در سال 2019 ، یک منبع محرمانه – یک فرمانده تأثیرگذار طالبان از شورا پیشاور با روابط با القاعده – با احتیاط برای جلسات دوره ای دبورینگ به کابل آورده شد. در طی یکی از این جلسات ، یک تحلیلگر از او پرسید که چرا القاعده توانسته است مدت طولانی زنده بماند. فرمانده ارشد طالبان پاسخ داد ، “جهاد (ISM) مانند کمونیسم نیست که تحت فشار فرو ریخت.” وی سپس دو آیه را از قرآن ، سوره العلا (87: 16-17) تلاوت کرد: “اما شما زندگی دنیوی را ترجیح می دهید ، در حالی که آخرت بهتر و ماندگارتر است.” وی توضیح داد که القاعده هیچ قول برای تغییر مادی زندگی مردم نمی کند بلکه در عوض اولویت های زندگی دنیوی را در اولویت قرار می دهد. مبارزان گروه از نظر سود مادی انگیزه نمی گیرند – آنها برای اخیر (آخرت) می جنگند. به گفته وی ، القاعده اعضای خود را با این عقیده تلقین می کند که این زندگی دنیوی با تمام سختی های خود یک آزمایش موقت است و صبر برای دستیابی به پیروزی و موفقیت در این زندگی و ابدی ضروری است.
در حالی که چنین استدلالی ممکن است با بسیاری از افراد در سراسر جهان طنین انداز نباشد – که ممکن است زندگی خود را به یک مسیر خشونت و نابودی اختصاص دهد – این لفاظی یکی از مؤثرترین ابزارهای القاعده بوده است. این گروه به این گروه کمک کرد نه تنها از جنگ جهانی پس از 9/11 علیه ترور زنده بمانند بلکه شبکه های خود ، حضور سرزمینی و پایگاه پشتیبانی را نیز گسترش می دهند. روایت ایدئولوژیک القاعده حتی این گروه را قادر می سازد تا برخی از نوآوری ها را در خشونت پیشگام کند ، مانند ایجاد واحدهای خودکشی با دانش پیشرفته در مورد دستگاه های انفجاری بداهه (IED) ، که برای هدف قرار دادن دشمنان این گروه – از جمله غیرنظامیان – در ده ها کشور استفاده می شد. این گروه این ایدئولوژی را به بسیاری از شرکت های وابسته و همکاران خود و همچنین هزاران نفر از افراد الهام بخش در سطح جهان گسترش داد و آنها را ترغیب کرد تا همان چارچوب بلاغی را در پیگیری آخره (از این دست) اتخاذ کنند. فراخوان زندگی پس از زندگی بهتر با جوانان در جوامع مختلف طنین انداز شده است ، به ویژه در مواردی که افراد در حال جستجوی معنا در وجود خود هستند یا با سختی هایی مانند فقر ، ناامیدی و سایر اشکال محرومیت ناشی از درگیری و قساوت در سراسر جهان می شوند. چنین جاذبه ای از زندگی پس از مرگ ، القاعده را برای گسترش با بهره برداری از این شکایات فراهم کرد.
علاوه بر این ، رهبری القاعده از یک استراتژی عمدی برای حفظ انسجام ایدئولوژیک در شبکه جهانی خود استفاده کرده است. این انسجام به طور چشمگیری به سازمان اجازه داده است تا مأموریت خود را ادامه دهد و دیدگاه خود را در مورد “جهاد بی پایان و مداوم” تبلیغ کند. مفهوم جهاد دائمی هرگونه نیاز درک شده به یک جدول زمانی مشخص برای پیروزی را حذف کرد و باعث ایجاد احساس صبر استراتژیک در بین مبارزان خود شد – طرز فکر که سپس در شاخه های مختلف آن القا شد.
ثبت نام در خبرنامه Nightcap Cipher Bired: بهترین راه برای باز کردن هر روز در حالی که هنوز هم برای سرعت بخشیدن به امنیت ملی می ماند.امروز ثبت نام کنیدبشر
بومی سازی: فرآیند جذب
در سپتامبر 2019 ،در طی یک عمل مشترک افغانستان-ایالات متحده، آسیم عمر – امیر القاعده در شبه قاره هند (AQIS) – و ابویهان ، پیک او به ایمن الزاواهیری – دومین امیر القاعده پس از اسامه بن لادن – کشته شد و حدود دوجین دیگر دستگیر شدند. در میان افراد بازداشت شده ، یک تیم تبلیغاتی AQIS بود که توسط القاعده در کراچی ، پاکستان آموزش دیده بود. این تیم – شامل زن و مرد – وظیفه انجام کمپین های تبلیغاتی مبتنی بر رسانه های اجتماعی را برای القاء و حفظ احساس صبر استراتژیک در بین مبارزان طالبان انجام داد. مأموریت آنها کاهش تأثیر روانشناختی مذاکرات دوحه در حال انجام با ایالات متحده بود ، همان تیم همچنین مسئول انتقال تخصص فنی خود به عناصر طالبان در استان های هلمند و استان های همسایه بود. این تنها تیم القاعده نبود که از طالبان در چنین تلاش هایی حمایت می کرد.
در آوریل 2020 ، اداره ملی امنیت (NDS) – آژانس اطلاعات ملی افغانستان تحت جمهوری – پنج تیم اضافی را که توسط القاعده در استان های مختلف از جمله پکتیکا ، غزنی ، کوندوز ، فریماب و کون فعالیت می کردند ، کشف کردند. این همکاری پس از تصاحب طالبان از افغانستانین اوت سال 2021 تشدید شد. بسیاری از تیم های فنی القاعده ، که در خاورمیانه آموزش دیده بودند ، در چندین استان افغان وارد شدند تا فعالیت های رسانه های اجتماعی را به نمایندگی از طالبان اداره کنند و آموزش اعضای طالبان را که از یک روند سخت امنیتی عبور کرده بودند ، فراهم کند. برخی از گزارش های محرمانه از افغانستانستان نشان می دهد که تیم های القاعده از برنامه های خودکار رایانه ای که به عنوان رباتها به عنوان بخشی از عملیات خود شناخته می شوند ، استفاده می کنند. در حالی که استفاده از چنین رباتها محدود در معرضینستان است ، این گروه از برنامه های مشابه در سایر نقاط جهان نیز استفاده می کند.
نکته قابل توجه ، رهبری طالبان رسماً مرگ آسیم عمر را در عملیات هلمند انکار کرد – مشابه پاسخ آنها پس از اعتصاب ایالات متحدهایمن الزاواهیری در کابل در ژوئیه 2022بشر القاعده به همراه طالبان حتی برای ایجاد تردید در بین خدمات اطلاعاتی منطقه ای قدم برداشتند. در یک مثال ، یک فرمانده طالبان در هلمند پیام را از طریق پیک به یکی از اعضای خانواده عمر در هند ارسال کرد و ادعا کرد که او هنوز زنده است. در نتیجه ، خانواده از برگزاری مراسم تشییع جنازه خودداری کردند. این فریب برخی از آژانسهای اطلاعاتی را وادار كرد تا سؤال كنند كه آیا گزارش های مربوط به مرگ عمر را می پذیرند و وی را از لیست های مراقبتی خود دور می كنند. با این حال ، NDS به طور رسمی مرگ عمر را در اکتبر 2019 ، تقریباً دو هفته پس از این عمل اعلام کرد. این تأیید به دنبال مراحل رسمی ، از جمله تأیید پزشکی قانونی بود. این مورد نشان می دهد که چگونه القاعده و شرکت های وابسته به آن ، ادراکات را برای مجبور کردن آژانس های اطلاعاتی به زباله منابع تأیید می کنند که آنچه را که قبلاً تأیید شده است ، استفاده می کنند. با توجه به ماهیت محدود منابع اطلاعاتی ، چنین حواس پرتی می تواند منجر به هزینه های فرصت شود – آژانس ها را وادار به جلب توجه سایر تهدیدهای اولویت بالاتر می کنند.
عدم تمرکز: “شبکه شبکه”
یک مرحله محاسبه شده دیگر ، که با حمایت از ایمان الزاواهیری اجرا شد ، تبدیل این گروه از یک ساختار سلسله مراتبی متمرکز به “شبکه شبکه” غیرمتمرکز بود. این تغییر استراتژیک به گروه اجازه داد تا پایگاه استخدام خود را متنوع کند.هنگامی که توسط یک دایره کوچک از اعراب از خاورمیانه مسلط شد، القاعده به یک شبکه وسیع تر که شامل هزاران نفر از افراد است که مستقیماً از ایدئولوژی و روایت های آن استفاده می شوند ، تکامل یافت.ابواسب الصوری، یکی از ایدئولوگهای اصلی القاعده ، این مدل غیر متمرکز را پیش بینی کرده و اغلب به عنوان معمار القاعده جدید گفته می شود. این حرکت به طور قابل توجهی پیام و تأثیر جهانی گروه را تقویت کرد. به طور همزمان ، این تعداد افراد موجود در لیست های مراقبتی را در سراسر جهان افزایش داد. تعداد بیشتری از مردم برای نظارت به معنای تقاضای بیشتر در منابع اطلاعاتی بودند ، و بیشتر چشم انداز پیچیده جنگ جهانی علیه ترور را پیچیده می کند. این رویکرد به طور قابل توجهی در توسعه و حفظ مقاومت در میان نقش داشته استاعضای القاعده و مبارزانبشر بدیهی است ، رشد این گروه با وجود تشدید تلاش های ضد تروریسم جهانی ، تأثیر این استراتژی را در تقویت تحول القاعده تأکید می کند.
رویکرد عدم تمرکز ، پایه و اساس تغییر استراتژیک دیگری در القاعده را ایجاد کرد. ایمان الزاواهیری روندی را برای تسهیل تعبیه رهبری القاعده و کادرهای نظامی در شرکت های وابسته و همکاران محلی انجام داد. این به القاعده کمک کرد تا در سایر گروه های تروریستی محلی کم و زیر آب قرار دهد. به عنوان مثال ، در اکتبر سال 2020 ، حرام عبد الراف ، همچنین به عنوان شناخته می شودابو محسین المصری، یکی از رهبران برتر القاعده ، در استان غزنی از افغانستان در حال انجام عملیاتی که توسط NDS انجام شد ، کشته شد. در طی این عمل ، دو نفر از دستیاران وی نیز دستگیر شدند. NDS بعداً فهمید که هر دو دستیار با القاعده و طالبان بیعت دارند. گزارش های اخیر از افغانستان ، که بیعت دوگانه در بین طالبان افزایش یافته و به یک پدیده عادی در گروه های تروریستی در جنوب و آسیای میانه تبدیل شده است. یکی از دستیاران مسئولیت تأمین حمایت و امنیت برای المصری با حمایت از طالبان بود. براساس موادی که در طول عملیات مصادره شده ، المصری مسئولیت ارائه پشتیبانی مالی و تخصص فنی را به چندین گروه طالبان و HQN در غزنی و استان های اطراف بر عهده داشت. یکی از مسئولیت های وی ایجاد انسجام بین فعالیت های Quetta Shura و HQN بود. دستیار دوم ، معروف به زاهد ، پس از چند ماه منتشر شد ، زیرا نام وی در لیست 5،000 طالبان برای آزاد شدن بر اساس توافق نامه صلح به اصطلاح دوحه ایالات متحده بود.
کارشناسان در حال جمع شدن در کنفرانس Cipher Cipher’s Natsecedge 5-6 ژوئن در آستین ، TX برای صحبت در مورد آینده جنگ. بخشی از مکالمه باشید.
حفظ اقتدار: یک رویکرد خطرناک اما مؤثر
در سال 2018 ، اداره ملی امنیت (NDS) دستگیر شدعبدالله منصوربا نام مستعار AKA AKA MASOUM – فرمانده دوم حزب اسلامی ترکستان (TIP) – در طی یک عملیات اطلاعاتی که برای تصرف وی در هنگام سفر از پاکستان به توفگانستان طراحی شده است. به دنبال دستگیری او ،ابو زار البرمی، که مسئولیت مدیریت روابط القاعده با گروه های مختلفی مانند جنبش اسلامی ازبکستان (IMU) ، نوک ، تهریک-طالبان پاکستان (TTP) و سایر سازمان های تروریستی منطقه ای را از طریق یک واسطه با NDS تماس گرفت. او به نظر می رسد همکاری خود را ارائه می دهد ، اما هدف واقعی وی تأمین آزادی انصاری بود. ابو زار برای متقاعد کردن NDS از هویت و اخلاص خود ، از کراچی ، پاکستان سفر کرد ، توفغانستانند در چندین جلسه دبورینگ شرکت کرد. هنگامی که NDS انگیزه های واقعی خود را کشف کرد ، سؤال اساسی مطرح شد: چرا او چنین خطر مهمی را برای انصاری می گیرد؟ جواب دو برابر بود. اول ، به او توسط رهبری القاعده دستور داده بود كه این كار را انجام دهد – با استفاده از فریب برای تسهیل آزادی “برادر مجاهد”. دوم ، القاعده برای ادعای اقتدار و رهبری خود بر شبکه های وابسته نیاز داشت. القاعده گروه هایی مانند طالبان ، شبکه حقانی ، حزب اسلامی ترکستان و سایر سازمان های تروریستی در آسیای مرکزی و جنوبی را پسوند بازوی نظامی خود می داند. بنابراین ، محافظت و توانمندسازی این گروه ها – حتی در ریسک شخصی و عملیاتی بزرگ – را برای حفظ احترام و اقتدار مورد نظر در شبکه جهانی گسترده خود ضروری می داند.
پایان
بقای القاعده تصادفی نیست – این نتیجه تلفیقی عمدی ایدئولوژی ، استراتژی و فریب است. این گروه با رد نقاط عطف متعارف و تعبیه خود در اکوسیستم های شبه نظامی وسیع تر ، در حالی که همچنان به دیدگاه اصلی خود متعهد است ، با فشار جهانی سازگار شده است: “جهاد بی پایان” در پیگیری آخرت. تا زمانی که این ایدئولوژی تحمل شود – از اعتقاد ، پایدار از طریق اتحادها ، و در اشتباه بودن در آن قرار گرفته است – القاعده همچنان یک تهدید مداوم و دست کم گرفته خواهد شد ، نه فقط برای امنیت ملی ، بلکه به درک آنچه که واقعاً تروریسم مدرن را حفظ می کند.
بینش های امنیتی ملی ، چشم انداز و تجزیه و تحلیل در متخصصان محور بیشتر را بخوانید خلاصه رمزنگاری زیرا امنیت ملی تجارت همه است.