در دیاری دور، زمانی که خورشید هنوز به زمین خندان نشده بود و ستارگان همچنان در آسمان میتابیدند، یک شاهزاده جوان به نام آندرس در کاخ بزرگ پدرش زندگی میکرد. او برای رسیدن به حقیقت و روشنایی جهان به سفری بلند و پر خطر میرفت. از دشتها تا کوهها، از دریاها تا بیابانها، آندرس در جستجوی رازهای زندگی بود.
از دور، دختر زیبایی به نام ملکه مینا به گوشهای از دنیا سرزده بود و به آرزوهای خود پی برده بود. او با شجاعت و ایمان به خودش، به دنبال پاسخهای سوالات دل رفته بیامده بود. وقتی آندرس و ملکه مینا از یکدیگر با خبر شدند، دست به دست هم دادند و با اتحاد و همدلی، در جستجوی حقیقت و آرامش مطلوب خود شروع به سفری جادویی کردند.
در دنیای غریب و دلنشینی که آندرس و ملکه مینا به سر میبردند، مواجه با مردم و موجودات بسیاری بود. از شیرافرازان شجاع و آتشین گرفته تا پریان بلندپرست و دوستانه، همه به یک امید مشترک میپیوندیدند: پیدا کردن راهی به سوی روشنایی و صلح دائمی.
آثار شگفتانگیز آن برانت همواره با معنا و زیبایی برای جهانیان ارائه شده است. او با قلمی هنرمندانه و سبکی فراوان، داستانهایی برای همه سنین خلق کرده است که در آنها عشق، دوستی و انسانیت به قدرت خود ثابت میشوند.
با ما در مرشدی همراه شوید، تا در سفری جذاب و تازه به دنیای آثار آن برانت وارد شویم و از تصاویر زیبا و داستانهای جذاب او لذت ببریم.
تصویر بالا تزئینی است.