از طرف اسد میرزا
باگرام ، اکنون تحت کنترل طالبان ، به سمبل پیروزی آنها تبدیل شده است.

رئیس جمهور دونالد ترامپ یک سالو تازه را از لیست آرزوهای خود اخراج کرده است ، و از حاکمیت یک ملت مستقل چشم پوشی کرده و هنجارهای تعیین شده دیپلماسی بین المللی را نادیده گرفته است. رفتار او شبیه به کودکی است که اصرار دارد کنترل آنچه متعلق به دیگران است را کنترل کند.
ترامپ پس از اینكه اظهار داشت گرینلند ، مکزیک و حتی کانادا را می توان به ایالات متحده جذب کرد ، بار دیگر توجه خود را به یک ملت مستقل تبدیل کرده است. آخرین تقاضای وی به دنبال تحقق جاه طلبی های شخصی ضمن تلاش برای خنثی کردن مخالفان درک شده است.
تقاضای تجدید شده برای باگرام
روز پنجشنبه ، 18 سپتامبر ، ترامپ اعلام کرد که دولت وی در حال “بازگشت” پایگاه نظامی در باگرام ، افغانستان است. وی مدتهاست که این تسهیلات را از نظر استراتژیک توصیف کرده است و به نزدیکی آن با چین اشاره می کند. وی اظهار داشت: “ما در تلاش هستیم تا آن را پس بگیریم.” “ما آن را برای هیچ چیز به (طالبان) دادیم.” وی افزود: بارام “دقیقاً یک ساعت از جایی که چین موشک های هسته ای خود را می سازد” فاصله داشت.
آنچه او تصدیق نکرد این بود که چگونه ایالات متحده باگرام را در وهله اول به دست آورد: با ارسال سربازان به یک کشور مستقل تحت پرچم مقابله تروریسم. ویرانی های تحمیل شده به افغانستان در طی دو دهه اشغال به خوبی شناخته شده است.
در حقیقت اجتماعی ، ترامپ تهدید کرد ، “اگر افغانستان پایگاه هوایی باگرام را به کسانی که آن را ساخته اند ، ایالات متحده آمریکا بازگرداند ، اتفاقات بدی رخ خواهد داد.” سخنان وی ، از رئیس جمهور کشوری که خود را قدیمی ترین دموکراسی می نامد ، بی اعتنایی به حقوق بین الملل ، نجابت و دکوراسیون نشان داد.
پاسخ طالبان
همانطور که انتظار می رفت ، مقامات طالبان این پیشنهاد را به طور کامل رد کردند. در روز جمعه ، 19 سپتامبر ، یک نماینده وزارت امور خارجه در رسانه های اجتماعی اظهار داشت که کابل برای تعامل آزاد است اما اجازه حضور نظامی آمریکا را نمی دهد.
زكیر جلال نوشت: “افغانستان و ایالات متحده باید بدون اینكه ایالات متحده هیچگونه حضور نظامی در هر بخش از افغانستان را حفظ كند ، با یكدیگر درگیر شوند.” وی افزود: کابل آماده توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با واشنگتن بر اساس “احترام متقابل و منافع مشترک” بود.
باگرام واقع در شمال کابل ، به عنوان قطب عملیات نظامی آمریکا در طول اشغال خدمت کرد. این کشور همچنین میزبان یک زندان بدنام بود که هزاران نفر سالها بدون اتهام بازداشت شدند ، بسیاری از آنها در به اصطلاح “جنگ با ترور” در معرض سوءاستفاده یا شکنجه قرار گرفتند.
محاسبات استراتژیک
ترامپ غالباً گفته است كه پشیمان است كه این پایگاه رها شده است و اصرار دارد كه ایالات متحده باید نیروی كوچكی را حفظ می كرد. استدلال وی کمتر به افغانستان و بیشتر در نزدیکی مکان با چین متمرکز شده است.
در طول آخر هفته ، فرستاده مخصوص گروگان او ، آدام بوئولر و فرستاده سابق افغانستان زالمی خلیل زاد با امیر خان موتتاقی با وزیر امور خارجه افغانستان در کابل ملاقات کردند. طبق گزارش ها ، بحث و گفتگو بر شهروندان بازداشت شده آمریکایی متمرکز شده است.
به گفته رسانه های آمریکایی ، مقامات حداقل از ماه مارس روشهایی برای برقراری مجدد حضور در باگرام در نظر گرفته اند. اما فاسیه الدین فیترات ، رئیس ستاد طالبان ، در طی یک رویداد تلویزیونی دولتی روز یکشنبه 21 سپتامبر ، تماس ترامپ را رد کرد. “بلومبرگ به نقل از وی گفت:” افغانستان کاملاً مستقل است ، که توسط مردم خود اداره می شود و به هیچ قدرت خارجی وابسته نیست. ” “ما از هیچ قلدری یا متجاوز نمی ترسیم.”
نمادی از حاکمیت
ترامپ بارها و بارها از جو بایدن به دلیل عقب نشینی هرج و مرج از افغانستان انتقاد کرده است. باگرام ، اکنون تحت کنترل طالبان ، به سمبل پیروزی آنها تبدیل شده است. این نمایشگاه برجسته در مراسم رسمی و رژه های نظامی ، یادآوری نیروهای عقب نشینی آمریکایی است.
امتناع طالبان تأکید بر ادعای آنها در مورد حاکمیت و سابقه ای برای مذاکرات آینده است. با قرار گرفتن باگرام در چهارراه ایران ، پاکستان ، منطقه سین کیانگ چین و آسیای میانه ، این پایگاه اهمیت استراتژیک را حفظ می کند. از آنجا ، ایالات متحده به طور بالقوه می تواند فعالیت روسیه و چینی را کنترل کند.
ترامپ ادعا کرده است که چین از آن زمان حضور در این پایگاه برقرار کرده است ، هرچند که طالبان این موضوع را انکار می کنند. تحقیقات بی بی سی ، بر اساس 30 تصویر ماهواره ای که بین سالهای 2020 تا 2025 گرفته شده است ، شواهد کمی از فعالیت در محل و هیچ نشانه ای از حضور چینی پیدا نکرد.
در حالی که هند ساکت مانده است ، چین واکنش نشان داد. روز جمعه ، 19 سپتامبر ، سخنگوی وزارت امور خارجه اظهار داشت: “چین به تمامیت و حاکمیت ارضی افغانستان احترام می گذارد. آینده افغانستان باید در دست مردم افغانستان باشد.”
این قسمت یک سؤال نگران کننده در مورد داوری رهبر منتخب به بالاترین دفتر در ایالات متحده می گذارد ، مردی که به نظر می رسد به جای نگرانی از کشور یا مردمش ، از منافع سیاسی و شخصی عمل می کند.
(نویسنده یک مفسران ارشد مستقر در دهلی نو در امور ملی ، بین المللی ، دفاعی و استراتژیک ، مسائل زیست محیطی ، یک پزشک بین ادیان و یک مشاور رسانه ای است. ایده ها شخصی هستند.)