وضعیت امنیتی در خاورمیانه نشانگر واقعیت های سخت مبارزه با قدرت و پیامدهای تلاش هژمونی منطقه ای است.نادیم احمد مونکالنشان می دهد که اسرائیل چگونه از ناپایداری نسبت به تسلط بر تسلط سوء استفاده می کند ، در حالی که محدودیت پیش بینی شده ایران آسیب پذیری های عمیقی را نشان می دهد. با افزودن رویکرد مبهم ایالات متحده ، فضای ثبات طولانی مدت در حال کاهش است
حداکثر رساندن امنیت و توهم محدودیت
تشدید اخیر در خاورمیانه ، از جملهاعتصاب ایالات متحدهدر مورد تأسیسات هسته ای ایران به دنبال حملات اسرائیل ، استدلال واقع گرایانه تهاجمی مبنی بر اینکه ایالت ها بازیگران حداکثر قدرت در یک سیستم بین المللی آنارشیک هستند ، برجسته می کند. برای اطمینان از بقای آنها ، آنها به دنبال هژمونی منطقه ای هستند. حملات اسرائیل در غزه ، سوریه و لبنان تلاش برای به حداکثر رساندن قدرت و امنیت از طریق حملات و تشدید نامتناسب است.
با این حال ، در میان این وضعیت تهاجمی ، لفاظی محدودیت همچنان به شکل گفتمان دیپلماتیک ادامه می یابد. ایالت ها غالباً برای حفظ مشروعیت و مدیریت واکنش های بین المللی از محدودیت استفاده می کنند. با این حال ، چنین محدودیتی ممکن است تاکتیکی باشد نه واقعی – مکث استراتژیک در پیگیری گسترده تر از بازدارندگی. ایران ، در ضعیف ترین خود از سال 1979 ، خود را به عنوان یک قدرت مسئول پیش بینی کرده است. آن راوضعیت محدودیتدر خدمت روایت داخلی و مدیریت بین المللی تصویر است. با این حال ، این محدودیت های تحمیل شده توسط بحران های داخلی کشور و فشارهای اقتصادی را نیز نقاب می کند.
ابهام واشنگتن و تبلیغات ایران
از زمان بازگشت دونالد ترامپ ، سیاست خارجی ایالات متحده نامنظم است. با این حال ، یک اصل بدون تغییر باقی مانده است: هیچ دولت اجازه نمی دهد ایران بر خاورمیانه مسلط شود. رویکرد ترامپ نمایش های تئاتری قدرت را می آمیزد و ادعا می کند که از جنگ های طولانی مدت جلوگیری می کند ، اما در صورت مصلحت سیاسی ، تسلط پروژه ها را نشان می دهد.
این اصل توضیح می دهد که چرا اعتصاب به تأسیسات هسته ای ایران ، در میان مذاکرات هسته ای با تهران ، نمایش نیرویی با نتایج نامشخص بود. گزارش های متناقض این آسیب را احاطه کرده است. اطلاعات اسرائیلی ادعا می کند که این حملات تضمین کرده است که برنامه هسته ای ایران حداقل تا چند سال به تأخیر افتاده است. مقامات ایرانی روایت های متناقض را ارائه می دهند ، و عمداً سردرگمی می کنند. رهبر عالی ایران از میزان خسارت چشم پوشی کرد. سایر مقامات ایرانی آسیب قابل توجهی به تسهیلات هسته ای تأیید کرده اند. چنین پاسخ متناقض بخشی از استراتژی تبلیغاتی ایران است. رژیم آن با هدف پیش بینی موضع اندازه گیری شده در مرحله بین المللی ، حمایت داخلی را تجمع می کند.
حملات ایالات متحده به ایران حمایت داخلی از رژیم ایران را تقویت کرده ، سرکوب دولت را توجیه کرده و دلیل منطقی ایران را برای پیگیری بمب تیزتر کرده است
حملات به ایران باعث تقویت حمایت داخلی از رژیم ، سرکوب های توجیه شده (بیش از 700 دستگیری به اتهام جاسوسی) شده است و دلیل منطقی ایران را برای پیگیری بمب تیزتر کرد. مانند درگیری های گذشته ، رژیم ایران از بحران فعلی برای ادغام قدرت و مجدداً منافع امنیتی بلند مدت خود استفاده می کند.
کتاب بازی منطقه ای اسرائیل
ادعا اسرائیل فراتر از ایران است. در سراسر لبنان و سوریه ، این استراتژی گسترده تر برای تغییر شکل مجدد نظم امنیت منطقه ای ، ایجاد مناطق بافر دائمی ، تضعیف حالت های خصمانه و توجیه مداخلات به بهانه محافظت از اقلیت ها است.
اخیردرگیری در استان سوئیدا سوریهبین دروزی و بادیهین بیش از 300 کشته شد. اسرائیل به سرعت حملات هوایی را در وزارت دفاع سوریه آغاز کرد و ادعا کرد که از Druze دفاع می کند. این توجیهات ، که توسط رهبران و وزیران اسرائیلی دروز تکرار شده است ، به ایجاد مشروعیت برای عملیات نظامی کمک می کند. Druze با روابط عمیق خود با ارتش و سیستم سیاسی اسرائیل ، برای این روایت اساسی است.
در سرتاسر لبنان و سوریه ، اسرائیل استراتژی گسترده تری برای تغییر شکل مجدد دستور امنیت منطقه ای را به نفع خود دنبال می کند
اما واقعیت این است که اسرائیل می خواهد چشم انداز امنیتی را به نفع خود تغییر دهد. از زمان سقوط رژیم بشار اسد ، اسرائیل صدها حمله هوایی را در سوریه آغاز کرده است. این بخش های زیادی از زیرساخت های نظامی این کشور را نابود کرده و اکنون سرزمین فراتر از خط آتش بس 1974 را اشغال می کند. هدف نتانیاهو واضح است: بافرهای امنیتی دائمی و تسلط نظامی. در اخیرجلسه ویژهژنرال های اسرائیلی به رهبری رئیس ستاد عمومی IDF ، ژنرال های اسرائیلی حتی خواستار مناطق بافر در امتداد مرزهای اسرائیل ، به ویژه در مناطقی در نزدیکی کوه هرمون و جابل الدروز شدند.
اقدامات اسرائیل در لبنان
همین منطق اقدامات اسرائیل را در لبنان سوق می دهد. تحت فشار از درون ، حزب الله تضعیف می شود. اسرائیل حملات در آنجا را نیز تشدید کرده است ، و آنها را به عنوان دفاعی اما با هدف تضعیف دشمنان منطقه ای خود قرار داده است.
در همین حال ، بازیگران و رهبران منطقه ای ابراز نگرانی کرده اند. رهبران برتر Druze لبنان ، از جمله ولید جامبلات و تالال ارسلان ،درگیری اسرائیلی در سوریه رد شدبشر Türkiye ، اردن و ایالات متحده به کارگزاری آتش بس در Sweida کمک کردند. و حتی در دولت ترامپ ، اصطکاک وجود دارد. طبق گزارش ها ، ترامپ ، که از دولت انتقالی سوریه تحت عنوان رئیس جمهور الشارا حمایت می کند ،ابراز نارضایتیدر اقدامات بی ثبات کننده اسرائیل.
با این وجود ، اسرائیل همچنان به بهره برداری از نوسانات سیاسی و به تأخیر انداختن بهبود سوریه ادامه می دهد. با ایجاد مداخلات نظامی به عنوان بشردوستانه یا پیشگیرانه ، وضعیت هژمونیک خود را تقویت می کند و تلاش های دیپلماتیک کشورهای حوزه خلیج فارس را برای کاهش تنش و بازگرداندن ثبات تضعیف می کند.
سقوط استراتژیک و تجزیه سیستمیک
خطر گسترده تر این است که این الگوهای نیروی کنترل نشده و توجیه سیستمیک در حال از بین بردن هنجارهای بین المللی است. ایران هیچ انگیزه ای برای اعتماد به کانال های قانونی یا دیپلماتیک نمی بیند. اسرائیل برای نقض قوانین بین المللی با عواقب ملموس روبرو نیست. و ایالات متحده ، علی رغم تغییر لفاظی ، همچنان حاضر به مهار نزدیکترین متحد خود نیست.
همانطور که ایران و اسرائیل از مواضع اجباری استراتژیک عمل می کنند-یکی برای زنده ماندن ، دیگری برای تسلط-فضایی برای کاهش فشار
همانطور که ایران و اسرائیل از مواضع اجباری استراتژیک-یکی برای زنده ماندن ، دیگری برای تسلط-عمل می کنند-فضای برای کاهش فشار. در صورت عدم وجود ابتکارات معتبر دیپلماتیک و حقوق بین الملل مؤثر ، محاسبه اشتباه همچنان یک تهدید مداوم است.
درگیری ایران و اسرائیل و اقدامات اسرائیل در منطقه نقص های خطرناکی را در سیستم بین المللی ما و نیاز فوری به اجرای قوانین بین المللی با مکانیسم های واقعی قبل از وقوع بحران دیگر نشان می دهد. در میان تشدید رقابت بزرگ قدرت ، درگیری قبلاً یک سابقه خطرناک ، افزایش تنش ها و تشدید بی ثباتی در سایر نقاط جهان را تعیین کرده است.