می شود.
جنگ روسیه در اوکراین هزینه آن را تحت تأثیر قرار داده است ، کشور به کشور. با پیشرفت سربازان روسی در جنوب شرقی اوکراین ، برنده اینچ به اینچ در حالی که تلفات سنگین را به خود اختصاص می دهد ، تأثیر مسکو در سایر نقاط جهان با سرعت هیپرسونیک گرفتار می شود.
نفوذ جهانی روسیه امروز به عنوان سایه ای کم رنگ از خود سابق خود است ، هنگامی که کشورها واقعاً معتقد بودند که حمایت روسیه می تواند موج را به نفع آنها تغییر دهد.
سوریه: از پیروزی تا تراژدی
سوریه زمانی دستاورد تاجگذاری پوتین در سیاست خارجی بود. در سال 2015 ، مداخله روسیه موج را برای رئیس جمهور بشار اسد ، که با ائتلافی از دشمنان از جمله داعش ، شورشیان تحت حمایت ترکیه و نیروهای پشتیبانی شده در ایالات متحده روبرو شد ، تبدیل کرد.
کمپین های هوایی روسیه ، با هماهنگی با پشتیبانی از زمین ایران ، دژهای مخالف را فلج کرد و به اسد اجازه می داد مناطق کلیدی را پس بگیرند. پایگاه دریایی مسکو در تارتوس و پایگاه هوایی در هومیمیم در سوریه جایگاه روسیه را در مدیترانه سیمان کرد و به آن اجازه داد تا قدرت را در سراسر خاورمیانه و آفریقا به وجود آورد.
با این حال ، در سال 2024 ، این موفقیت کشف شد. در حالی که شورشیان سوریه به سرپرستی هیات تحریر الشام (HTS) و با حمایت ترکیه ، یک توهین آمیز جدید را آغاز کردند ، رژیم اسد فروپاشید و او را مجبور به فرار به مسکو کرد.
روسیه ، که در اوکراین به زمین نشست ، فاقد منابع برای مداخله موثر بود. حضور کمرنگ آن در سوریه ، همراه با تخریب اسرائیل از حزب الله ، یکی دیگر از نیروهای روسی و ایران ، مسکو را ترک کرد تا بتواند پایگاه های خود را تحت یک رژیم جدید و نامشخص حفظ کند.
همانطور که ضرب المثل می رود ، “غرور قبل از سقوط می آید.” ضرر سوریه بیش از حد روسیه را در معرض دید خود قرار داد و نفوذ خاورمیانه آن را تضعیف کرد.
ارمنستان: یک متحد خیانت شده
ارمنستان ، یک کشور سابق اتحاد جماهیر شوروی و عضو سازمان پیمان جمعی به رهبری روسیه (CSTO) ، مدتهاست که برای امنیت علیه آذربایجان و ترکیه به مسکو اعتماد کرده است.
با این حال ، جنگ روسیه با ارمنستان چپ اوکراین در بحرانی ترین ساعت خود رها شد. در سال 2023 ، جمهوری آذربایجان ، با حمایت ترکیه ، نگورنو-کرباخ را به دست گرفت و بیش از 100000 ارمنی قومی را جابجا کرد.
صلح های روسیه ، که وظیفه محافظت از منطقه را داشتند ، بیکار بودند و باعث خشم در ایروان شدند. ارمنستان مسکو را به عدم انجام تعهدات خود متهم کرد ، با قراردادهای سلاح های برآورده نشده باعث تشدید تنش ها شد.
روسیه برای محافظت از ارمنستان از طریق توافق نامه های دو جانبه و CSTO محدود به پیمان بود.
در پیمان 1997 در دوستی ، همکاری و کمک متقابل بین روسیه و ارمنستان دفاع متقابل را تصریح می کند ، با بیان اینکه حمله به یک حمله به هر دو مورد حمله است ، با مقررات مشاوره فوری و اقدامات دفاعی مشترک.
علاوه بر این ، عضویت ارمنستان در CSTO ، که در سال 1992 تأسیس شد ، شامل ماده 4 است که با تجاوز علیه یک عضو به عنوان پرخاشگری علیه همه رفتار می کند و کمک های نظامی را موظف می کند.
با این حال ، خواسته های ناامید کننده ارمنستان برای کمک به گوش های ناشنوا افتاد ، زیرا روسیه بیش از حد به اوکراین مشغول بود تا جبهه جدیدی را باز کند.
ناامید ، ارمنستان برای اسلحه به سمت فرانسه و هند محور بود ، در حالی که به طور موثری مشارکت CSTO خود را به حالت تعلیق در می آورد. روسیه ارمنستان را نسبت به تراز کردن با غرب هشدار داد ، اما این خسارت قبلاً انجام شده است.
مداخله ترکیه در قفقاز ، حمایت از آذربایجان ، ناتوانی روسیه را در مقابله با قدرتهای ناتو در حیاط خلوت خود برجسته کرد.
هنگامی که فشار به بیل آمد ، ترکیه دوست قابل اطمینان تری به جمهوری آذربایجان نسبت به روسیه خود را به ارمنستان ثابت کرد.

سوئد و فنلاند: بی طرفی رها شده
از قضا ، یکی از اهداف اصلی جنگ اوکراین متوقف کردن بزرگ شدن ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه بود. با این حال ، جنگ در اوکراین دقیقاً به این نتیجه رسید.
برای چندین دهه ، سوئد و فنلاند به سیاست بی طرفی پایبند بودند ، و از تحریک روسیه احتیاط کردند. حمله اوکراین این حساب را خرد کرد. با ترس از پرخاشگری مسکو ، هر دو کشور برای عضویت در ناتو در سال 2022 درخواست کردند که فنلاند در سال 2023 و سوئد در سال 2024 پیوست. این تغییر تاریخی مرز ناتو را با روسیه گسترش داد و مستقیماً با هدف پوتین برای مهار نفوذ اتحاد مخالفت کرد.
الحاق آنها نه تنها دفاعی غربی را تقویت کرد بلکه نشانگر فرسایش نفوذ روسیه در اروپای شمالی بود ، منطقه ای که زمانی بر آن سلطه داشت.
آسیای میانه: یک بازی عالی جدید
آسیای میانه ، که یک بار محکم در حوزه روسیه است ، شاهد تأثیر فزاینده ای از ترکیه ، چین و اتحادیه اروپا است. در 2023 اجلاس آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا جاه طلبی بروکسل را برای تعمیق روابط اقتصادی و امنیتی با قزاقستان ، ازبکستان و سایر کشورها تأکید کرد.
ترکیه با استفاده از روابط فرهنگی و زبانی ، ردپای خود را از طریق تجارت و همکاری های نظامی گسترش داده است. در ضمن ، ابتکار کمربند و جاده چین آن را به یک بازیکن اقتصادی غالب تبدیل کرده است و سرمایه گذاری های زیرساختی را ارائه می دهد که روسیه نمی تواند با آن مطابقت داشته باشد.
تمرکز روسیه بر اوکراین باعث شده است که نتواند با این تجاوز مقابله کند. وابستگی اقتصادی آن به چین ، با تجارت دو جانبه به 240 میلیارد دلار در سال 2023 ، بیشتر اهرم مسکو را محدود می کند. چشم انداز Russkiy Mir (دنیای روسیه) ، که قصد دارد کشورهای شوروی سابق را متحد کند ، به عنوان ملل آسیای میانه در حال محو شدن مشارکت های خود است.
ایران: آخرین نی؟
ایران متحد کلیدی در جنگ روسیه در اوکراین بوده و هواپیماهای بدون سرنشین شهد و فناوری نظامی را تأمین می کند.
با این حال ، هنگامی که ایران با اعتصابات اسرائیلی که در ژوئن سال 2025 امکانات هسته ای خود را هدف قرار داد ، روبرو شد ، روسیه می تواند فراتر از محکومیت دیپلماتیک ارائه دهد. اکنون ، حتی ایالات متحده نیز به کمپین بمباران پیوسته است ، زیرا مسکو می توانست به جز تهدیدهای توخالی ، کار کمی انجام دهد.
اعتماد مسکو به هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی ، که اکنون به صورت محلی تولید شده است ، بر اهمیت مشارکت تأکید می کند ، اما عدم توانایی آن در پشتیبانی متقابل ، محدودیت های آن را برجسته می کند. رسانه های روسی خطرات از دست دادن ایران را به ویژه پس از سقوط سوریه ذکر کرده اند ، اما پوتین می تواند برای نجات متحد خود کار کمی انجام دهد.
تعهدات بیش از حد روسیه در اوکراین مانع از تقویت آن در ایران می شود و به طور بالقوه هزینه آن را برای یک متحد استراتژیک دیگر هزینه می کند.
روسیه در اوکراین گیر کرده است
درگیری روسیه در اوکراین هزینه آن بسیار بود. مسکو نفوذ خود را در خاورمیانه ، آسیای میانه و اسکاندیناوی از دست داده است.
اما آیا مسکو در اوکراین برنده است؟
پاسخ این سوال به نحوه تعریف پیروزی بستگی دارد. درست است که روسیه در جنوب شرقی اوکراین پیشرفت می کند. با این حال ، در حالی که باعث تلفات سنگین می شود ، با سرعت حلزون پیش می رود.
برای مدت طولانی ، روسیه بر این فرض کار کرده است که ، در بعضی از مراحل ، عزم غرب برای کمک به کیف از بین می رود و فشار مداوم بر نیروهای مسلح اوکراین منجر به فروپاشی خط مقدم خواهد شد.
با این حال ، هر دو این فرضیات به نظر می رسد نابجا هستند. سربازان روسی در حال پیشرفت هستند ، اما خط مقدم در حال فروپاشی نیست.
به تازگی ، ویکتور ترهوبوف ، سخنگوی گروه بندی عملیاتی Khortytsia از سربازان ، گفت که با سرعت فعلی ، روسیه برای رسیدن به مرزهای اداری منطقه دونتسک ، یکی از اهداف اعلام شده عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین ، به چندین دهه نیاز دارد.
“طبق برآوردهای ما ، این موفقیت چندین دهه و چندین میلیون تلفات برای موفقیت انجام می شود (در رسیدن به مرزهای اداری منطقه دونتسک – ویرایش.). فقط به پیشرفت آنها از سال 2023 نگاه کنید و ضررهایی که آنها متحمل شده اند – ما در مورد صدها هزار سرباز صحبت می کنیم. بله ، حرکات وجود دارد ، اما محدود به برخی از مناطق خاص در منطقه Donetsk ،” سخنگوی گفتبشر
حتی اگر روسیه بتواند سرعت پیشرفت خود را افزایش دهد ، سالها قبل از آن خواهد بود که بتواند کل منطقه دونتسک را اشغال کند. اگر این امر بتواند یک پیروزی تلقی شود ، در واقع روسیه می تواند پیروز شود. اما ، این یک پیروزی توخالی خواهد بود ، که به هزینه میلیون ها سرباز ، از دست دادن ثروت چشمگیر و از دست دادن متفقین استراتژیک در سطح جهان می رسید.
پژواک افغانستان: یک موازی تاریخی
حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در سال 1979 مقایسه ای واضح را ارائه می دهد. با هدف پیشبرد رژیم کمونیستی ، این جنگ منابع اتحاد جماهیر شوروی را تخلیه کرد ، 15000 سرباز را کشته و متحدین را بیگانه کرد.
مقاومت مجاهدین تحت حمایت ایالات متحده ، همراه با رکود اقتصادی ، گرفتن مسکو به امپراتوری خود را تضعیف کرد. تا سال 1989 ، عقب نشینی اتحاد جماهیر شوروی نشانگر آغاز نزول آن بود و به اوج انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 رسید.
این جنگ محدودیت های قدرت شوروی را در معرض دید قرار داد ، زیرا متحدین منطقه ای مانند لهستان و مجارستان به سمت غرب حرکت کردند.
به همین ترتیب ، جنگ روسیه در اوکراین هزینه های حیرت انگیز را متحمل شده است: تخمین زده می شود 250،000 تلفات تا اواسط سال 2012 ، و از ضررهای شوروی در افغانستان با یک عامل 15 پیشی گرفته است.
از دست دادن سوریه ، رانش ارمنستان ، گسترش ناتو و آینه مجدد آسیای میانه تأثیر فرسایش اتحاد جماهیر شوروی را نشان می دهد. حتی میر Russkiy در حال شکستگی است ، در حالی که کشورهای سابق اتحاد جماهیر شوروی مانند ارمنستان به دنبال گزینه های دیگری هستند.
نتیجه گیری: افغانستان 2.0؟
آیا اوکراین برای روسیه به افغانستان 2.0 تبدیل شده است؟
موازی ها قابل توجه هستند. هر دو جنگ خطرات بیش از حد را نشان می دهند ، جایی که جاه طلبی از ظرفیت فراتر رفته است. چشم انداز پوتین در مورد روسیه در حال تجدید نظر ، به چالش کشیدن غرب و متحد کردن میر راسکی ، در حال خرد شدن در وزن اوکراین است.
از دست دادن متفقین – سایریا ، ارمنستان و به طور بالقوه ایران – با گسترش ناتو همراه است ، نشانگر حوزه ای از نفوذ است.
در حالی که اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ افغانستان سقوط کرد ، سرنوشت روسیه نامشخص است. با این حال ، هزینه های جنگ اوکراین ، دیپلماتیک ، نظامی و اقتصادی ، مسیر کاهش را نشان می دهد.
پوتین ، زمانی که یک مغز متفکر ژئوپلیتیکی بود ، اکنون یک امپراتور به نظر می رسد که بدون لباس ، قادر به دفاع از متحدین خود یا حفظ امپراتوری خود نیست. مگر در مواردی که روسیه مجدداً مورد بررسی قرار گیرد ، اوکراین ممکن است واقعاً افغانستان 2.0 خود را اثبات کند ، یک خلوت که سرنوشت خود را تغییر می دهد.
- Sumit Ahlawat بیش از یک دهه تجربه در رسانه های خبری دارد. او با Press Belief of India ، Occasions Now ، Zee Information ، Occasions Occasions و Microsoft Information همکاری کرده است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رسانه های بین المللی و تاریخ مدرن از دانشگاه شفیلد ، انگلستان است.
- نمایش شخصی نویسنده.
- او را می توان به ahlawat.sumit85 (at) gmail.com رسید