در دنیای غرب ، چرخه خبری به حرکت در آمده است. اما در ایران ، این کشور پس از حملات ویرانگر اسرائیلی و آمریکا ، که ایرانیان می دانستند ممکن است بیایند ، اما آنها با اعتقاد به این باور که هرگز به این باور برسد ، این کشور هنوز در معرض تروما قرار دارد. این خطرات از سرگیری جنگ باقی مانده است ، که باعث ایجاد اختلال گسترده در تجارت و حمل و نقل در سراسر منطقه (و در برخی از کشورهای خلیج فارس بسیار عصبی) می شود.
از زمان آتش بس در تاریخ 24 ژوئن ، دولت ایران اجازه بازدیدهای رسانه های غربی به این کشور را داده است ، و در حالی که گزارش های کنترل شده با دقت از داخل کشور تصویری از ناهمواری را نقاشی کرده است ، هنگامی که خبرنگاران با خیال راحت در خانه بودند ، تصویری متفاوت ظاهر شده است – آنچه را می توان از صحنه رسانه فعال خود ایران استنباط کرد. شکی نیست که جنگ 12 روزه تأثیر عمیقی بر مسیر آینده ایران داشته است.
یک شاخص ظریف اما قدرتمند از این تغییر ، اولین حضور پس از جنگ در 5 ژوئیه رهبر عالی علی خمنی بود. مردی که جانشین مشخصی نیست ، از مخفی کردن در پناهگاه خود بیرون آمد تا در یک جلسه نماز ظاهر غافلگیرانه ای ایجاد کند. او بلافاصله از یک خواننده برجسته مذهبی خواست تا شعری مشهور را تطبیق دهد ، و یک چرخش جدید ملی گرای ایرانی را به اشورا و نبرد کربلا ، وقایع تقویم اصلی شیعه می بخشد. چنین حرکات کوچک در ایران معنی زیادی دارد. جنگ با تحریک احساسات وطن پرستی به این روش با هزینه تمرکز مذهبی ، این جنگ رهبری روحانی را فراهم کرده است تا علت دیگری را برای محکم تر کردن IRGC بر جامعه ایران محکم کند ، که به بهانه تهدید دشمنان خارجی متمرکز شده است.
حج محمود کریمی به دعوت رهبر عالی خمنی ، در جلسه 5 ژوئیه حسینییا ، سر و صدا می کند (https://farsi.khamenei.ir/video-content؟id=60621)
منعکس کننده این ژست نمادین و استفاده از دستگیری های گسترده و تهدیدهای اعدام های عمومی ، جرقه یک شورش مردمی علیه رژیم در حال حاضر مهر شده است. در حال حاضر بیشتر ایرانیان پرچم را قبل از ایمان قرار می دهند. با این حال ، این امر تحقیر گسترده ای برای رهبری را برطرف نمی کند ، که نتوانسته است از ایران به طور مؤثر دفاع کند و زندگی عادی را برای اکثر ایرانیان از طریق ماجراجویانه خارجی خود به خطر بیندازد. بنابراین پودر Keg بارگیری می شود اما هنوز هم ذوب نشده است ، و در حالی که تلاش اسرائیلی برای بی ثبات کردن رژیم برای لحظه ای شکست خورده است ، یک رویکرد اصلاح شده می تواند در آینده کار کند.
علی رغم صدرنشینی جدید از بالا ، شکاف بین لینرها و اصلاح طلبان در نخبگان حاکم سیاسی گسترده شده است. هاردلین ها فتوای تهدید به مرگ را صادر کرده اند ، خواستار عجله ای برای تکمیل تولید سلاح های هسته ای ، تهدید حملات موشکی بالستیک بزرگتر به پایگاه های اسرائیل و آمریکایی ها شده اند و خواستار بسته شدن تنگه های هورموز هستند. اصلاح طلبان ، از جمله رئیس جمهور پشکیان – که در 16 ژوئن در حمله اسرائیلی زخمی شد – با تلاش برای احیای مذاکرات با ایالات متحده ، تحت فشار قرار گرفتند. پیش از این ، لینرها و اصلاح طلبان در مورد اختلافات خود برنامه ریزی می کردند. اکنون حدود 30 هاردینر در پارلمان حتی نشان می دهد که رئیس جمهور پشکیان در حال تهیه کودتای است. خطر این است که این دو جناح دوره های عملیاتی و مخالف عمل را دنبال می کنند که برخی از آنها می توانند بسیار بی ثبات کننده باشند. نمونه هایی از قبل در حال ظهور است ، مانند توقیف زرادخانه عظیمی از سلاح های جدید که به تازگی توسط نیروی IRGC Qods به حوثی ها منتقل شده و توسط نیروهای مقاومت ملی تحت حمایت امارات متحده عربی در دریای سرخ رهگیری می شود. از سرگیری حملات حوثی ها به حمل و نقل بدون شک توسط IRGC تشویق می شود.
با ادامه حملات بمبی که از درون ایران بر روی چهره های اصلی IRGC سوار شده است ، شکاف سیاسی بین هاردینرها و اصلاح طلبان بیشتر شده است و این احساس که بیشتر حملات اسرائیلی در هر زمان ممکن است رخ دهد. این با مشکلاتی که رهبری با یکدیگر ارتباط برقرار می کند ، پیچیده است ، اکنون که زندگی در خانه ، استفاده از WhatsApp یا حتی حمل تلفن همراه خطرناک به نظر می رسد.
صرفه جویی در هوت ها ، بیشتر ایرانیان ظرافت و خطرات لحظه ای را حس می کنند و محتاط می ماند – دقیقاً مانند نیروی دریایی ایران که هنوز در دریا پنهان شده و دارای مشخصات پایین و خارج از راه است. در این محیط ، حوادث کوچک غیرقابل پیش بینی می توانند در سراسر منطقه به یک بحران امنیتی دیگر برسند – شاید دفعه بعد که به خوبی به عنوان جنگ 12 روزه نباشد.
نظرات بیان شده در اینجا نویسنده و نه لزوماً نظرات اجرایی دریایی است.