او چند ماه آینده برای اروپا و آسیای جنوب شرقی و شاید برای کل جهان تعیین کننده است. یک فرصت منحصر به فرد به آرامی شکل می گیرد ، یک فضای نادر که در آن برخی از تفکرات دور می تواند پایه و اساس را برای یک نظم جهانی قوی تر و واقعاً چند قطبی فراهم کند.
در دوره ای از بی ثباتی خطرناک و افزایش خطرات ژئوپلیتیکی ، این دو منطقه مجزا پتانسیل ایجاد انگیزه به پویایی جدید را دارند که به طور قابل توجهی با همکاری پیشرفته منطقه ای تقویت می شود. مباحث سطح بالا اخیر این پتانسیل را تأکید می کند: نماینده بالا/معاون رئیس جمهور ، کاجا کلالاس سخنرانی قدرتمندی را در 32 مین مجمع منطقه ای آسه آن در کوالالامپور ارائه داد و بر نقش مهم همکاری و اعتماد تأکید کرد ، در حالی که رئیس جمهور اندونزی پرابوو، در سفر خود به دفتر مرکزی اتحادیه اروپا در بروکسل ، ستایش های زیادی را برای اروپا ارائه داد و اهمیت استراتژیک آن و به ویژه اعتبار دموکراتیک آن را برجسته کرد.
با توجه به چشم انداز جهانی فعلی ، ارزشهای اساسی همکاری و اعتماد ، همراه با تمام اصول زیربنایی آنها ، تا حد زیادی مورد ارزیابی و کم ارزش باقی مانده است. در عصری که نیروهای غالب غالباً قوانین را دیکته می کنند ، و نه فقط به ارقامی مانند دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده ، چند قطبی واقعی لازم است.
آرزوی جهان برای چند جانبه واقعی است که بر اساس قانون اصولی و عادلانه ساخته شده است. این بسیار ساده است که نیاز فوری به یک ترتیب چند قطبی تر را بدون اینکه ابتدا ادعا کنیم که اصول و مقادیر اصلی خاصی هرگز نباید به خطر بیفتد ، بسیار ساده است. همانطور که می دانیم ، حتی حاکمیت قانون می تواند ناعادلانه باشد وقتی که از حقوق بین المللی بشر چشم پوشی و پایین می آورد.
اتحادیه اروپا و ASEAN ، علی رغم نواقص آنها ، این امکان را دارند که زمینه را برای چشم انداز چند جانبه گرایی فراهم کنند که با این نظم بین المللی ایده آل هماهنگ تر باشد. اتحادیه اروپا ، یک کنفدراسیون پیچیده ، هنوز هم کارهای داخلی قابل توجهی برای اصلاح و تقویت خود دارد.
در حالی که سابقه حقوق بشر آن اغلب به عنوان یک الگوی عمل می کند ، کاستی های غیرقابل انکار همچنان ادامه دارد. علیرغم حمایت مداوم و پذیرایی از حقوق بشر ، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن هنوز از تحقق کامل دیدگاه بلندپروازانه خود نسبت به جامعه ای که حقوق بشر به همان اندازه برای همه رعایت می شود ، دور نیستند. برعکس ، ASEAN هرگز از اصول اخلاقی سطح بالا ایجاد نشده است. این هرگز با حمایت و احترام به حقوق بشر و آرزوهای دموکراتیک خود ، مأموریت متحد کردن مردم را انجام نداد. پیدایش آن عمل گرایی خالص بود ، زیرا پنج عضو بنیانگذار آن در درجه اول برای جلوگیری از درگیری ها و درگیری هایی که می توانست از کنترل خارج شود ، جمع می شدند.
در نتیجه ، دموکراسی و حقوق بشر هرگز در صدر برنامه های اعضای ASEAN نبودند و باعث می شد اعضای بلوک اولیه بدون توجه به سوابق دموکراتیک خود ، همسالان را بپذیرند.
با این وجود ، این دو گروه از ملت ها شانس مهمی برای کمک به جعل نظم جهانی جدید دارند ، جایی که منطقه گرایی ارزش دارد و به عنوان یک شتاب دهنده قدرتمند برای توسعه متقابل و بهزیستی شناخته می شود. هیچ راه بهتری برای عملیاتی کردن آرزوهای نظم جهانی متعادل تر ، همانطور که توسط ابتکاراتی مانند گروه 20 دنبال می شود ، از طریق مشارکت نزدیک بین بلوک های منطقه ای وجود ندارد.
این بدان معناست که نه تنها روابط نزدیکتر بین آسه آن و اتحادیه اروپا را تقویت می کند بلکه تشویق آسه آن را نیز ترغیب می کند تا از رهبری اتحادیه اروپا در ایجاد حضور اساسی جهانی تر پیروی کند. ASEAN می تواند ارتباطات جدیدی را با اقیانوس آرام ، آفریقا و آمریکای لاتین ایجاد کند ، در حالی که همچنان بر پیشرفت های ریاست مالزی امسال با ملل خلیج فارس ادامه می یابد.
ملل جنوب شرقی آسیا ، از طریق ASEAN ، می توانند این مشارکت های جدید را با استفاده از ابتکارات قدرت نرم دنبال کنند و گروه های همسالان خود را در سراسر جهان با تشکیل انجمن ها و صدور تحقیقات مشترک در مورد موضوعات مهم دوران ما ، از گرم شدن کره زمین گرفته تا هوش مصنوعی درگیر کنند. اتحادیه اروپا مطمئناً می تواند در چنین تلاش هایی از ASEAN پشتیبانی کند.
علاوه بر این ، بیایید از پیامدهای گسترده تر توافق نامه مشارکت اقتصادی اقتصادی اتحادیه اندونزی و اروپایی (IEU-CEPA) که در سفر پرابوو به بروکسل اعلام شد ، غافل نشویم. این معامله صرفاً یک پله پله به سمت توافق منطقه ای گسترده تر بین اتحادیه اروپا و ASEAN است.
با این حال ، این هدف بزرگتر به زمان نیاز دارد. در ضمن ، اروپایی ها نقش اساسی دیگری دارند: کمک به طراحی و اجرای ابتکارات مشخص که می تواند واقعاً تخیل شهروندان را در جنوب شرقی آسیا ضبط کند. در حال حاضر ، بلندپروازانه ترین پروژه منطقه ای ASEAN شامل ایجاد یک شبکه برق مشترک است.
دروازه جهانی اتحادیه اروپا ، با تمرکز بر زیرساخت ها و مشارکتهای انتقال انرژی فقط ، می تواند تحولات ملموس تری نیز به همراه آورد. حتی اگر این ابتکارات همیشه پر زرق و برق نباشند ، آنها مزایای عملی را برای مردم منطقه ارائه می دهند ، اما بیشتر مورد نیاز است.
آسیایی های جنوب شرقی باید درک خود را بیشتر به عنوان “حوزه انتخابیه” متحد ، بخشی از یک پارچه مشترک آغاز کنند. اتحادیه اروپا چندین سال است که از پروژه های آموزش عالی پشتیبانی می کند ، یک منطقه عملی ایده آل برای ایجاد هیجان در بین نسل های جدید شهروندان جنوب شرقی آسیا است. این فقط یک نمونه از پیامدهای عملی یک همکاری پیشرفته بین دو منطقه است.
با این حال ، فرصت های بیشتری برای ASEAN و اتحادیه اروپا لازم است تا در بحث های استراتژیک در مورد منافع مشترک شرکت کنند ، از تجارت و اقدامات آب و هوایی گرفته تا وضعیت پیچیده دریای چین جنوبی. این مؤثرترین روش برای راه اندازی مجدد همکاری های اصولی در عصری است که افراد قوی اغلب به دنبال تسلط هستند.
در اینجا ، کشورهایی مانند مالزی ، اندونزی ، سنگاپور و فیلیپین می توانند برای گفتگوی بسیار قوی تر فشار بیاورند. اگر رئیس جمهور پرابوو واقعاً از احساسات بیان شده در سخنرانی خود با رئیس جمهور کمیسیون اروپا اورسولا فون دره لین پیروی کند ، پس ایجاد تعامل سطح بالا بین این دو بلوک نباید دشوار باشد.
و اگر یک اجماع کامل در بین همه اعضای ASEAN برای چنین همکاری پیشرفته با اتحادیه اروپا بلافاصله قابل دستیابی نباشد ، رئیس جمهور Prabowo می تواند ائتلافی از ملل مایل را در جنوب شرقی آسیا هدایت کند ، سناریویی که در اتحادیه اروپا غیر معمول نیست.
اتحادیه اروپا همچنین باید به طور مستقل قدم های مشخصی برداشته باشد. اول ، باید یک نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای ASEAN ، شخصی که دارای قد و قامت یک رئیس سابق دولت است ، منصوب کند. اگر چنین نمایندگانی برای مناطقی مانند ساحل و دریاچه های بزرگ وجود داشته باشد ، هیچ دلیلی وجود ندارد که یک نفر را منحصراً روی جنوب شرقی آسیا متمرکز کنیم.
دوم ، اطمینان از اینكه فون دره لین و آنتونیو كاستا ، رئیس شورای اروپا ، می توانند در ماه نوامبر در اجلاس آسه آسه آن شرکت كنند ، بسیار مهم است. آنچه پیش بینی می شود ، یک گردهمایی دوره ای از همه روسای دولت از اتحادیه اروپا و ASEAN است.
اگر هر دو جنوب شرقی آسیا و اروپا آرزو کنند که با هم پیشرفت کنند ، آنها باید هر کاری را که لازم است برای تقویت اعتماد و همکاری انجام دهند. این دو عنصر علیرغم چالش های فعلی و نیروهای مختل کننده ، مهمترین ارز در نظم بین المللی هستند.
***
نویسنده یک نویسنده مستقل است که به حقوق بشر ، دموکراسی و ادغام منطقه ای در آسیا اقیانوس آرام توجه می کند.