در قدیمالایام، در یک روستای دورافتاده واقع در قلب جنگلهای پریشان، زنی شرور به نام هلنا خرافات و اساطیری را با خود به همراه داشت. او اعتاده بود به ترس و تاریکی، و با جادوگریاش تمام مردم روستا را دچار وحشت میکرد. هلنا با قدرتهای خود، اساطیر را به واقعیت تبدیل میکرد و دهان مردم را با ترس و نفرت پر میکرد.
اما یک جوان شجاع به نام رامین، با تصمیمی قاطع به روستا آمد تا با هلنا مقابله کند. او با تمام شجاعت و پایمردی که داشت، به جنگ با هلنا پرداخت و تلاش کرد تا تاریکی را از روستا بیرون کند. در طول این مبارزه، رامین با اساطیر و خرافات بسیاری مواجه شد، اما با ایمان و ارادهی قوی خود، توانست از همه موانع عبور کند.
بیرون زدن هلنا و تاریکی از روستا، به رامین انجام داد که قهرمان و رهبر شجاع والاایمانی اعلام شود و مردم بار دیگر شاداب و خندان شوند. اما رامین هرگز فراموش نکرد که ترس و تاریکی همواره در پیچ و خم زندگی وجود دارد و باید همیشه آماده باشد تا با شجاعت و ارادهای قوی، به مبارزه با آن بپردازد.
با ما در مرشدی همراه شوید و از مداومت در برابر ترس و تاریکی بهره ببرید.
این داستان مستوحات شده از کتاب معروف “اعتیاد به ترس: جادوگری اسطورهای” اثر استفان کینگ است.