جامعه مسلمانان احمدییا در اسپانیا روز چهارشنبه 21 مه 2025 از ساعت 12 تا 14:00 ، یک کنفرانس-کلوکیوم در دانشکده علوم ارتباطی در محوطه UAB در بلاتررا ، سروانیولا دل والس ، بارسلونا برگزار می کند. پذیرش رایگان است ، و یک مزه هندی و پاکستانی در پایان به شرکت کنندگان ارائه می شود.
جامعه احمدییا گزیده ای از مباحثی که در این کنفرانس مورد بحث قرار می گیرد:
امروزه ، به ویژه در ملل غربی و توسعه یافته ، بحث های زیادی در مورد مهاجرت و تأثیر آن بر جوامع وجود دارد. بخش عمده ای از بحث ها بر مسلمانان متمرکز است زیرا این دیدگاه ایجاد شده است که شکاف غیرقابل تحمل بین مسلمانان و سایر اعضای جامعه وجود دارد. برخی از دولت ها و اعضای جامعه از برخورد تمدن ها می ترسند. آنها معتقدند که مسلمانان تهدیدی برای جامعه خود هستند و نمی توانند در جهان غرب ادغام شوند.
مهاجران از بسیاری از کشورها به کشورهای غربی آمده اند ، اما این هجوم مسلمانان است که بیشترین نگرانی و هشدار را ایجاد کرده است. بسیاری از ساکنان بومی می ترسند که مهاجرت گسترده از کشورهای مسلمان تمدن ، فرهنگ و ارزشهای خود را تهدید کند ، که قرن ها تحمل کرده است.

در فصل 2 ، آیه 257 ، قرآن کریم به طور قاطع اظهار داشته است که “هیچ اجباری در دین وجود نخواهد داشت”. ایدئولوژی نفرت انگیز اقلیت کوچکی از به اصطلاح مسلمانان که افراط گرایی را اتخاذ کرده اند ، هیچ ارتباطی با آموزه های قرآن کریم ندارد. در مورد جامعه مسلمانان احمدیه ، ما معتقدیم که تحت هیچ شرایطی اسلام اجازه استفاده از زور یا هر نوع اجبار در گسترش ایمان را نمی دهد.
آیه 37 فصل 4 می گوید:
“و خدا را عبادت کنید و به هیچ شریک زندگی با او بپیوندید ، و با والدین ، و با اقوام ، و یتیمان ، و نیازمندان و همسایه ای که دوست و همسایه ای است که دشمن است ، و همراه با همراهی در سفر و کسانی که دستان راست شما را در اختیار دارند (…)” مهربان باشید.
چگونه این تدریس ، که مسلمانان را به عشق و احترام به والدین خود نیاز دارد ، با هر دین یا ملت دیگری متفاوت است؟ چگونه این آموزش می تواند جامعه غربی را تضعیف کند؟

وقتی صحبت از نیازمندان می شود ، یکی از راه های اساسی برای کمک به آنها از طریق آموزش است. این امر جوانترین اعضای جامعه را که از خانه های شکسته یا از فقر رنج می برند ، امکان پذیر می کند تا خود را از میان بندهای بی بضاعت آزاد کنند. فرصت های جدید برای آنها باز خواهد شد و عاری از ناامیدی و نارضایتی ، این جوانان بزرگ می شوند تا به جای اینکه به زندگی جرم یا فرهنگ باند تبدیل شوند ، به اعضای تولیدی جامعه تبدیل شوند. کشورهای ثروتمند باید به ملل ضعیف جهان کمک کنند تا پایه های محکم خود را بسازند. اگر فقیرترین کشورها بتوانند اقتصادها و زیرساخت های خود را توسعه دهند ، مردم آنها در خانه فرصت هایی دارند و دلایل کمتری برای مهاجرت به خارج از کشور دارند.
بنیانگذار اسلام (صلح و نعمت های خدا بر او) به ما آموخت که اگر شخصی از انسانهای دیگر خود سپاسگزار نباشد ، نمی تواند از خدا سپاسگزار باشد. لازم است که همراه با پرستش خدا ، یک مسلمان تعهدات خود را نسبت به بشریت انجام دهد. اگر مسلمانان به دنبال ادغام ، تحقق تعهدات خود و تلاش برای صلح و بهبود جامعه باشند ، مطمئناً این چیزی است که باید مورد ستایش قرار گیرد ، محکوم یا مجازات شود.
برخی از مردم استدلال می کنند یا معتقدند که به مسلمانان دستور داده می شود “جهاد” را انجام دهند و بنابراین می ترسند که به غرب بیایند و جنگ خشونت آمیز را برای تحمیل تمدن و فرهنگ اسلامی انجام دهند. لازم است روشن شود که ، در دوره اولیه اسلام ، مسلمانان پس از اعلام جنگ به دلیل انجام ایمان خود ، مجبور به دفاع از خود شدند. این جنگهای دفاعی برای محافظت از نهاد دین و دفاع از اصل آزادی اعتقاد جنگیدند. در فصل 22 ، آیات 40-41 ، قرآن کریم بیان می کند که اگر متجاوزان متوقف نشوند ، کلیه کلیساها ، کنیسه ها ، معابد ، مساجد و سایر مناطق عبادت در معرض تهدید جدی قرار می گیرند ، زیرا هدف اصلی کافران مکه این بود که هر اثری از دین را از روی زمین از بین ببرند. این ثابت می کند که اسلام از همه مذاهب محافظت می کند.
در یک مناسبت ، همراهی از پیامبر اکرم (ص) خواسته شد تا به ارتش مسلمان بپیوندد تا بتواند در “جهاد” شرکت کند. پیامبر اسلام (ص) درخواست خود را رد کرد و گفت که از آنجا که والدینش ضعیف بودند ، او باید در خانه بماند ، از آنها مراقبت کند و این را “جهاد” خود در نظر بگیرد. اگر هدف “جهاد” فتح ، خونریزی و جنگ بود ، مطمئناً پیامبر اسلام (ص) پیشنهاد او را می پذیرفت و سعی می کرد ارتش مسلمان را تقویت کند.

یکی دیگر از اتهامات بسیار رایج در جهان غرب این است که مسلمانان به زنان یا حقوق آنها احترام نمی گذارند. لازم به ذکر است که اسلام اولین دینی بود که به زنان حق وراثت ، حق طلاق و سایر حقوق را اعطا کرد. علاوه بر این ، اسلام بر اهمیت زیادی در آموزش دختران و فراهم آوردن فرصتی برای رشد و پیشرفت شخصی تأکید می کند. در فصل 4 ، آیه 20 ، قرآن کریم اظهار داشته است که مردان مسلمان باید با همسران خود با عشق و احترام رفتار کنند. در کشورهای غربی ، یک روز بدون خبر پلیس یا دادگاه ها مجبور به مداخله و برخورد با موارد وحشتناک خشونت خانگی نمی شود. گزارش ها و مطالعات مختلف نشان می دهد که چنین جنایاتی با هیچ دینی مرتبط نیست. بنابراین ، نامگذاری اسلام به عنوان یک دین سوءاستفاده کاملاً ناعادلانه است. اسلام دینی است که افتخار و عزت را بر زنان می بخشد. و هر مردی که با یک زن با ظلم رفتار می کند ، مقصر است که به طور جدی آموزه های اسلام را نقض می کند.

اسلام همچنین پیروان خود را ملزم به احترام به احساسات و عقاید مذهبی افراد دیگر می کند. پیمان مدینه یک تصویر واقعی از این تعلیم بود ، جایی که تورات به عنوان کتاب مقدس قانون یهودیان شناخته و مورد احترام قرار گرفت.
در فصل 24 ، آیه 34 ، قرآن کریم بیان می کند که اگر یک “برده” به دنبال آزادی باشد ، او باید آزاد شود و اگر سهمیه های پولی خاصی تحمیل شده باشد ، باید در اقساط کوچکی که پرداخت آن آسان است ، معقول و قابل پرداخت باشند ، یا اصلاً نباید تحمیل شوند. در دنیای امروز ، “برده داری فیزیکی” جایگزین “برده داری اقتصادی و بندگی” شده است ، که به موجب آن رابطه بین قدرتمندترین ملل روی زمین و ضعیف ترین کشورها شبیه به “استاد و برده” است. به عنوان مثال ، کشورهای ثروتمند وام های مبدل به عنوان بسته های کمک به ملل ضعیف که چاره ای جز پذیرش شرایط تحمیل شده به آنها ندارند ، اعطا می کنند. به طور مداوم ، نرخ بهره فلج کننده تحمیل شده به آنها بدان معنی است که وام های کوتاه مدت منجر به بدبختی و بدهی بلند مدت می شود.
به طور خلاصه ، اسلام تهدیدی برای تمدن غربی یا فرهنگ آن نیست. اگر مسلمانانی وجود داشته باشند که حقوق غیرمسلمانان را غصب می کنند ، فقط به این دلیل است که آنها آموزه های اسلام را رد می کنند ، یا آنها را کاملاً نادیده می گیرند. آنها اسلام را نادیده می گیرند و فقط موفق می شوند نام بی پروا خود را بدنام کنند.
به جای صحبت کردن در مورد برخورد تمدن ها یا افزایش تنش های غیر ضروری بین جوامع مختلف ، باید از حمله به آموزه های دینی دیگران خودداری کنیم. به جای تلاش برای تحمیل محدودیت در بیان ایمان ، باید بدانیم که همه ما بخشی از یک نژاد بشر هستیم که بیشتر از گذشته در ارتباط است. ما باید تنوع خود را در آغوش بگیریم و روی ایجاد وحدت تمرکز کنیم تا صلح بلند مدت بتواند در جهان به خود جلب شود. با این حال ، امروز ، ما برعکس می بینیم: هر دو کشور مسلمان و غیر مسلمان منافع خود را بالاتر از منافع جهان قرار می دهند و برای رسیدن به اهداف خود از همه مرزهای انصاف و اخلاق عبور می کنند.

یادآور روزهای تاریک گذشته ، بلوک ها و اتحادهای مخالف تشکیل شده اند ، و به نظر می رسد که جهان به خود تخریب خم شده است. بسیاری از کشورها دارای بمب هسته ای و سایر سلاح های مخرب هستند که پتانسیل نابودی تمدن را همانطور که ما می دانیم دارند. چه کسی می تواند تضمین کند که هرگز از این سلاح ها استفاده نمی شود ، یا اینکه به دست اشتباه نرسند؟ تنها چیزی که طول می کشد یک محاسبه اشتباه یا یک قدم دروغین برای خصومت ها برای رها کردن غیرقابل تصور است. عواقب چنین جنگی غیرقابل تصور است ، اما به جرات می توان گفت که جهان هرگز دوباره یکسان نخواهد بود.
بنابراین ، به جای اینکه شعله های نفرت را تحریک کنیم ، چه بر اساس اختلافات مذهبی یا قومی و چه اهداف سیاسی ، باید علائم هشدار دهنده را بشناسیم و نگرش خود را قبل از اینکه خیلی دیر شود تغییر دهیم.

بگذارید همه ما بدون در نظر گرفتن اختلافات خود متحد شویم و با روحیه احترام متقابل ، تحمل و محبت به صلح جهانی و آزادی اعتقاد کار کنیم.