از زمان بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان ، کنفرانس های بی شماری منطقه ای و بین المللی برای ارزیابی وضعیت این کشور و تعیین چگونگی تعامل با طالبان تشکیل شده است. کشورهای غربی ، که از طریق سازمان ملل متحد کار می کنند ، با روند دوحه پیش رو دارند ، در حالی که قدرت های منطقه ای مانند روسیه و چین با تأکید بر فرمت مسکو و جلسات سازمان همکاری شانگهای (SCO) ، ابتکارات جداگانه ای را دنبال کرده اند. در همین حال ، خود افغان ها در دام سیاسی ، حقوقی و بشردوستانه به دام می افتند. تحلیلگران هشدار می دهند که رقابت بین قدرتهای جهانی و منطقه ای برای نفوذ بر طالبان نه تنها موضع این گروه را تقویت کرده بلکه افغان های عادی را نیز از تصمیمات مربوط به آینده خود دور کرده است. آنها تأکید می کنند که طالبان ، که از هیچ وظیفه ای محبوب برخوردار نیستند ، نباید به کانون دیپلماسی منطقه ای و بین المللی سطح بالا تبدیل شوند. Unama نقشه راه را برای آینده افغانستان تشریح کرده است. با این حال ، وزیر امور خارجه روسیه چارچوب دوحه را رد کرده و تأکید کرده است که مسائل افغانستان از طریق قالب مسکو و SCO اداره می شود.
رقابت بین قدرتهای بزرگ – از قطر تا روسیه – برای شکل دادن به طالبان این گروه را به قطب چانه زنی سیاسی برای بازیگران منطقه ای و جهانی تبدیل کرده است. در حالی که مردم افغانستان با بحران های بشردوستانه ، سرکوب و جابجایی گسترده دست و پنجه نرم می کنند ، مذاکرات بین المللی بدون مشارکت آنها و به نفع گروهی که فاقد مشروعیت داخلی و بین المللی هستند ، پیش می روند.
از دوحه تا مسکو: دو مسیر ، یک هدف
مفسران خاطرنشان می کنند که قالب دوحه در ابتدا برای ایجاد بستر گفتگو بین طالبان و جامعه بین المللی در نظر گرفته شده بود ، اما این امر تا حد زیادی به یک تریبون برای مذاکره مستقیم با طالبان تبدیل شده است نه در مورد افغانستان. آنها می افزاید: قالب مسکو به دنبال این بوده است که روسیه را در مدیریت بحران افغانستان نقش فعال تری داشته باشد ، اما چنین رقابت به طور موثری طالبان را بدون داشتن نتیجه برای مردم افغانستان مشروعیت داده است.
دکتر زاکر حسین ارشاد ، استاد دانشگاه بخارست و رهبر حزب شهروندان افغانستان (ACP) می گوید هر روز هشتم این که قالب های مختلف بیش از آنچه در حل و فصل بحران افغانستان به برنامه های بازیگران بین المللی خدمت می کنند ، خدمت می کنند. وی معتقد است ، اگرچه افغانستان به عنوان مسئله اصلی مورد استفاده قرار می گیرد ، اما هر طرف از کانون توجه درگیری افغانستان برای پیشبرد منافع منطقه ای تعریف شده در ساختارهای قدرت جهانی گسترده تر استفاده می کند.
ارشاد می گوید ، تجربه تاریخی به وضوح موارد بسیاری از سوء استفاده از آشفتگی افغانستان را نشان می دهد. وی با استناد به اظهارات اخیر وزیر دفاع پاکستان ، خواجه محمد آصف ، وی ادعا می کند که کشورها با حسن نیت عمل نمی کنند. قدرتهای منطقه ای و جهانی با بزرگنمایی و پیچیده کردن مشکلات افغانستان ، اهداف خود را دنبال می کنند. وی هشدار می دهد ، تا زمانی که این بازیگران از تحریک ناپایداری افغانستان سود استراتژیک کسب کنند ، هیچ یک از این قالب ها به پایان دادن به بحران کمک نمی کنند. در عوض ، آنها عمیق تر و طولانی تر می شوند.
رهبر حزب می افزاید: در حالی که فرمت ها ظاهراً بر “مدیریت بحران” تمرکز دارند ، هدف واقعی آنها محافظت از منافع حامیان مالی آنها تا زمانی که بتوانند کنترل را حفظ کنند. او معتقد است که تنها راه حل بادوام ، بازگرداندن نقش افغان ها و این است که آنها را قادر می سازد تا در جهت تعیین آینده خود اقدامات موثری انجام دهند – در واقع با بسیج جریان های سیاسی که حداقل یک درجه از اعتماد عمومی را بر اساس سوابق خود حفظ می کنند.
Azimullah Warsaji ، شارژ سابق سفارت افغانستان در دوحه ، به همین ترتیب می گوید هر روز هشتم اینکه هرگونه مذاکره در مورد افغانستان که مردم آن را مستثنی می کند ، به طور طبیعی به طالبان خدمت می کند. درست همانطور که قطر متهم به همکاری با طالبان است ، او می گوید ، روسیه و متحدین آن نیز برای محافظت از منافع خود ، تبادل اطلاعات و همکاری با طالبان در زمینه امنیت ، این گروه را درگیر می کنند. در هر دو مسیر ، افغان ها غایب هستند و ایالت ها فقط با علاقه به نفع خود با طالبان تعامل دارند.
دیپلمات پیشین خاطرنشان می کند که روسیه و شرکای آن هرگونه برنامه بدون حمایت را به عنوان یک طرح غربی می دانند که با منافع آنها مغایرت دارد. وی به یاد می آورد که نقشه راه سازمان ملل متحد که توسط هماهنگ کننده ویژه سابق دبیر کل تهیه شده است با مخالفت مشترک روسیه ، چین و طالبان روبرو شده است.
ورشجی می افزاید: مسکو فاقد منابع مالی برای مطابقت با هزینه های قطر در قالب مسکو است. با سرمایه گذاری زیاد ، دوحه در پیروزی در حمایت غربی از روسیه موفق تر بوده است. وی توضیح می دهد که روسیه به دنبال یک راهرو زمینی از طریق افغانستان به جنوب آسیا و ایران برای احیای تجارت انرژی محدود شده توسط تحریم های اروپایی است. مسکو با طالبان در مورد امنیت ، به ویژه در برابر دولت اسلامی همکاری می کند-اما به این گروه پیشنهاد داده است که امتیازات بزرگی داشته باشد. روسیه تنها در حالی که متعهد به احترام به تحریم های شورای امنیت سازمان ملل است ، نامگذاری طالبان را به عنوان یک سازمان تروریستی “به طور موقت” به حالت تعلیق درآورد.
در حاشیه نقشه راه Unama ، شهروندان افغانستان را به دنبال دارد و باعث تحریک فعال می شود
ائتلاف بی شماری از طرفداران حقوق بشر افغانستان ، جنبش های زنان و اعتراض آمیز و گروه های جامعه مدنی بیانیه ای صادر کرده است که ابراز نگرانی از نقشه راه Unama دارد. آنها خواستار تعلیق کامل این طرح و یک بازنگری جامع با محوریت حقوق بشر ، حاکمیت قانون و مشارکت واقعی عمومی هستند. در این بیانیه هرگونه شناخت طالبان به عنوان یک بازیگر سیاسی یا دیپلماتیک رد می شود و اظهار داشت که نقض حقوق مستند و مداوم این گروه ، محرومیت سیستماتیک زنان ، سرکوب و ایجاد رژیم جنسیتی-آپارتاید آن را از مشروعیت سیاسی و بین المللی می کشد.
خواسته های آنها عبارتند از: مشارکت تضمین شده ، مساوی ، شفاف و مستقل زنان و جامعه مدنی افغانستان در کلیه فرایندهای سیاسی ، حقوقی ، نظارت و تصمیم گیری در مورد آینده کشور. ایجاد یک مکانیسم چند جانبه مستقل برای نظارت بر اقدامات طالبان و درگیری UNAMA. و پایان دادن به ابزارهای کمکهای بشردوستانه برای اهداف سیاسی ، همراه با بازگشت به اناما به بی طرفی بشردوستانه و حمایت مؤثر از قربانیان واقعی.
این فعالان بیشتر بر حمایت پایدار و صریح سازمان ملل ، دولت ها و نهادهای بین المللی سازمان های جامعه مدنی افغانستان ، رسانه های آزاد و صدای مستقل مردم افغانستان ، که آنها آنها را تنها پایه و اساس قانونی برای بازسازی کشور توصیف می کنند ، تأکید می کنند.
نقشه راه Unama و مخالفت روسیه
هر روز هشتم اخیراً نسخه ای از نقشه راه پیشنهادی Unama را به دست آورده است که قرار است در جلسه آینده در دوحه ارائه شود. این سند نشان می دهد که Unama قصد دارد به صلح برسد و دوباره افغانستان را به جامعه بین المللی بازگرداند. براساس این مأموریت ، این طرح برای پرداختن به موضوعات مشخص شده در ارزیابی مستقل از هماهنگ کننده دبیر کل طراحی شده و یک چارچوب منسجم و مکانیسم مشاوره ای را برای تعامل ارائه می دهد.
در همین زمان ، سرگئی لاوروف ، وزیر امور خارجه روسیه ، از روند دوحه انتقاد کرده و اصرار دارد که مسائل افغانستان از طریق قالب مسکو و SCO حل شود. وی در یک کنفرانس مطبوعاتی در ازبکستان صحبت کرد ، وی مسیر دوحه را ناکارآمد رد کرد.
لاوروف اظهار داشت: “SCO مکانیسم مناسبی دارد که ما به طور فعال از آن استفاده می کنیم. تراز کردن این چارچوب ها به مقامات افغانستان (طالبان) کمک می کند تا توصیه های ارائه شده توسط کشورهای همسایه را بهتر درک کنند.
می توانید نسخه فارسی این گزارش را در اینجا بخوانید: