راهی به سوی شرق: الهامگرفته از ازرا پاوند و تأثیرات شرقی در اشعارش
در شهر باستانی اصفهان، جایی که زایندهرود همچون رگهای تاریخ میتپد، پیرمردی به نام میرزا در کنار پل خواجو نشسته بود. دستانش، که بر اثر سالها نوشتن مورو شده بود، برگهای زردرنگ کاغذ را نوازش میکرد. او شاعری بود که نه تنها به زبان فارسی، بلکه به زبان قلب انسانها سخن میگفت. میرزا از جوانی شیفتهٔ اشعار ازرا پاوند، شاعر آمریکایی که از فرهنگ شرقی الهام گرفته بود، شده بود. پاوند، با شعری مانند “در ایستگاه مترو” که در آن تصاویر زنده و لحظهای را بهکار میبرد، تأثیر عمیقی بر میرزا گذاشته بود.
میرزا در شعرهایش، همچون پاوند، از تصاویر موجز و پراحساس استفاده میکرد. او بر این باور بود که شعر باید همچون نقشهای بر روی فرش ایرانی، هر تار و پودش معنایی عمیق داشته باشد. در یکی از اشعارش نوشته بود:
“پل خواجو، ای تصویر زمان،
رود را در آغوش میگیری و خاطرهها را با خود میبری.
من در سکوت تو، صدای شرق را میشنوم.”
میرزا، مانند پاوند، به دنبال احیای فرهنگهای قدیمی و پیوند آنها با جهان مدرن بود. او در اشعارش از مفاهیم عرفانی شرقی، همچون وحدت وجود و سفر روح، الهام میگرفت. اما همیشه سعی میکرد این مفاهیم را به زبانی ساده و جهانی بیان کند تا هر خوانندهای، از هر فرهنگ و زبانی، بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
با ما در مرشدی همراه شوید
میرزا هر جمعه شب در کنار پل خواجو جمعی از جوانان را دور خود جمع میکرد و برای آنها از شعر و هنر میگفت. او به آنها یاد میداد که چگونه از فرهنگ و تاریخ خود الهام بگیرند و آن را با جهان امروز پیوند بزنند. او معتقد بود که شعر و هنر، پلی میان گذشته و آینده است و هر کس میتواند با خواندن و نوشتن، در ساختن این پل سهیم باشد.
تصویر بالا تزئینی است، ولی یادآور زیبایی و عمق فرهنگ شرقی است که در اشعار میرزا و ازرا پاوند تجلی یافته است.