با اعلام نخست وزیر در مورد اخراج سفیر ایران ، استرالیا اکنون رسوایی خود را در ایران دارد.
اولین معاملات چرب توسط دولت ریگان در ایالات متحده که در آن تحریم های خود تحمیل شده را در برابر فروش سلاح به دشمن قسم خورده خود ، ایران کاهش می دهد. این درآمدها برای حمایت از شورشیان کنترا در نیکاراگوئه که در حال تحریک در برابر دولت Sandanista آن کشور بودند و بنابراین گرفتن بز رئیس جمهور ریگان. ایالات متحده با انسجام اجتماعی نیکاراگوئه در حال آشفتگی بود اما این یک داستان دیگر و بسیار مکرر است.
چهل سال بعد ، سفیر ایران در استرالیا اخراج شده است زیرا به گفته نخست وزیر ، “شواهد معتبر کافی … برای رسیدن به نتیجه گیری نگران کننده که دولت ایران سال گذشته حداقل دو حمله به مؤسسات یهودی را در استرالیا انجام داده است – آشپزخانه قاره ای لوئیس در سیدنی و هماهنگ Adass در ملبورن.
این کشف و اخراج به خوبی مورد استقبال قرار گرفته است و شهروندان باید از اقدامات معقول برای مقابله با و جلوگیری از ضد یهودیت راضی باشند. اما این احساس ناخوشایند چیست؟
خوب ، عموم مردم از هیچ مدرکی در حمایت از ارزیابی ASIO طرفداری نکرده اند و به نظر می رسد علاوه بر مواردی که قبلاً در آشپزخانه قاره و موارد کنیسه Adass گذاشته شده اند ، هیچ اتهامی علیه افراد انجام نشده است.
مایک بورگس ، مدیر ASIO می گوید که “در مورد هیچ موضوعی که ممکن است به دادگاه برود” یا “در مورد هر موضوعی که در واقع با پای پیاده است” اظهار نظر نمی کند. این ناامید کننده است در سایر موارد امنیتی/جاسوسی غیر معمول نبوده است که شواهد با خوشحالی رژه می روند. وی در نحوی دلفی که بورگس بدنام شده است ، می گوید: “امنیت یک مسئولیت مشترک است و در محیط تهدید غالب ، امنیت ملی واقعاً امنیت ملی است – تجارت همه”. حیف است که ابعاد این مسئولیت مشترک بسیار یک طرفه است.
با این حال ، بورگس توانسته است بگوید که نه سفارت ایران در کانبرا یا هیچ یک از دیپلمات های آن در این حملات شرکت نکرده اند. اما جمع آوری سفیر ایران و چند نفر از کارمندان وی ، مانند گذشته ، بی گناهان را مجازات می کنند ، در حالی که برخی تحت ظن مجاز به ماندن در سایه ها هستند.
سپس اعلامیه های دولت تا حد زیادی از زمینه و متنوع در مورد انگیزه های ایران برخوردار است.
آلبانی می گوید “ما نمی خواهیم درگیری در خاورمیانه به اینجا آورده شود”. هرچند که به معنای واقعی کلمه غیرممکن باشد ، پیامدهای این درگیری ها به ناچار برای مدت طولانی در اینجا بوده است و انتظار می رود که از آنها طولانی شود.
البته ، ظلمات حماس در اکتبر 2023 و مبارزات نسل کشی متعاقب آن اسرائیل در غزه از هوای نازک خارج نشد. به استثنای این فاجعه ، طبق گفته سازمان ملل ، از سال 2008 ، 7340 فلسطینی کشته شده و 163318 زخمی و 370 اسرائیلی کشته و 6688 زخمی در درگیری های اسرائیل و فلسطین.
این وقایع وحشتناک توسط هر دو طرف با زبان التهابی روبرو شده است – حماس خواستار تخریب اسرائیل و مبارزه با یهودیان شده است ، در حالی که چهره های دولت اسرائیل در کمپین غزه گفته اند “ما در حال جنگ با حیوانات هستیم” ، باید “یک فاجعه بشریت بی سابقه در غزه وجود داشته باشد” و هدف باید “انتقام ، صفر اخلاق و حداکثر سپاه باشد.
تلاش برای جلوگیری از این درگیری های طولانی مدت باعث ناراحتی در جامعه استرالیا ، با جوامع قابل توجه مسلمان و یهودی ، مانند تلاش برای جلوگیری از ورود جزر و مد است.
آلبانیایی این نکته آشکار را بیان می کند که آشپزخانه قاره و Adass “به دنبال آسیب رساندن و وحشت استرالیایی های یهودی” بودند. با این حال ، او با ادعای اینکه آنها “تلاش برای تضعیف انسجام اجتماعی و اختلاف نظر در جامعه ما” آب را گل می زنند. انگیزه ایران مات است ، اما تضعیف انسجام اجتماعی استرالیا غیرممکن است زیرا ایران علاقه استراتژیک قابل توجهی در استرالیا ندارد و در غیر این صورت بسیار پریشان است. علاوه بر این ، این حملات ممکن است با توجه به تمایل طبیعی به خوشه بندی در اطراف قربانیان بدبختی ، انسجام اجتماعی را بهبود بخشد.
اگر هر کشوری بتواند از دیگران که به انسجام اجتماعی آن آسیب می رسانند شکایت کند ، ایران است. در بیشتر قرن گذشته ، بی رحمانه به دلیل روغن خود مورد سوء استفاده قرار گرفت. برای محافظت از منافع آنها ، در اوایل دهه 1950 ایالات متحده و انگلیس به توطئه ای برای سرنگونی دولت منتخب ایران پیوستند. نتیجه تمرکز قدرت سیاسی در سلطنت ایران ، شاه بود. وی با کمک ایالات متحده و سایر قدرتهای غربی ، کشور خود را مدرن کرد ، به آن رشد اقتصادی زیادی داد و آن را به یک قدرت نظامی غالب در خاورمیانه تبدیل کرد.
سپس همه به کاستارد تبدیل شد. همانطور که دولت شاه محو شد ، او گفت: “15 سال ، هر آنچه را که برداشت کردم به طلا تبدیل شد. اکنون هر وقت طلا را انتخاب می کنم ، به گه می رود.” در سال 1979 ، وی در مقابل آشفتگی داخلی از کشور خارج شد. او به شدت بیمار بود و یک سال بعد درگذشت.
انقلابی که توضیح آن دشوار است و درک آن سخت تر است (برخی فکر می کنند این یک تصادف بوده است) ، شاه را با یک دولت الهیات به رهبری آیت الله خمینی ، یک شاعر وحشتناک (“من را از این دردهای بی شماری رها کنید ، از قلب و یک سینه بریده شده در قطعات مانند کباب ، رها کنید) جایگزین کرد ، بدون تجربه دولت و کسی که برای 15 سال از کشور خارج شده است. یکی از ترفندهای اولیه او ایجاد سپاه نگهبان انقلابی ، اکنون در دیدگاه های آلبانی بود ، زیرا او می ترسید ، احتمالاً به درستی ، که به ارتش نمی توان اعتماد کرد و او به یک قله علیه آن احتیاج داشت.
در حالی که خون زیادی وجود داشت ، انقلاب به ویژه با استانداردهای انقلابی خونین نبود. با این وجود ، این دولت بسیار سرکوبگر ، یک سیستم حقوقی شرور و مجامع شورش بود که یکی از آنها سفارت ایالات متحده را در تهران به دست گرفت و کارمندان خود را برای مدت طولانی گروگان گرفت. این پایان رئیس جمهور کارتر و آغاز رئیس جمهور ریگان و ایران Contra Shenanigans بود.
در یک لحظه ، ایران از بهترین دوست ایالات متحده و سایر کشورهای غربی در خاورمیانه به بدترین دشمن خود در جهان تغییر کرد. ایران در سطح بین المللی منزوی شد و تعداد معدودی از افراد دیگر نیز وجود داشت. در طول جنگ وحشیانه خود با عراق صدام حسین از سالهای 1980-88 ، تقریباً بی دوست بود در حالی که کشورهای بزرگ غربی ، اتحاد جماهیر شوروی و دیگران به حسین زیلیونز دادند. در پایان آن جنگ ، که در آن صدها هزار نفر کشته شدند ، بیشتر آنها ایرانیان ، انزوا ایران با تحریم های اقتصادی و حملات نظامی دوره ای تثبیت شدند و دوباره تقویت شدند. آیا جای تعجب نیست که آیت الله ها سعی کرده اند در دفاع از جلو در لبنان ، سوریه ، یمن و غزه تغییر کنند؟
در 15 سال گذشته ، اسرائیل به ده ها بار به ایران حمله کرده است – ترور ، بمب گذاری ، حملات موشکی و سایبری ، که اخیراً ایالات متحده در کمپین های بمب گذاری شرکت کرده است. در سال 2024 ، اسرائیل سه ژنرال نگهبان انقلابی را در سوریه به قتل رساند و البته این امر به متحدین ایران در منطقه خسارت بزرگی وارد کرده است.
ایران با برتری نظامی بیش از حد اسرائیل ، که مورد حمایت ایالات متحده قرار دارد ، می تواند مستقیماً برای پاسخ به تجاوز اسرائیل انجام دهد و تلاش می کند تا این کار را به خطر بیندازد و قصاص عظیم را به خطر می اندازد ، یک نتانیاهو فورت. ایران در مورد تاکتیک های خود با اسرائیل مخفی نبوده است ، تا به طور فرصت طلبانه به منافع یهودیان در هر نقطه و جایی که خطر قصاص اندک است ، حمله کند. بنابراین ، به حدی که در پشت حملات ضد یهودی در استرالیا قرار گرفته است ، به احتمال زیاد انسجام اجتماعی استرالیا را تضعیف نمی کند. به این دلیل است که خواهان انتقام جویی علیه نهادهای یهودی و مردم است.
اخراج سفیر آن و دیگران از استرالیا ، نیش کک برای ایران خواهد بود. اما اقدامات آلبانی به یک استراتژی انزوا ، مهار و مجازات که برای 45 سال گذشته ناکام بوده است ، ایجاد می شود. این استراتژی باعث تقویت دیوانگی خود و کمک به سوءاستفاده های بین المللی آن شده است. یعنی تصمیمات آلبانی خطر بدتر شدن اوضاع ، هرچند حاشیه ای است.
با توجه به یادداشت سبک تر ، بیایید با دوست خوب خود ، مدیر ASIO Burgess ، که اشتهای در حال افزایش برای تبلیغات است ، سازماندهی خود را به مکانهایی که نباید در آن نباشد ، باد کنیم.
به عنوان یک جمع کننده و آنالایزر اطلاعات و اطلاعات ، ASIO باید تا حد ممکن از سیاست و سیاست دور باشد زیرا تأثیرات این محله ها می تواند ارزیابی ناچیز اطلاعات و آنچه را جمع آوری می کند ، تحریف کند. به همین دلیل این یک مرجع قانونی مستقل است ، چرا آن را از سبد امور داخلی خارج کرد و چرا بازگشت آن به آن یک اشتباه جدی است. ماشین آلات معقول از اصول دولت به ندرت فرصتی در برابر ساختمان امپراتوری است.
اما بازگشت به مدیر ASIO: در تلاش برای بازی در دولتمرد و صحبت کردن به زبان گلدار و غالباً مبهم سیاستمداران ، بورگس اعتماد به نفس عمومی را در توانایی ASIO به طور ناپسند برای ارزیابی هوش به خطر می اندازد. برای او می گوید که “ایران و پروکسی های آن به معنای واقعی کلمه و به صورت تصویری ، مسابقات را روشن کرده و شعله های آتش را به روش هایی که” با انسجام اجتماعی در استرالیا “در حال آشفتگی بودند ، خطرناک و غیرقابل توصیف است. و اظهار نظر حیرت انگیز وی مبنی بر اینکه نگهبانان انقلابی ایران “از طریق مجموعه ای از تسهیل کنندگان برش در خارج از کشور به هماهنگ کننده هایی که راه خود را برای انجام وظیفه استرالیایی ها پیدا کردند ، واردات مبهم را در ارزیابی اطلاعاتی که بدون آن انجام می داد ، وارد می کند.
این که بورگس باید فکر کند که “ما اعتقاد نداریم که رژیم (ایران) مسئول هر عمل ضد یهودیت در استرالیا است” یک ذهنیت سالم را نشان نمی دهد. چه کسی در ذهن درست خود هرگز چنین ظن می کند؟
بورگس باید آن را پایین بیاورد و بیشتر به میز کار خود بچسبد. و او باید با نامگذاری آن به عنوان “spycatcher” ، تحریف نقش حقوقی ASIO را متوقف کند.
اگر او ناستیهایی را که توجه وزرا را تضمین می کند ، کشف کند ، باید گزارشی آرام و بدون سر و صدا را در اختیار آنها قرار دهد و به هر سؤالی پاسخ دهد. سپس او باید به دفتر خود بازنشسته شود و وزیران و مشاوران سیاست آنها را ترک کند تا تصمیمات خود را بگیرند و هرگونه اطلاعیه ای را بدون اینکه وی در کنار نخست وزیر و در مقابل سایر وزرا ایستاده باشد ، همانطور که هفته گذشته انجام داد.
برای جلوگیری از تصور سیاسی شدن دفتر وی ، دبیر وزارت خزانه داری در اعلامیه های نخست وزیر و وزیران وی در مورد اقتصاد سخنرانی نمی کند و سخنرانی نمی کند. هنگامی که وزرا تصمیم گیری در مورد اطلاعات و امنیت را اعلام می کنند ، بورگس نیز نباید این کار را انجام دهد.
دیدگاههای بیان شده در این مقاله ممکن است منعکس کننده مرواریدها و تحریکات باشد.