در سالهای اخیر ، سیاست های دفاعی اروپا دستخوش تغییر قابل توجهی شده است. دونالد رئیس جمهور ایالات متحده انتقاد ترامپ از ناتو و فشار وی بر کشورهای اروپایی برای افزایش هزینه های دفاعی ، در حال تغییر شکل استراتژی های امنیتی قاره است. اکنون اروپا بدون تکیه بر اراده واشنگتن اقدامات جدی تری برای تقویت توانایی های نظامی خود انجام می دهد.
ترامپ خواستار این شد که اعضای ناتو هزینه های دفاعی خود را به 5 ٪ از تولید ناخالص داخلی خود (تولید ناخالص داخلی) افزایش دهند. در حالی که این تماس واکنش های متفاوتی را در سراسر قاره برانگیخت ، برخی از کشورها به طور قابل توجهی هزینه های نظامی خود را افزایش دادند. به عنوان مثال ، لهستان 4.12 ٪ از تولید ناخالص داخلی خود را به دفاع اختصاص داده و آن را در صدر اعضای ناتو قرار می دهد. رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون تأکید کرد که اروپا باید هزینه های دفاعی خود را در ناتو بین 3 تا 3 ٪ از تولید ناخالص داخلی افزایش دهد ، در حالی که آلمان ، تحت صدراعظم جدید خود فردریش مرز ، به دنبال تقویت ظرفیت نظامی مستقل خود است. به ویژه ، حرکت بالقوه آلمان برای ایجاد بازدارندگی هسته ای خود در سراسر اروپا طنین انداز شده است.
اتحادیه اروپا همچنین به این تحول پاسخ می دهد. رئیس جمهور کمیسیون اروپا ، اورسولا فون دره لین ، با هدف تقویت امنیت قاره با دستیابی به سلاح های تولید شده اروپایی ، یک صندوق دفاعی 150 میلیارد یورو (162 میلیارد دلار) را برای تقویت ظرفیت نظامی اتحادیه اروپا پیشنهاد داد.
یکی از برجسته ترین عناصر این تغییر ، تلاش های سوئد برای تقویت توانایی های مستقل دفاعی و فضایی آن است. به عنوان جدیدترین عضو ناتو ، سوئد قصد دارد هزینه های دفاعی خود را به 2.6 ٪ از تولید ناخالص داخلی افزایش دهد و در عین حال نقش فعال تری در بخش فضایی نیز داشته باشد. پایگاه موشک Kiruna و راه اندازی اولین ماهواره ارتباطات نظامی سوئد نمادی از سرمایه گذاری رو به رشد اروپا در صنعت فضایی است. سوئد آشکارا اظهار داشته است که اروپا باید حتی بدون تکیه بر ایالات متحده ، روابط دفاعی خود را در ناتو تقویت کند.
در همین حال ، کشورهایی مانند پرتغال شروع به زیر سوال بردن وابستگی نظامی خود به رویکرد غیرقابل پیش بینی ترامپ ایالات متحده به ناتو کرده اند و باعث شده است که پرتغال تجدید برنامه ریزی شده برای خرید برنامه ریزی شده خود از جت های جنگنده F-35 را بررسی کند. به همین ترتیب ، آلمان ابراز نگرانی از F-35 به طور بالقوه داشتن سیستم “Swap Swap” ، که به ایالات متحده اجازه می دهد تا از راه دور هواپیما را غیرفعال کند. این تحولات تأکید بر فشار فزاینده اروپا برای یک صنعت دفاعی خودمختار تر ، که بر اساس قابلیت های تولید خود ساخته شده است.
با این حال ، تحولات اخیر در اتحادیه اروپا استراتژی امنیتی در حال تحول اروپا را پیچیده تر کرده است. صندوق دفاعی 162 میلیارد دلاری برای شرکتهای دفاعی مستقر در کشورهای عضو اتحادیه اروپا کاملاً محفوظ است. کشورهایی مانند Türkiye ، انگلیس و ایالات متحده از دسترسی به این صندوق ها مستثنی نیستند. این تصمیم عمدتاً ناشی از تلاش برخی کشورهای اتحادیه اروپا برای اطمینان از باقی ماندن منابع مالی در بلوک و تقویت استقلال استراتژیک اروپا است.
با این وجود ، ملل اروپایی نمی توانند از همکاری دفاعی با بازیگران خارجی مانند Türkiye چشم پوشی کنند. توانایی آنکارا در ارائه راه حل های مقرون به صرفه و اثبات شده از جنگ ، به ویژه در سیستم های بدون سرنشین و فن آوری های دفاع هوایی ، همچنان نیازهای فوری را که تولید کنندگان اروپایی برای تحقق سریع تلاش می کنند ، برآورده می کند.
در طولانی مدت ، ظرفیت فزاینده فن آوری Türkiye و تجربه عملیاتی نقش خود را به عنوان یک بازیگر اصلی در معماری دفاعی اروپا تقویت می کند. با وجود محدودیت های تأمین مالی ، محصولات دفاعی Türkiye یک دارایی عملیاتی ضروری برای نظامیان اروپایی در کوتاه مدت و میان مدت باقی خواهد ماند.
بنابراین ، چگونه Türkiye این تحولات را مشاهده می کند؟
Türkiye ، به عنوان یک عضو ناتو ، از نزدیک نظارت بر تغییرات جهانی در بخش دفاعی است. هزینه های فزاینده دفاعی اروپا و دستیابی به ظرفیت نظامی مستقل ، هم فرصت ها و هم برای آنکارا در این چشم انداز استراتژیک در حال تحول وجود دارد. صنعت دفاعی Türkiye در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری داشته و علاقه شدید کشورهای اروپایی را به خود جلب کرده است. دستاوردهای آن ، به ویژه در وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین (پهپادها) و سیستم های دفاع هوایی ، در اروپا غافل نشده است. امروز ، Türkiye نه تنها ملتی است که دفاع خود را تقویت می کند بلکه به طور فزاینده ای به شریک زندگی می پردازد که کشورهای اروپایی مشتاق همکاری هستند.
اظهارات اخیر رهبران اروپایی به وضوح حاکی از این روند است. Merz آلمان بر اهمیت Türkiye به عنوان یک متحد کلیدی در امنیت منطقه ای تأکید کرده است. ماکرون فرانسه از رشد چشمگیر صنعت دفاعی Türkiye ستایش کرده است. علاوه بر این ، گرانت شاپس ، وزیر دفاع انگلیس ابراز تمایل به تعمیق همکاری های دفاعی با Türkiye.
پیشرفت جدیدی نیز به دنبال آن ظاهر شده است آخرین جلسه بین رئیس جمهور رجب طیب اردوغان و رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ. براساس اظهارات ، “رئیس جمهور اردوغان انتظار Türkiye را مبنی بر اینكه آمریكا با منافع Türkiye در تلاش های ضد تروریسم مطابقت دارد ، انجام می دهد. وی همچنین بر لزوم بلند کردن كاتسا (مقابله با عمل مخالفان آمریكا) از طریق اعمال تحریم ها تأكید كرد ، برنامه ریزی F-16 Defice را به پایان رساند ، و Türkiociation را دوباره به Türkiociation بازگرداند. ملل. “
علاوه بر این ، منابع وزارت دفاع ملی Türkiye اعلام کردند که مقامات انگلیس پیشنهاد رسمی برای تهیه هواپیماهای جنگنده Storm Eurofighter ارائه داده اند. Türkiye قصد دارد در پیکربندی 20+20 ، 40 جت Storm Tranche 4 را بدست آورد. همه این هواپیماها ، که نمایانگر مدرن ترین پیکربندی Storm برای مبارزه با هوا به هوا هستند ، به تازگی تولید می شوند.
اروپا در جستجوی استراتژی های امنیتی جدید است و Türkiye با صنعت دفاعی رو به رشد خود در قلب این روند قرار دارد. آخرین پیشنهاد در مورد Storm Eurofighter و حرکت تجدید شده در مذاکرات F-35 با ایالات متحده نشان می دهد که Türkiye در تصمیمات تهیه دفاعی خود رویکرد انتخابی و استراتژیک تری را اتخاذ خواهد کرد. آنکارا در حال پذیرش یک استراتژی چند بعدی است و ضمن تنظیم وضعیت دفاعی خود با منافع ملی ، روابط خود را با متحدین غربی متعادل می کند.
در عصری که با تغییر اتحادها ، افزایش رقابت قدرتمند و فرسایش فرضیات امنیتی قدیمی ، توریکی خود را نشان می دهد ، خود را بیش از یک عضو ناتو قرار می دهد. آنکارا با داشتن صنعت دفاعی به سرعت در حال رشد ، دیپلماسی همه کاره و توانایی درگیر کردن بازیگران غربی و غیر غربی ، به یک عامل تعیین کننده در الگوی امنیتی آینده اروپا تبدیل می شود. چه به عنوان یک نیروی تثبیت کننده و چه یک “سوئیچ کشتن” بالقوه در تعادل شکننده بین ایالات متحده و اروپا ، انتخاب های Türkiye در مرزها تکرار می شود. با حرکت قاره به سمت یک نظم امنیتی جدید ، Türkiye یک نقطه اهرم منحصر به فرد را در خود جای داده است – یک مورد که می تواند نه تنها پویایی منطقه ای بلکه مسیر استراتژیک غرب را به عنوان یک کل شکل دهد.