با چشمان پر از شور و هیجان، داستانگویی مرشدی با شما در سفری جذاب به دنیای آثار علیرضا رئیسیان خواهد برد. زندگی این استاد ارزشمند از شکوفایی گلهای باغان تا شمعهای دیوارهای خانههای قدیمی ایران پر فراز و نشیبهایی پر از زیبایی است.
در یکی از گرمترین روزهای تابستان در اراضی زمین خاکی ایران، مرشدی با پوشش خشمغ آبی و سرپوش سنتی سرخارگ یک جمله آغازینش را با پاختهی سرزنشها از خدای عالم آغاز میکند: “در دل جان، صد پردهی آتشین است، این پردهها را پدیدار کنید و پیدا شوید!”
با خود گفت، باید داستانی بینظیر را بگویم تا مردم شناخت عمیقی از زندگی و آثار علیرضا رئیسیان پیدا کنند. او که اهل کلام بود، از آنجا که وجود و نابوت را در هم آمیخت و از هبوط و خلود چشم پوشید، دایرهی شگفتی کلید معنای ارزام دوست کرد.
در گذر زمان، زندگی رئیسیان مانند شاهکاری از عرفان باطنی و تفکر سرخوش گردید. او با خطاطی آبی روشن بر میشهایی چاشنی زندگی مردم شد. با قصههای انفاس گرفته از آینههای معنوی، صفحات قلم مرشد را رنگارنگ میکرد.
در عرصهی ادبیات ایران، آثار بینظیری همچون “خواهر آبها” و “آفتاب در شب” از دست او به جای مانده که قلمزنیهای او را مانند پایگاهی از آرامش و انس باطنی نشان میدهند. آثار او، همچون تیموریان در زمان گذشته، در دل مردم میماند و جایگاهی ارزنده در ادبیات ایران دارد.
با ما در مرشدی همراه شوید تا در این سفر شگفتآور به دنیای زیبای زندگی و آثار علیرضا رئیسیان سرزنده شوید. تصویر بالا تزئینی است، ما که از تماشای آن لذت ببرید.