چند سالی است که جنبش همبستگی فلسطین در آلمان با سرکوب شدید روبرو شده است. با این حال، پس از 7 اکتبر 2023، این آزار و اذیت به سطوح جدیدی رسید: در هفته های اول پس از قیام غزه و آغاز نسل کشی، تظاهرات به طور گسترده در تعدادی از شهرهای آلمان – به ویژه در پایتخت، برلین – ممنوع شد. هم حماس و هم شبکه بین المللی همبستگی زندانیان «سمیدون» با فرمان اجرایی غیرقانونی اعلام شدند و شعار «از رودخانه تا دریا فلسطین آزاد خواهد شد» به عنوان «نماد» ممنوع حماس طبقه بندی شد.
تا به امروز، سانسور، اتهامات جنایی و خشونت وحشیانه پلیس علیه تظاهرکنندگان طرفدار فلسطین رایج است. رویدادها مرتباً لغو میشوند – حتی گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد فلسطین، فرانچسکا آلبانیز، در فوریه 2025 از دسترسی به اماکن دانشگاهی در مونیخ محروم شد. پلیس مکرراً خانههای خود را بازرسی کرده است زیرا افراد پستهای آنلاین را «پسندیدهاند»، از عبارت «از رودخانه تا دریا…» استفاده کردهاند، یا اقدامات نازیها را در جنایات جنگی متهم کردهاند.
بر اساس برآوردها، پلیس در 24 ماه گذشته حدود 10000 تحقیقات جنایی در رابطه با همبستگی فلسطین آغاز کرده است. در ماه مه 2024، کنگره فلسطین برلین توسط مقامات به اجبار تعطیل شد. مهمانان شناخته شده بین المللی از ورود به آلمان منع شدند. شش ماه پس از ممنوعیت سمیدون و حماس، گروه “Palästina Solidarität Duisburg” (همبستگی فلسطین دویسبورگ) نیز غیرقانونی اعلام شد و بنا بر گزارش ها، ممنوعیت های بیشتری توسط مقامات آلمانی از جمله علیه جنبش بین المللی BDS آماده شده است. از ابتدای سال جاری، اخراج های متعدد فلسطینی ها و اتباع خارجی طرفدار فلسطین نیز صورت گرفته است. سازمان کمک های حقوقی “3ezwa” تخمین می زند که چندین هزار نفر در سراسر آلمان در حال حاضر در معرض خطر شدید اخراج یا اخراج هستند.
انتقاد سازمان های غیردولتی، اتحادیه اروپا و سازمان ملل
این کمپین برای سرکوب آزادی بیان – که آشکارا نژادپرستانه است و به ویژه جوامع عرب و مسلمان را هدف قرار می دهد – توجه بین المللی را به خود جلب می کند. در اواخر اکتبر 2023، دیده بان حقوق بشر (HRW) زنگ خطر را به صدا درآورد و از جمله از مدیریت تظاهرات طرفدار فلسطین توسط مقامات آلمانی انتقاد کرد. بلافاصله پس از آن، انتقاداتی از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد (UNHRC) نیز مطرح شد. در اواسط ماه مه 2025، مرکز حمایت حقوقی اروپا (ELSC) “اولین پایگاه داده موجود در مورد سرکوب ضد فلسطینی در آلمان” را راه اندازی کرد. در آن زمان، پایگاه داده قبلاً 766 مورد سانسور، نظارت، ممنوعیت تظاهرات، دستگیری، محل کار و سرکوب مالی، قوانین و قطعنامه های مربوطه، ارعاب و اقدامات تلافی جویانه مرتبط با مهاجرت را ثبت کرده بود.
در ماه ژوئن، کمیسر حقوق بشر شورای اروپا خود را ملزم به ارسال نامه ای به وزیر کشور آلمان کرد. وی در آن به «گزارشهای استفاده بیش از حد از زور توسط پلیس علیه معترضان، از جمله خردسالان» اشاره کرد و «نگرانی» خود را از این که تعریف کاری ائتلاف بینالمللی یادبود هولوکاست (IHRA) «از سوی برخی مقامات آلمانی بهگونهای تفسیر شده است که منجر به طبقهبندی صریح انتقاد از اسرائیل به عنوان یهودیستیزانه میشود» و «دوباره یادآوری میکند که دولتها به تعهدات خود از سوی اتحادیه اروپا مداخله کنند». حقوق بشر و همچنین تعهدات مثبت تا از این حقوق با تضمین بهره مندی مؤثر آن برای همه محافظت کنند.»
هفته گذشته سازمان ملل بار دیگر مداخله کرد. شش کارشناس مستقل از آلمان خواستند که جرمانگاری و خشونت پلیس علیه فعالیتهای همبستگی فلسطینیها را متوقف کند. آنها همچنین بر خشونت پلیس تمرکز کردند، اما به صراحت از جرم انگاری شعار «از رودخانه تا دریا فلسطین آزاد خواهد شد» انتقاد کردند. در بیانیه پایانی آنها آمده است: “آلمان باید از اقداماتی که با هدف توقف جنایات وحشیانه و نسل کشی حمایت می کند، نه سرکوب.”
در مورد آلمان چه خبر است؟
رسانه های بین المللی در حال حاضر به طور مرتب از سرکوب و خشونت ضد فلسطینی توسط دولت در آلمان گزارش می دهند. تصاویری از ضرب و شتم تظاهرکنندگان صلح جو توسط افسران پلیس در سراسر جهان پخش می شود. روزنامهنگاران و تحلیلگران تلاش میکنند تا برای مخاطبان بینالمللی گیج توضیح دهند که چرا دولتی که اغلب به حقوق بشر، آزادی بیان و حاکمیت قانون استناد میکند، به شیوهای سرکوبگرانه و غیرانسانی عمل میکند. غالباً به «مسئولیت تاریخی ویژه» آلمان که از هولوکاست برخاسته است اشاره می شود. اما این توضیح بخشی از افسانه است.
در واقعیت، موضوع همیشه در مورد قدرت و پول بوده است: پس از جنگ جهانی دوم، آلمان غربی مجبور بود خود را در نظر عموم غربی بازسازی کند. جمهوری فدرال توسط مردانی ساخته شد که همین دیروز نازی بودند – سیاستمداران، بوروکرات ها، قضات، افسران، پلیس و ماموران اطلاعاتی که همگی در جنایات رژیم فاشیستی، از جمله کشتار جمعی و جنگ جهانی شرکت داشتند. تمرکز بر نسلکشی یهودیان – دومین گروه بزرگ قربانیان پس از مردم اسلاو اروپای شرقی (که در طول جنگ سرد دشمن بودند) – همزمان با ظهور اسرائیل به عنوان پایگاه امپریالیسم غربی بود. به اصطلاح «پرداخت غرامت» که نه به بازماندگان هولوکاست یا فرزندان آنها، بلکه به «دولت یهود» تعلق گرفت، در واقع به عنوان برنامه ای برای توسعه اقتصادی و نظامی کردن رژیم صهیونیستی در فلسطین عمل کرد. بنابراین، عبارت «مسئولیت تاریخی» مانند «معاهدههای حفاظتی» و «حافظان» استعماری به عنوان یک تعبیر عمل میکند.
آنچه آلمان از طریق “ایدئولوژی گناه” خود ایجاد کرده است منحصر به فرد است: به جای انکار یا نسبی جلوه دادن جنایات خود، منفرد شده، تاریخ زدایی شده و فتیش شده آنها آلمان شاید تنها کشوری باشد که نسل کشی را که خودش مرتکب شده انکار نمی کند، بلکه برای توجیه سیاست خارجی امپراتوری خود – حتی تا حد حمایت از یک نسل کشی دیگر – از آن استفاده می کند.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده خط مشی تحریریه میدل ایست مانیتور نیست.